مجموعه ناصرات المهدیﷻ
#فقط_برای_تو
🌊 قسمت پنجاهویکم : تنوع در خلقت «اسبدریایی»
وَالعَصر؛
قسم به عبور یکایک ثانیهها
لحظهای بی یادِ تو
خُسرانِ محض است آقاجان...
#امام_زمان ❤️
#تݪنگࢪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کرامت چادر حضرت زهرا (سلامالله علیها)
#فاطمیه
🥀🕯🏴
🏴#السَّلامُعَلَیْکِأَیَّتُهَاالصِّدِّیقَةُالشَّهِیدَةُ
┅❅⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱❅┅
#رسانه_ناصرات_المهدی
•┈┈┈••• ⃟ ⃟🌿🇮🇷
↫به ما بپیوندید⇣
eitaa.com/majmoa_naseratalmahdi
اَلٰا بِـذِكْـرِٱللّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
˼ بِسۡـمِرَبِالْحُـسِیـنۡ...˹♥️
#سلامبدیمبهارباب...✋🏻
«اَلسَّلامُعَلَیْکَیـااَباعَبْـدِاللَّهِوَعَلَـیالاَْرْواحِ
الَّتـیحَلَّتْبِفِنائِکَعَلَیْکَمِنّیسَلامُاللَّهِاَبَـداً
مابَقیتُوَبَقِیَاللَّیْلُوَالنَّهارُوَلاجَعَلَهُاللَّهُآخِرَ
الْعَهْدِمِنّیلِزِیارَتِکُمْاَلسَّلامُعَلَـیالْحُـسَیْـنِوَ
عَلیعَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِوَعَلیاَوْلادِالْحُـسَیْـنِوَ
عَلـیاَصْحابِالْحُسَیْـنِ🖐🏻»
.یهسلاممبدیمخدمتآقاجانمون؛
اَلسَلامُعَلَیــــك
یاصاحِباَلعَصــــروَالـــزَمان
السَّلامُعلیـــکیابقیَّــــةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدییاخلیفةَالرَّحمن
ویاشــــریکَالقـــرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدی
ومَولایالاَمانالاَمان . . . 🌱
#أَللّٰھُـمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَٱلْفَرَج
《داستان وصال یار》🥲
🌙قسمت هفتم:
در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود.
صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم ، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم. »
میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود ، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:
« وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم ، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود . در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: « سیدی و مولای! خوش آمدید ، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... »
هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت.
#ادامه_دارد
...با ما همراه باشید🦋