"صَلَّ اللهُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ، یا أیُّهَا الرَّئُوف"
قربونِ حرمت برم، ای آقای مهربون! وقتی میام تو حرمت، مقابلِ ضریحت می ایستم، انگار پدر و مادرم بغلم گرفتن، قربون پلک های زخمی تو برم که برای جد غریبت هی اشک می ریختی، هی روضه میخوندی...
مرحوم محدث قمی نقل میکنه: بدن امام رضا رو هم شبونه دفن کردن، عروسای نوقان داشتن میرفتن خونه ی بخت، دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشییع میکنن، همین که فهمیدن بدنِ جگر گوشه ی زهراست، به شوهراشون گفتن: مهریه های ما حلال و آزاد، هر چی هدیه براشون آوُردن نذر امام رضا کردن، بدن امام رضا رو گُل بارون کردن، رفتن یه عده گُل آوُردن بریزن رویِ تابوتِ آقا، درستش هم همینه، بدنِ بچه ی زهرا احترام داره، کربلا هم زن های بنی اسد اومدن از فرات آب ببرن، دیدن یه عده بدنِ بی سر روی زمین افتاده، اینجا هم زنها واسطه شدن بنی اسد اومدن، میخوان این بدنهارو شناسایی و دفن کنن... ای بی کفن حسین!...*
یابن شبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جَدِّ ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا! حسینِ مرا زیر و رو مکن
یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر
یابن شبیب ضربه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
*ای حسین...*
بگو چکار کنم تا تو را تکان ندهند
لباس های تنت را به این و آن
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#ویژه_ایام_صفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
60035_139885161416_413696 (1).mp3
413.7K
نوحه سنتی شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه
#حضرتمحمد_عزاداری
#تک_ضرب
دختر کناربستر، بابا در احتضار است
بابا به فکر دختر، او زار و بیقرار است
ای وای ازین مصیبت...
______________________
بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س)
حالا رود زدستش،این جور روزگار است
ای وای ازین مصیبت...
_______________________
مولا علی که بوده،بر مصطفی برادر
با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است
ای وای ازین مصیبت...
___________________
در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر
از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است
ای وای ازین مصیبت...
_________________________
شاعر: اسماعیل تقوایی
227K
نوحه ترکیبی پایان ماه صفر
پایان صفر با غم عجین است
در، جنت حق زهرا(س) غمین است
هم بهر مصطفی(ص)
او می گیرد عزا
هم گرید بر حسن(ع)
هم گرید بر رضا(ع)
آه و واویلتا۴
_______________
ای، بابا نما رحمی به زهرا
تو، پیشم بمان مرو ز دنیا
از بعد توپدر
روزم گردد سیاه
علی تنها بود
منهم بی تکیه گاه
آه و واویلتا..
_________________
آه، مولا حسن خونین جگر شد
آه، قاسم یتیم وبی پدر شد
در عزای حسن
زینب به شور وشین
گوید واحسرتا
برادرش حسین
آه و واویلتا...
____________________
من، رضا غریب الغربایم
از، اهل وعیال خود جدایم
در کنج حجره ام
می زنم دست وپا
ناله کشم زدل
ای جوادم بیا
آه و واویلتا...
شعر:اسماعیل تقوایی
277.2K
نوحه رحلت پیامبر(ص)
شام وداع آخر پیغمبر است
زهرای او گریان کنار بستر است
می نالد ومی گوید او، بابا مرو
ای بر دو عالم آبرو، بابا مرو
بابا مرو، بابام و، بابا مرو۴
_____________
افتاده روی سینه ی جدش حسین
بوسد پیمبر روی آن نور دو عین
از دیده اش آین برون اشک روان
چون مادرش نالد که ای بابا بمان
بابا مرو....
_____________
دختر اگر بابا رود تنها شود
اندر حصار وادی غمها شود
افتد میان آتش ودیوار ودر
تازه شود ازبهر او داغ پدر
بابا مرو...
___________
امشب زمین وآسمان غرق عزاست
شهر مدینه پرغم وماتمسراست
هر شیعه دارد این ندا برسرزنان
آجرک ا.... حضرت صاحب زمان
بابا مرو....
شعر:اسماعیل تقوایی
414K
نوحه وشور وفات حضرت رسول(ص)
بابا بابا سخن زرفتن تو چرا۲
بابا بابا شرر مزن جان مرا۲
بعد تو میدانم غمین وحیرانم غمین
وحیرانم
پدر پدرجانم،پدرپدر جانم،پدر پدرجانم۲
________________
زهرا زهرا بیا در آغوش پدر ۲
با اشک خود مزن به جانم تو شرر۲
نمی کشد دیری،تو پیش من آیی،تو پیش من آیی
پدر پدر جانم...
_______________
آتش از کین زبعد من افروزند ۲
پهلویت را شکسته در می سوزند۲
شود گلی پرپر،زباغ آل ا...،زباغ آل ا...
پدر پدر جانم....
___________________
حیدر حیدر عزیز جان طاها۲
جان تو و جان عزیزم زهرا۲
نما نگهداری،امانتم راتو،امانتم را تو
پدرپدرجانم......
شعر :اسماعیل تقوایی
◾نوحهی زمزمه
◾شهادت امام حسن(ع)
◾سبک (به سمت گودال از خیمه دویدم من)
◾بنداول
شرر زده زهر کین به جسم و جان حسن
بگیر از آتش و کوچه نشان حسن
لعل لبش از عطش سخت بهم میخورد
ببین به سینه بود درد نهان حسن
غریب مادر حسن غریب مادر(۲)
◾بنددوم
ز دیده جاری کند اشک برای حسین
مجسم است پیش او کرببلای حسین
از نفس افتاده و طشت طلب میکند
لحظه آخر کند دلش هوای حسین
غریب مادر حسن غریب مادر حسن(۲)
◾بندسوم
لختهی خون جگر در وسط طشت دید
زینب خونین جگر ناله ز دل میکشید
گفت نفس تازه کند تا که حسینم رسد
بگو حسنجان چرا خون ز لبانت چکید
غریب مادر حسن غریب مادرحسن(۲)
◾بندچهارم
با لب غرقه بخون گفت کجایی حسین
کنار جسمم بگو از چه نیایی حسین
به راه مادر بود دیدهی خونبار من
هجر به پایان رسید کرببلاییحسین
غریب مادرحسن غریبمادرحسن(۲)