eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونم آقا با اشک و آه کنار شیش گوشه ی شاه کربلایی در پایین ِ پا ،روضه گرفتیو به یاد پیکر ِ روی عبایی شد وقت مرور روضه ی جوونی که تو کربلا شد ارباً اربا با دیدن زخمای تنش، شده سپیدموی باباش میون اعداء العجل الامان بیا به پیکر صد پاره ی روی عبا العجل الامان به سر زخمی ِمؤذّن کربوبلا العجل به حقّ اکبر العجل.... ➖➖➖➖➖ با کُنده ی زانو اومدم کنار تو نفس بکش عزیز لیلا پاشو پسرم ببین داره کنار جسم بی جونت ،جون میده بابا صورت میزارم به صورتت تا که کمی آروم بشم، دلم شکسته اما چطوری آروم بشم‌وقتی می بینم که تنت از هم‌گسسته من شدم نیمه جون با دیدن شکاف ِرو سرت ای اکبرم آه ببین پیش تو میون این همه دشمن رسیده خواهرم العجل به حقّ اکبر العجل.... ➖➖➖➖➖➖ دارم می چینم روی عبا یکی یکی پاره های جسمتو با درد پرپر شدی ای لاله ی من جلو چشام با کینه ی دشمن نامرد هر گوشه ی کربلا نشونه‌مونده از تنت چرا ،علی ِاکبر بدجوری تو رو شکسته اند نشد بشی عصا برا پیری مادر پیر شدم از غمت به روی این عبا چقد تو پاره پاره ای آه از این سرنوشت ماه ِلیلا چرا ستاره در ستاره ای العجل به حقّ اکبر العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
آقا دوباره با پای دل رفتی کنار علقمه با درد بسیار جاری میشه مثل مشک ِ پاره اشک تو با دیدن دست علمدار ارباب اومده پیش تن برادرش با ناله و قد ِخمیده در بین صدای هلهله بوسه زده با گریه بر دست بریده العجل الامان به سری که شکسته با عمود آهنین العجل الامان به قمری که خورد با صورتش روی زمین العجل به حقّ عباس العجل.... ➖➖➖➖➖➖ زبان حال حضرت عباس علیه السلام شرمنده اخا نشد برای اصغرت آبی به خیمه ها بیارم دستم به فدای اصغرت از غم خشکی لبش در احتضارم شرمنده نمونده دستی که به احترامت بزارم به روی سینه من رو نبری به خیمه گاه تا که نبینه زخمای من رو سکینه آه ببخش ،یا اخا اولین روزه که میفته از دستم علم میدونم بعد من تو می میمونی وبی پناهی اهل حرم العجل به حقّ عباس العجل... ➖➖➖➖➖➖ وقتی که با صورتم زمین خوردمو موی سر من با خون حنا شد اومد مادر تو فاطمه پیش تن بی دست من صاحب عزا شد حالا تو شبیه مادرت کنار پیکرم یه دست به پهلو داری عبّاس بمیره ولی نبینه که شدی بی یاور و اشک تو جاری تیر از این چشم بکش بزار یه بار دیگه ببینمت برادرم الوداع نورعین سلام ِآخرم رو برسون به خواهرم العجل به حقّ عباس العجل... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
بازم شب عاشورا رسیدو چشم تو دریاییه غریب زهرا آقا میدونم دلشوره داری مث عمه زینبت برای فردا امشب شب آخریه که حسین برای خواهرش زینب پناهه فردا زیر سنگ و نیزه ها زخمی‌و بی غسل وکفن تو قتلگاهه العجل الامان به شاه تشنه ای که شد سر از تنش جدا العجل الامان به حنجر بریده ی امام کربلا العجل بحق زینب العجل.... ➖➖➖➖➖➖ خواهر شب آخریه که کنار من میون درد، آروم‌میگیری دارم می بینم که عصر فردا میون یه مشته بی حیا اسیری می بینی تن صدپارمو به زیر نعل تازه ی مرکب دشمن وای ِمن از اون لحظه که می زنی تو بوسه بر رگ بریده ی من خواهرم می بینی بر سر غارت پیراهنم دعوا میشه آه تن زخمی ام سه روز وشب رها رو خاک این صحرا میشه العجل بحق زینب العجل.... ➖➖➖➖➖➖ امشب میره با دیدن گلهای حرم تو خیمه ها غم از دل تو فردا سر هر کدومشون میره به روی نیزه ها مقابل تو امشب زیر سایه ی اباالفضلی و فردا شب اسیر حرمله ها یه خیمه ی نیم‌سوخته میشه مأمن تو و بچه ها میون صحرا خواهر مضطرم وقت جدایی من و تو دیگه سررسید می بینم روی تل تمومی موهای تو میشه فردا سفید العجل بحق زینب العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شد وقت مرور روضه ی آب و ترکهای لب علی ِ اصغر آقا شدی از صدای العطش تو خیمه ی رباب ،دو‌باره مضطر داری می بینی حسین به میدون اومده با کودک ِنخورده آبش خونه دلت از خواهشی که تیر سه شعبه ی عدو شده جوابش العجل الامان به خونی که حسین پاشیده سمت آسمون العجل الامان به کام خشک کودکی که تر شده با خون العجل به حقّ اصغر العجل.... ➖➖➖➖➖➖➖ زبان حال امام حسین با حضرت علی اصغر علیهماالسلام: لبخند می زنی میون دست و پا زدن ای تشنه لب کنار دریا خوشحالی که دادی جون علی مثل برادرت تو هم تو راه بابا ای حرمله، پاسخ تَلظّی ِعزیز قلب من چرا شده تیر شش ماه ی بی گناهمو مقابلم گرفتی با سه شعبه از شیر رفتی ای اصغرم قسمت نشد که بشنوم من از لبت بابا شد حروم اصغرم آبی که مِهر ِمادر منه به تو چرا العجل به حقّ اصغر العجل..... ➖➖➖➖➖➖ زینب بیا باهم بکشیم سه شعبه رو از میون حنجر اصغر می ترسم همین که از گلوی نازکش دربیارم ،جدا بشه سر باید چی بدم جواب مادرش رو که‌تو خیمه گاه چشم انتظاره حالا چه جوری میخواد سر علی رو روی نیزه ها کنه نظاره وای ِمن، می بینه سرش رو در میون سلسله،تو راه شام پاسخ ِگریه هاش میشه لبخند تلخ حرمله، تو راه شام العجل به حقّ اصغر العجل..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و قال الصادق و مولای ، ششمین نور حی داور فی طین ، قبر الحسین ، شفاءن ،  و دواءالأكبر غم اگه داری رو به کربلا کن با یه سلام دلت رو با صفا کن اول هر ماه با یه ذره تربت دردای لاعلاج تو دوا کن من إسمه دوا حسین و ذکره شفا حسین به خدا ، زنده می‌کنه مرده رو ، ذکر یاحسین یا مولا یااباعبدالله ...... و قال الصادق و مولای ، مروج غم ثارالله حنکوا ، أولادکم ، بتربة اباعبدالله خدا بیامرزه پدرامونو ما رو با اهلبیت آشنا کردن کام ماهارو وقت ولادت با تربت کربلا وا کردن گفته در ، گوشم پدر حرکت کن ، در این مسیر دلبندم ، نوکر بمان فرزندم ، نوکر بمیر یا مولا یااباعبدالله ...... و قال الصادق و مولای ، حجت خالق لم یزلی زار الله ، فوق عرشه ، من زار ، حسین بن علی تا میتونی عرض ارادت (ب) کن فکری برای قبر و قیامت کن میخوای که در پناه حق باشی برو حسینشو زیارت کن به سینه ، دست ادب خم شو رو برو حسین برای ، فرج آقا داد بزن بگو حسین یا مولا یا اباعبدالله