eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
377 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دربین هجوم بی امان گیرافتاد بستندمسیروناگهان گیرافتاد هل داد یکی حسین را درگودال بدجور میان دشمنان گیرافتاد برسینه اونشست ملعونی مست درهجمه ی نیزه و سنان گیرافتاد بالاسراونشست یک تیرانداز تیری به دهان زدو زبان گیرافتاد بانیزه نشانه رفت پهلویش را سرنیزه میان استخوان گیرافتاد سرنیزه که برنگشت تاکرد آن را درپنجه ی سرد مردمان گیرافتاد... محمد کابلی
مقتل آورده است ظهر دهم از بلندای مرکب افتادی آه!در ازدحام تیر و سنان پیش چشمان زینب افتادی از بلندی که بر زمین خوردی آسمان ها شنید آهِ تو را نامروت گرفت عبایت تا بکشد سمت قتلگاه..،تو را تهِ گودال گیر کردی حسین نیزه ها بر پر تو می خوردند تا که قلب تو را بسوزانند سمت خیمه هجوم می بردند دور و اطراف پیکر تو شلوغ... روی جسم تو رفت و آمد بود بارش سنگ های وحشی ها سمت پیشانی تو بی حد بود پیر مردی عصا به دست آمد بندِ قلبِ حرم گسست آخر به سر و صورت مطهر تو آنقَدَر زد..،"عصا" شکست آخر هرکسی هرچه داشت در گودال به روی جسم نیمه جانت کاشت این سنان مست بود که نیزه جای جسم تو در دهانت کاشت مقتل آورده است دست عدو پنجه در آیه های مویت کرد آه از آن دمی که شمر رسید با نوک چکمه پشت و رویت کرد فاطمه لحظه ای رسیده که شمر حوصله اش از گلوت سر رفته وای از گردن تو..،کنترلِ خنجر از دست شمر در رفته چِقَدَر ذبح تو زمان برده مادرت چندبار رفت از حال! شمر هنگام ظهر آمده بود... دم مغرب درآمد از گودال هرکه یک تکّه از تو را می خواست سر پیراهن تو بلوا شد بین خولی و دار و دسته ی شمر سَرِ سر بُردن تو دعوا شد خاتَمَت گیر می کند آقااا زیر سُم پیکر تو را بِبَرَند قبل از آنی که ساربان برسد کاش انگشتر تو را بِبَرَند بردیا محمدی
آسمان شد تیره و شد همهمه دور و برت بر سرش میزد زمین در لحظه های آخرت تا به روی زخم های سینه ات قاتل نشست بر زمین افتاد روی تل پریشان خواهرت «وا حسینا» گفت و با هر ضجّه میزد بر سرش شمر(لع) در گودال تا برداشت سر از پیکرت غرقِ خون بر خاک زیر دست و پا افتاده بود خواهرت را بیشتر دق داد وضع حنجرت غارتت کردند و کرده شعله ور جان مرا بیشتر آن دستِ بی انگشت و بی انگشترت اسب سرکش نعل های تازه می‌خواهد چه کار؟! درهم و برهم شدی؛ پاشیده شد سرتاسرت پیرمردی بر عصایش چند نیزه بسته بود میزد و میگفت این هم آب و نانِ دخترت پاک می‌کردند با پیراهنت سرنيزه را ای زبانم لال! رفت از حال زهرا(س)مادرت! مرضیه عاطفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۳ (روز عاشورا) غرق غم عالم است،خونجگر خاتم است شیعیان علی،موسم ماتم است یا حسین غریب۲ شد گل فاطمه،سوی میدان روان زینب از سوز غم،قامتش شد کمان یا حسین غریب۲ گشته بی یاور و،شده تنها حسین شده نقش زمین،بین اعدا حسین یا حسین غریب۲ دشمن از راه کین،راه مولی ببست سنگ زد بر حسین،جبین او شکست یا حسین غریب۲ بر گل فاطمه،ظلم فراوان نمود دشمن او را ز کین،تیرباران نمود یا حسین غریب۲ در کنار حرم،شد حسین بی معین پیکر پاک او،شده نقش زمین یا حسین غریب۲ دشمن بی حیا،سوی مقتل دوید همه با نیزه ها،در کنارش رسید یا حسین غریب۲ روی سینه نشست،خنجرش را کشید از قفا بی حیا،رأس او را برید یا حسین غریب۲ همه اهل حرم،جان شان بر لب است از غم داغ او،خونجگر زینب است یا حسین غریب۲ دیده زینب حسین،پیکرش گشته چاک بی سر افتاده او،غرق خون روی خاک یا حسین غریب۲ دشمنان بی شعور،همه مست غرور شد لگدکوب حسین،زیر سم ستور یا حسین غریب۲
۳۶ (روز عاشورا) ای عزادار حسینی روز عاشورا شده زان همه داغ و مصیبت کربلا غوغا شده وای از این غم یا حسین۲ غرق خون گردیده با خون شهیدان کربلا بین جمع دشمنان تنها شده خون خدا وای از این غم یا حسین۲ نور چشم فاطمه گردیده بی یار و معین سنگ زد آن بی حیا از کین شکسته شد جبین وای از این غم یا حسین۲ غربت او را نگر شد تیرباران پیکرش شد حسین نقش زمین در پیش چشم خواهرش وای از این غم یا حسین۲ گشته یارانش شهید و او شده تنها دگر ناگهان تیر عدو بر قلب مولی زد شرر وای از این غم یا حسین۲ از فرس افتاده و مولی شده نقش زمین آمده آن بی حیا سوی حسین شمر لعین وای از این غم یا حسین۲ شمر بی دین از ستمکاری سوی مقتل دوید بر روی سینه نشست آن بی حیا خنجر کشید وای از این غم یا حسین۲ شور محشر شد به پا در سرزمین کربلا رأس پاک نور یزدان شد بریده از قفا وای از این غم یا حسین۲ دید از روی بلندی این مصیبت زینبش دید رأس پر ز خونش جانش آمد بر لبش وای از این غم یا حسین۲ دید از روی بلندی پیکر در خون و چاک پیکر بی سر فتاده جان زینب روی خاک وای از این غم یا حسین۲ از غریبی حسینش دیده گریان گشته است دید جسم اطهرش پامال اسبان گشته است وای از این غم یا حسین۲ شد بهار زینب کبری ز داغ او خزان می دود سوی حسین بن علی بر سر زنان وای از این غم یا حسین۲ (مرحوم توحیدی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
356.3K
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ✍شاعر:محمود اسدی شائق
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ✍شاعر:محمود اسدی شائق نام مداح حذف نشود ❌❌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با دیدن تو  من رفتم از حال دیدم که پا خور شد تنت میون گودال دور و برت پُر  از ردّ خونه یه گوشه ای از بیابون حسین کشونه ای وای داداش دیدم به دستاشون که سنگ و چوبه شمره که می‌گفت بزنیدش خوبه خودش سرت رو به زمین می‌کوبه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نشستی ای شمر  جای بلندی بنا نبود به زخمایِ  تنش بخندی چیزی نمونده  به غیر اسمش رفتی سه چار مرتبه با چکمه رو جسمش ای وای دیدم یوسفمو عذاب می‌دادی نامرد به تشنه کاشکی آب می‌دادی نامرد دیدم سرش رو تاب می‌دادی نامرد ****
وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَیْنُ ع مَصَارِعَ فِتْیَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ" یه نگاه به همه ی اصحاب و بنی هاشم کرد که دونه دونشون نقش زمین شدند؛"عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللَّهَ فِینَا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا، فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ"یه وقت شنید تو خیمه ها ولوله ای به پاشد، حسین به هر قیمتی بود از امروز صبح هر حمله ای که میکرد،هر خطبه ای که میخوند بلافاصله برمیگشت،یه لاحول ولاقوة الابالله که میگفت،صداش از اون بلندی که به خیمه ها میرسید،همه میگفتند الحمدلله بابامون، عمومون، داداشمون،مولامون هنوز داره نفس میکشه،"فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ"یه وقت شنید زن ها دارند داد میزنند،"فَتَقَدَّمَ‏ إِلَى الْخَیْمَةِ"سراسیمه به سمت خیمه ها برگشت؛ از اون هشتادوچهار زن و بچه فقط خواهرش رو صدا زد"وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَه " این بچه شیرخوارمو بده؛ در خیمه قحط آب است،واویلا،واویلا... روز مرگ رباب است واویلا،واویلا... "فَأَخَذَهُ وَ أَوْمَأَ إِلَیْهِ لِیُقَبِّلَه"این نازنین رو بغل گرفت؛آورد که ببوسدش"ُ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ " اجازه بدید هنوز روضه خود آقا رو که نخوندم؛یه خط مقتل برات خوندم این جوری به هم ریختی اگر این است تاثیر شنیدن...خودم دیدم سرش را... "فَقَالَ لِزَیْنَبَ خُذِیهِ"خواهرم این بچه رو بگیر؛تا داد قنداقه رو به زینب" ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِکَفَّیْهِ"نانجیب چه جوری زده بودی که وقتی دستش رو گرفت همه ی دستش پر خون شد"فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ "خونشو به آسمان پاشید؛ِ"وقَالَ الْبَاقِرُ ع‏ فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ" یه قطرشم به زمین برنگشت"وَ اشْتَدَّ الْعَطَشُ بِالْحُسَیْنِ، فَرَکِبَ الْمُسَنَّاةَ یُرِیدُ الْفُرَاتَ "سوار مرکب شد آمد سمت فرات،"وَ الْعَبَّاسُ أَخُوهُ بَیْنَ یَدَیْهِ"قمر بنی هاشم هم مقابلش داره میاد؛" و رَجُلٌ مِنْ بَنِی دَارِمٍ الْحُسَیْنَ ع بِسَهْمٍ"یه تیر انداخت از قبیله ی بنی دارم،یه نقطه رو نشون گرفت،میگم و رد میشم،کجا رو نشون گرفت؟ "فِی حَنَکِهِ الشَّرِیف" تیر رو خودش درآورد،دستاشو پراز خون کرد،به آسمان پاشید،اینجا میگه شکایت کرد:" ِ "اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ"خدایا شاهد باش من پس زهرا هستم،بیین بامن چه میکنند؟"ثُمَّ اقْتَطَعُوا الْعَبَّاسَ عَنْهُ "لشگر دیدند اگر این دوتا برادر با هم بیان کار لشگر یک سره ست؛یه شکافی ایجاد کردند بین حسین و عباس؛ "وَ أَحَاطُوا بِهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ "محاصره ش کردند؛"حَتَّى قَتَلُوهُ"روضه ی عباس رو مفصل خوندم رد شم؛داداش رو که اونجا زمینگیر کردند"فَبَکَى الْحُسَیْنُ ع لِقَتْلِهِ بُکَاءً شَدِیداً" "وَ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ ع بِالْجِرَاحِ "همه ی وجودش رو زخم و جراحت فرا گرفت؛اونقده خسته شد..."وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ "اینقده تیر زده بودند به این بدن...اما هنوز ارباب ما رو ذوالجناح نشسته؛یه ظالمی یه نیزه ای به پهلوی آقامون زد؛دیگه نتونست طاقت بیاره..."فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ"چنان با صورت به زمین خورد..."و خَرَجَتْ زَیْنَبُ وَ هِیَ تُنَادِی وَا أَخَاهْ‏ وَا سَیِّدَاهْ وَا أَهْلَ بَیْتَاهْ لَیْتَ السَّمَاءَ أَطْبَقَتْ عَلَى الْأَرْضِ "هی زمین میخورد... دوباره روضه ی آخر،خدا به خیر کند... دوباره داغ برادر خدا به‌ خیر کند... یکی به بالای بلندی،یکی میان گودال نشسته مادر و دختر،خدا به خیر کند حسین.... . ====================