eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
madahi-yazdi-7(behtaraneh.ir).mp3
20.45M
🎙نوحه ای ماه تابنده ای موج کوبنده(حاج محمد ابراهیمی) های یزد
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم دودمه حضرت مسلم‌بن‌عقیل علیه‌السلام با تن بی‌سر بروی دار سردار توام (من خریدار توام)۲ دست و پایم بسته شد امّا گرفتار توام ورودیه کاروان: من که شاگرد کلاس مادرت هستم حسین (خواهرت هستم حسین)۲ تا تهِ خط همره و همسنگرت هستم حسین حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها: آمدی ویرانه را با تو گلستان می‌کنم (نذر تو جان می‌کنم)۲ جای حیدر شام را با گریه ویران می‌کنم طفلان زینب سلام‌الله‌علیها: تا بدست آرم دلت را هِی صدایت می‌کنم (من قیامت می‌کنم)۲ مثل مادر از امام خود حمایت می‌کنم عبدالله ابن حسن علیه‌السلام: آبروی دشمنت را بین لشکر می‌بَرم ( از تبار حیدرم)۲ مثل بابایم حسن دارم جگر شیر نرم قاسم بن الحسن علیه‌السلام: هر یلی آمد به میدان زود او را می‌کُشم ( قاسمم پور حسن)۲ مثل بابا می‌کِشم شمشیر درجا می‌کُشم حضرت علی‌اصغر علیه السلام: کودک شش‌ماههء این قوم غوغا می‌کند ( یا علی‌اصغر مدد)٢ یک نخ قنداقه اش صدها گره وا می‌کند حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام: زد به میدان حیدری با چهرهءپیغمبری (تو علیّ اکبری)۲ مثل این دلبر دگر دنیا نیارد مادری حضرت اباالفضل‌العباس علیه‌السلام: می‌شود دشمن فراری شیر غُرّان آمده (وای طوفان آمده)۲ حضرت عباس این دفعه به میدان آمده تاسوعا: میمنه تا میسره عباس غوغا میکند (یا ابوفاضل مدد)۲ چشم پاره پاره اش کار مسیحا می‌کند شب عاشورا: شاه دین امشب به لب دارد مناجات و دعا (کربلا ای کربلا)۲ میزند در زیر خنجر ظهر فردا دست و پا مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رباعیّات اول مجلسی شب اول شد ماه محرّم شهید عطشان اندوه سفینةالنجات و طوفان یا حضرت صاحب‌الزمان در این غم تسلیت ما را بپذیر آقا جان هر صبح و غروب غرق در چاووشیم در بزم عزای جدتان می‌جوشیم ما هم به شما کمی شباهت داریم مانند شما رخت عزا می‌پوشیم در عرش خدا داد زندوای حسین حق داد ز بیداد زند وای حسین ای مستمعین خوب هم گوش کنید زهراست که فریاد زند وای حسین در روضه صدایی آشنا می‌آید بوی حرم کرب و بلا می‌آید در این شب اوّل ز مسیر کوفه فریاد میا کوفه میا می‌آید مُسلم دم آخر چه نوا داشت به لب می‌سوخت ز آثار کدامین غم و تب گویا که به چشم هیزِکوفی پی‌بُرد می‌گفت که آقا تو نیا با زینب دوبیتی اول مجلسی شب اول تموم مردم کوفه یه دسته اند زدن با سنگ فرقم رو شکستند توی کوچه غریب گیرم آوردن شبیه مادرت راهم رو بستند اینا پیش یتیما مثل شیرند خدای زَجر دادن بر اسیرند تموم دخترا از باباهاشون دارن که قول گوشواره می‌گیرند میا کوفه که کوفه لاله‌زاره همه‌ش رنگه خزون بی بهاره بدون روسری می‌شه سه ساله ت اگر که پا توی کوفه بذاره یکی توی اینا تیر سه سر داشت تو عمق چشمای نحسش شرر داشت ربابت می‌میره بی شیرخواره گمونم شیش‌ماهه داری خبر داشت تو دل دارم هزار داغ نگفته تو کوفه سنگ و گنجیشکه که مُفته نشونه گیرشون خیلی دقیقه می‌ترسم اصغر از نیزه بیفته مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۴۰۰ ه.ش @majmaozakerine
رباعیات اول مجلسی ورود کاروان تا مجلس روضه آمدن لطف خداست این اشک می‌دهند سهم قُرباست جویندهء هر رِجس و گناه این اشک است چون پاک‌کننده مثل آب دریاست هر کس که به روضه می‌رسد محبوب است انکار بساط روضه‌ها مغضوب است گر اشک نداری سر به پائین انداز هرقدر تباکی بنمایی خوب است بر شاه شهید اگر که هستی راغب بشنو ز امام صادق از هر کاتب گرگریه کنی به او قدِ بال مگس حتما که بهشت بر تو گردد واجب تا مجلس روضه آمدن‌ها عشق است گریه به امام بی‌کفن ها عشق است با رخت و بدون رخت بر سینه بزن در هروله این سینه زدن‌ها عشق است شد دوم ماه و جان روی لب آمد به وادی طف شهید مذهب آمد با آه کشیدنِ شه کرب و بلا غم‌ها به سراغ دل زینب آمد دوبیتی‌های ورود کاروان برادر جان چقدر دلشوره دارم چشام ابر بهاره هی می‌بارم نمی‌مونه غمی روی دل من سرم رو وقتی روی شونه‌ت می‌زارم ببین تندتند می‌کوبه قلب خواهر بلنده طبل این وامونده لشکر نمی‌دونم چرا آروم نمی‌شم نشو دور از کجاوه م جون مادر کجا آوردی ما را نور دیده به استقبالمون لشکر رسیده نمی‌دونم چرا با هول و وحشت رباب داره به اصغر شیر میده چرا چشمات به سمت آسمونه لبات هی آیهء رجعت می‌خونه دعا کن خواهر تنها توی این دشت تک‌وتنها تو نامحرم نمونه پاشو با هم بریم سمت مدینه چه‌جوری خواهرت زینب ببینه یه مرد سرخ‌مو واسه کنیزی اشاره می‌کنه سمت سکینه مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ @majmaozakerine
رباعیات شب سوم اول مجلسی هر جا که بساط روضه دائر باشد این حضرت زهراست که حاضر باشد پرچم زدن ما سرِ هر کوی و گذر یک جلوهء تعظیم شعائر باشد هر کس که در این عزا قدم بردارد سویش بخدا،خدا قدم بردارد بر سردر دیگِ تو مسیحا آید تا بهر شفا کمی غذا بردارد در عرش مجالس حسینی برپاست در فرش محرّم، همه‌جا واویلاست با بالِ فرشته روضه مفروش شده جاروکش مجلس عزایش زهراست پرچم درِخانه‌های خود نصب کنید دل را همه بر کتیبه‌ها چسب کنید پایان معارف خدا را یکجا با گریه به شاه کربلا کسب کنید هر کس که حسین در سر و باور اوست ارثیهء شیر طاهر مادر اوست با گریه رقیّه بر همه ثابت کرد گریه‌کن مجلس پدر دختر اوست دوبیتی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها می‌دونستم میای میدی جوابم نبودی خیلیا دادن عذابم گمونم بابا یادت رفته بود که شبا باید رودست تو بخوابم یه چند بار دیدمت رو نیزه‌هایی صدات کردم بابا بابا بابایی به اصغر غبطه خوردم نزدیکت بود براش رو نیزه می‌خوندی لالایی حکایت‌ها داره درد اسیریم یتیمی و غریبی سربه‌زیریم یکی زد سرعت سیلی‌ش زیاد بود پرید توی گلوم دندون شیریم بابائی زجرِ ملعون خونه چشماش الهی پا نشه سنگینه پاهاش یه‌بار اومد منو برداره نامرد موهام پیچید بابا دور دستاش توی گودال دیدن سر نداشتی به‌جاش روی نیزه‌ها پیکر نداشتی منو هر وقت میبینه عمّه میگه برادر کاشکی دختر نداشتی مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ @majmaozakerine
رباعیات شب چهارم معنای شکوه و اقتدار است حسین او بوده و هست و ماندگار است حسین به ساحل عاقبت به خیری برسد هر کس که به کشتی ات سوار است حسین خوب است ز روضه دست پُر برگردیم هی اشک بریزیم و چودُرّ برگردیم گر سر بگذاریم به پای زهرا(س) باروی سفید مثل حُرّبرگردیم هر کس ز غم حسین بی‌تاب شود چون شمع بسوزد از غمش آب شود هرچند گنهکار به این خانه رسد بر کُلِّ خلایق خودش ارباب شود زینب به حسین که فقط خواهر نیست زینب پِی او فقط که همسنگر نیست در زیر فلک فقط همین را گویم والله کسی از او حسینی تر نیست تندیس قیام عشق و عقل عاشوراست در آن‌،همه انوار الهی پیداست فریاد بزن حسین بعدش زینب همراه حسین نام زینب زیباست دوبیتی‌های شب چهارم طفلان زینب سلام‌الله‌علیها برادر ای نگار نازنینم ز هر کس من به تو عاشق‌ترینم دلم از آه تو آتیش گرفته نمی‌تونم غریبیتُ ببینم غم عالم نهان توی صداته خدایی قاتلم اشک چشاته الهی واسه تنهائیت بمیرم نخور غصّه هنوز خواهر باهاته دلم رو زیر پات سجّاده کردم سرم را پیش تو اُفتاده کردم میون چَنته هرچی بود آوُردم دو تا سرباز برات آماده کردم نگردون رو برادر جان ز خواهر دو طفل من فدای موی اکبر بذار اینا برن تا که نباشن ببینن می‌زنن سیلی به مادر کی می‌گه خالیه دور و بر تو تو شمعی و گُلام خاکستر تو دلم می‌خواد سراشون روی نیزه باشه مثل سپر دورِ سر تو @majmaozakerine
رباعیات شب پنجم امام‌زمان (عج) عبدالله ابن الحسن (ع) یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است بازآ که بشر مریضی‌اش صد رنگی است دشمن هدفش محو عزاداری‌هاست تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است ای‌کاش بیایی به‌همین زودی‌ها آتش بزنی به کاخ نمرودی ها ما رو سیه و نمرهء زیر صفریم باید کمکی کنی به مَردودی‌ها ما غیر شما دوا نداریم دگر بیمار شده شفا نداریم دگر ما آرزویی در این دیار فانی جز دیدن کربلا نداریم دگر ما مثل شبیم وتو طلوع سحری وقتش شده آید ز ظهورت خبری این آرزوی ماست در این عاشورا ما را تو به کربلای جدّت ببری گودال سراسرش عذاب و آه است این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است بر روی حسین خون پاشیده کیست؟ از دست قلم گشته‌ء عبدالله است دوبیتی عبدالله ابن حسن علیه‌السلام عمو جان پاشو سربازت رسیده رسیده مثل آهوی رمیده الهی بشکنه دست کسی که با سرنیزه رو پلکات خط کشیده بمیرم سایبون بر سر نداری رسیدم که نگن یاور نداری مثه چشمه می‌جوشه خون جسمت جای سالم توی پیکر نداری نفسات از عطش آتیششونه تموم پیکرت غرقاب خونه نداشتی یاوری و من رسیدم خودت گفتی خدا روزی رسونه بعیده این فدائی کم بیاره پیش اینا به ابرو خم بیاره الهی عمه از خیمه بیاد و برا زخمات یه کم مرهم بیاره تو کشتی نجاتی، خونه دریا نکش از تشنگی پنجه رو خاکا بمیرم چن تا دندونت رو خاکه شکسته فکّ تو با ضربهء پا مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ @majmaozakerine
رباعیات اول مجلسی شب ششم و قاسم بن الحسن علیه‌السلام ای دوست فقط دل به خدا وابگذار با یار دل غمزده تنها بگذار خواهی نشوی راهی هر بیراهه در راه حسین‌بن‌علی پا بگذار در خیر رسیده در گنه نارس باش در محفل عشاق بیا خالص باش کن دور ز تن رخت تعلق ها را در راه شهید کربلا عابس باش در روضه ملاک برتری پاکی‌هاست سکوی پرش برای افلاکی هاست با گریه به کربلا شهیدان گفتند این رمز صعود پیراهن خاکی هاست خشکیم ولی به روضه باران دیدیم سگ را درِ این کهف چو انسان دیدیم تنها ره عاقبت به خیری راما در مسلک آقای شهیدان دیدیم ثابت شده برهان به خدا لازم نیست علامه بدون عاشقی عالِم نیست در کرب و بلا ز بس‌که کوبیده شده رزمندهءقد کشیده چون قاسم نیست دوبیتی حضرت قاسم ابن‌الحسن علیه‌السلام برادرزادهء زیباترینم نکش پاتو رو خاکا نازنینم چشام داره سیاهی میره قاسم چطور جون کندن تورو ببینم عروست توی خیمه بی‌قراره صدا ناله‌ش میآد که سوگواره توی خون تازه دومادم خوابیده خدا واسه کسی این‌جور نیاره زبس کوبیدنت اینا با نعلا فرورفته تنت تو خاک صحرا تو از مادربزرگت ارث بردی شکسته دنده‌هات مانند زهرا به‌دنبال علی‌اکبر دویدی شکستی درد زهرا رو چشیدی تو آغوشت گرفتم دیدم ای وای قد چند سال یک هوقد کشیدی صدام کردی عمو اومد سراغت می‌ریزه خون، رولبهات ازدماغت چشت کردن که افتادی به این روز بمیرم وا شده از هم جناغت مجتبی صمدی شهاب۱۴۰۰ @majmaozakerine
رباعیات اول مجلسی شب هفتم گفتیم حسین و سینه آرام گرفت مستیم و لب از تربت او کام گرفت با شور شهادت حسین بن علی یک جان دوباره دین اسلام گرفت باید که دَم از بزرگی شه بزنیم بر سینه و سر همه در این ره بزنیم احیای مجالس حسینی نور است باید که برای روضه لَه لَه بزنیم هر کس پی روضه و رواجش نبُوَد دارا بُوَد و فکر رواجش نبُوَد بی معرفتی کرده وگرنه بخدا ارباب به ما که احتیاجش نبُوَد رویِ سرِ ما سایه و اَبر است حسین مردانه ترین نمادِ صبر است حسین ما معتقدیم و پای او می مانیم خورشید شب اوّل قبر است حسین شد دور کسی ز تو ز عزّت اُفتاد دیدند که دشمنش به ذلّت اُفتاد این غم به کجا برم برای اصغر بهر طلب آب به منّت اُفتاد دوبیتی علی اصغر علیه السلام: عزیز دُردونهء بابا علی جان نداشتی با کسی دعوا علی جان برو پیش عموت محسن گل من بخواب تو آغوش زهرا علی جان چه کرده تیر وحشی با سر تو بمیرم ریش ریشه حنجر تو ندارم رویِ برگشتن به خیمه خجالت می کشم از مادر تو غمت بابا رو پیرِ پیر کرده منو درگیر این تقدیر کرده گره اُفتاده تو کارم بابایی سه شعبه توی موهات گیر کرده شدی پرپر گلم بی جُرم و تقصیر سه شعبه کرد با تو کار شمشیر تو حق داری دیگه ساکت بمونی زبونت چسبیده روی نوک تیر اینا خیلی خبیث و نا بکارن یه ذرّه عاطفه تو دل ندارن به خاک میسپارمت امّا الهی تو رو بانیزه از خاک در نیارن مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ @majmaozakerine
رباعیات اول مجلسی شب هشتم پیغمبر اسلام که جاویدان است فرموده نجات عترت و قرآن است فرموده به پاکیزگی ات دقت کن یک اصل نظافة و مِن الایمان است تطهیر کند حسین دل را ز گناه خوش عطر و سفید می‌کند جُونِ* سیاه هر کس که رسیده دعوتی زهرا ست زهرا به دل شکسته‌اش کرده نگاه با ذکر و خلوص و پرتوان روضه بیا تا پیر نگشته‌ای جوان روضه بیا جز محفل ارباب نباشد خبری در زیر تمام آسمان روضه بیا دربارحسین صاحبش مادر اوست رحمت به کسی که خادم محضر اوست لیلای دروغین هم جا هست جوان لیلا به خدا فقط علی‌اکبر اوست اکبر که جوان‌ها به فدای مویش لیلا شده مجنون خمِ گیسویش افتاد پدر حزین و جسم خود را بر نعش علی کشید با زانویش دوبیتی شهادت علی‌اکبر علیه‌السلام قد و بالات به‌هم‌ریخته عزیزم عزیز قدبلند ریز ریزم سر نعش تو محکومم به مردن دارم با مرگ پیشت می‌ستیزم سرم رو رو سر خونیت می‌زارم به‌جز مردن دیگه راهی ندارم بازم بابا صدام کن از تو حلقت خودم لخته خونا رو در میارم پاشو ای سرو خورده تیغ و تیشه می‌مونه رو دلم داغت همیشه تنت تا دور دورا پخشه پخشه تنت هیچ جوری جمع‌وجور نمی‌شه نمی‌شد باورم ای نازنینم تو رو یک روز اینجوری ببینم باید جسم تو رو توی عبایی شبیه جورچینی من بچینم به موهای سفیدم خنده کردند باداغت قلبم و آکنده کردند با قیچی افتادن انگار به جونت تن پاکت رو رَنده رَنده کردند مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ *حضرت جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام @majmaozakerine
رباعیات شب نهم اول مجلسی دنیای بدون عشق نافرجام است صدسالهء بی‌عشق جوانی خام است فرموده بزرگی که در این دار فنا هر کس که نرفته کربلا ناکام است ای‌کاش شویم کشته در راه حسین گردیم فدای حضرت ماه حسین عباس بگیرد و رهایش نکند دستی که دراز است به درگاه حسین عاشق زحرام ذره، گردی نخورد جز یاد حسین آب سردی نخورد دستی که به سینه نخورد بهر حسین این‌دست برای ما به دردی نخورد با دست به روی سینه و سر بزنیم تا جان به بدن هست مُکرّر بزنیم همراه حسین پیش نعش عباس بر سر ز عزای این برادر بزنیم بادا به فدای دست ساقی سرها که داده شفا به مؤمن و کافرها دستان عمو همینکه بر خاک اُفتاد شد دست درازی بسوی معجرها دوبیتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پاشو غم از دلم بردار عباس بدون تو شدم بی یار عباس به‌سختی من رسیدم رو سر تو داداش خوردم زمین صدبار عباس پاشو ای سرفراز سر به زیرم پاشوای قدبلند مثل شیرم ببین دارم می‌لرزم مثل بیدم دارم دق می‌کنم دارم می‌میرم الهی حق واسه دشمن نسازه بسوزن توی آتیش و گدازه فرود اومد به فرقت چه عمودی سرت تا زیر چونه بازه بازه چه خوبه نیست اینجا مادرتو ببینه غرق خونه پیکر تو واسه این چشم زخمت خون چشمام سه شعبه رفته تا عمق سر تو رسیده مادرم قبل من اینجا میاد از صورت تو بوی زهرا به‌زودی توی خیمه بی‌تو می‌شه سر گوشواره و خلخال دعوا مجتبی صمدی شهاب۱۴۰۰ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌این نمادها، اِلِمان های عاشورایی نیست، بلکه نمادهای شیطان پرستی هستن. لطفا عزیزان طراح در انتخاب نمادها نهایت دقت رو داشته باشند.
ورود پناهیان امروز رسیدند به این سرزمین موعود. حسین برگشت پرسید اینجا چه سرزمینی است؟ گفتند کربلا. بقیه اش را من از خودم بگویم ، برگشت به زینبش یک نگاهی کرد، گفت اعوذُ بالله منَ الکرب بل بلا . چرا به زینب نگاه کرد؟ داستان همه ش سر زینب است. من یک خواهر آوردم اینجا، اینجا باید از من دل بکند. امروز خیلی بردمتان کربلا، به هر کس این را گفتم خدا شاهد است رفته تجربه کرده، بیچاره اش کرده حسین. گفتم رفتی کربلا، بهترین روضه ای که حسین بیفتد دنبالت تو بین الحرمین بگوید بگو برایم.توجه حسین را به خودت جلب بکنی این است. دور حرم حسین ، بین الحرمین ، بین خیمه گاه و قتلگاه راه برو، هی بگو امان از دل زینب . امان از دل زینب. انقدر امام حسین توجه میکند به کربلا به روضه خوان زینب.چون آنجا همه جمعند فقط زینب رفته. این چشم حسین دنبال زینب باز است. میگوید ما چرا بعد از عاشورا سینه میزنیم برای حسین؟ این دهه ی محرم هنوز اتفاقی نیفتاده خودمان را میکشیم برای حسین . از ظهر عاشورا تازه اصل ماجراست. همه آرام میگیرند. گفتم خوب معلوم است از آن وقتی که کاروان آمد کربلا این قلب زینب آتش گرفت. ما تشعشعات آتش قلب زینبیم. ظهر عاشورا همانجور که حسین اشاره به قلب خواهرش کرد ، زینبم آرام بگیر همه آرام میگیرند. حالا بهش میگویی تازه حسین را سر از بدن جدا کردند ، این آرام است. تو شعاع قلب زینبی.از روز دوم محرم جلسات امام حسین جان میگیرد . چرا؟ چون شما الان التهاب قلب زینبید. شما همه آتش قلب زینبید. زینب می آید پایین هی برادر را نگاه میکند نگاهش را میدزدد.نمیخواهد باور کند اینجا کربلاست.نمیخواهد. نمیخواهد باور کند. حسین میخواهد در این نُه روزه یکمی خواهر را آماده کند.عوامل دیگر را بریز کنار، حسین میخواهد زینب را آماده کند. تو این نُه روز من کم کم با زینب صحبت کنم. زینب برایش جا بیفتد دیگر باید حسین را باهاش خداحافظی کند. نتوانست با زینب حرف بزند . نتوانست. یعنی زینب اصلا نمیپذیرد . میخواهد به زینب نزدیک بشود ، باهاش دو کلمه حرف بزند. خب زینبم . یکدفعه میبیند زینب یک جوری نگاه میکند حسین را. حسین ساکت میشود. باشه هیچی نمیگویم. نمیتواند چیزی بگوید. عصر روز تاسوعا، سندش را بگویم؛ عصر روز تاسوعا حسین رفت و گذشت. کِی میخواهی زینب را توجیه کنی؟ بگو اینجا محل خداحافظی ماست. زینب میداند پس حرفهایتان را بزنید . نمیشه با زینب حرف زد. میگی نه امتحان کنید. عصر تاسوعا یک دفعه برگشت رو کرد گفت : ای دنیای بی وفا زینب صیحه ای زد و غش کرد. گفت من میگویم نمیشود با زینب حرف زد. 〰〰〰〰〰〰
صدای پای کاروان می آید به این کویر تشنه جان می آید به زیر سایه ی امیر عالم سپاه آسمانیان می آید یک لشکر به سمت بی کران شده عازم یک صحرا هلاک شوکت بنی هاشم یک دریا عسل به لطف هیبت قاسم زمین در فراز آسمان در نشیب سراپا جگر پا به سر بی رقیب به روی لبان زهیر و حبیب امیری حسین ونعم الامیر مخدرات غرق نور کوثر به زیر سایه ی علی اکبر صدا ز سوی طفل شیر خوارش بود طنین نعره ی انا بن الحیدر یک گوشه عقیله محو روی دلداره امید تمام خیمه ها علمداره این یعنی علم به روی دوش سرداره جوانان مطیع و لبالب یقین همه مادران شیر و شیر آفرین به لبهای طفلان زینب عجین امیری حسین ونعم الامیر 〰〰〰〰〰〰
⭕️روز شمار محرم؛ 🔸دوم محرم؛ ورود به کربلا‌ 🔹کاروان امام حسین (ع) در روز دوم محرم وارد سرزمین کربلا شد و تا عاشورا در این سرزمین ماند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️از آسمان آید ندا 🥀اهلا و سهلا ◼️حسین رسید به کربلا 🥀اهلا و سهلا ◼️با دختر شیر خدا 🥀اهلا و سهلا ◼️با ماه آل مصطفی 🥀اهلا و سهلا السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ الحسین🖤
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا غیبه ولینا کثرة عدونا و قلة عددنا آقا بیا آقا بیا به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو أین الطالب بدم المقتول بکربلا ... نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر در خیمه ات پرچم سیاه میبینم آه میبینم ... دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستم رو بگیر بتونم که خودم رو برسونم أین الطالب بدم المقتول بکربلا .. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ربنا آتنا زیاره الحسین یوم الاربعین ثبت اقدامَنا سجّل اسماءَنا بین الزائرین حسین ای آب حیات حسین ای جانم فدات حسین ای راه نجات اهدنا الصراط میمیرم برات حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات ربنا آتنا زیارت الحسین یوم الاربعین ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده همراه لشکرش عباس و اکبرش سطان آمده شدی خاک عرشیان رسید آخر کاروان مدارا کن کربلا با این کودکان حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma0105088.mp3
14.31M
🎤 آمد به کرب وبلا گفتا شاه شهدا اینجا تا روز جزا پرچم بالاست حق پا برجاست تا به مقصد برسد هر کس خواهد برسد با خون باید برسد مقصد اینجاست حق پابرجاست @majmaozakerine