─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─🤞🤞
#متن روضه شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
این حسن کیست که عالم همه خُمخانهی اوست
هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهی اوست
در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است
در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهی اوست
این حسن کیست که دربان حریمش عشق است
عقل با واسطه مسکین در خانهی اوست
عقل و تدبیر به هنگامهی او مجنونند
عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهی اوست
این حسن کیست که جبریل امین سوخته بال
میپرد گِرد در و بامش و پروانهی اوست
بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش
عدل و انصاف از اوصاف جداگانهی اوست
این حسن کیست که آقای جوانان بهشت
هم خود اوست و هم دلبر جانانهی اوست
این حسن کیست که آن نوگل شمشیر به دست
کز عسل آمده شیرینتر، دُردانهی اوست
این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است
این حسن کیست که این شیوهی رندانهی اوست
"این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد!
این حسن کیست که عالم همه دیوانهی اوست
🔹یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو ..
میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب می کشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن نیای ، داداشت جون اینو می گیره… امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد می دونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه ..
▪️تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چی گفت ..
▪️ گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم ...
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد می شدم
می لرزیدم
یادم نرفته….
▪️فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه ..
همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد بر می گشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد..
▪️اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد... 😭
▪️اما امام حسن منتظره تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه ..
داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن..
▪️اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن..
چرا گریه نکنم؟!
اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..)
▪️چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه..
فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله ...😭
هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
زبانحال👇
(یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید….اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه… می بینه نانجیب داره وارد گودال میشه ..
“والشمر جالس علی صدرک..”)
دستِ گدایی تو بیار بالا بلند بگو یا حسین...
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
روضه نوحه پیغمبر.امام حسن.ع.mp3
14.55M
حاج آرمین غلامی
حقیقت شهادت پیغمبر،امام مجتبی.ع..mp3
14.69M
حاج آرمین غلامی
روضه امام حسن.ع.....mp3
7.02M
#صوت روضه شب شام شهادت
#_ امام حسن (ع)
#مداح ..حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتمد کرمانشاه
#شام پنجشنبه۲۳شهریور
👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#بامداحی حاج آرمین غلامی
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخهی روحانیِ جان در بدنی
" عشق ، رسواییِ محض است که حاشا نشود "
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی
ساکن کشور سرسبزِ حسنآبادم
با من انگار که هر جا بروم، هموطنی
این گدا جای غذا، مِهرِ تو را میخواهد
میشود گاهگُداری به دلم سر بزنی
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچکس مثل تو اینقَدر نشد خواستنی!
خودمانی بگذارید بگویم اینبار:
دست و دل بازِ مدینه! بخدا عشق منی
احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت...
تو گُلِ سر سبدِ شاکِلهی پنجتنی
تَبَرِ تو هُبَلِ جنگ جمل را پِی کرد
مرتضی با هیجان گفت: عجب بُتشکنی!
نقشِ نامِ تو نشستهست میان دل من
"یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی
آی دنیا! بشناسید منِ مجنون را:
حسنیام، حسنیام، حسنیام، حسنی
قبرِ بی زائر تو بازترین روضهی ماست
جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی!
زهر... نه..! سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی!
* * *
تیرها گرچه به تابوت، تو را دوختهاند
لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی...
شیخ مفید در «الارشاد» مینویسد:
در نزدیکی مدائن در محلی به نام «ساباط» إمام حسن علیهالسلام خطبهای برای یاران خود ایراد نمودند تا بدین جهت آنان را امتحان کنند؛ سپس وارد خیمه شدند و بر روی سجاده خود به عبادت پرداختند.
در این هنگام بود که برخی از خوارج و منافقینی که در لشکر آن حضرت بودند،
ثُمَّ شَدُّوا عَلَی فُسْطَاطِهِ وَ انْتَهَبُوهُ حَتَّی أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ
▪️به خیمههای آن حضرت هجوم آورده و اموال وی را غارت کردند و حتی سجاده آن حضرت را از زیر پایش کشیدند.
🩸با مشاهده این وضعیت، شب هنگام، امام علیهالسلام از تاریکی شب استفاده کردند و در حال عبور از ساباط مدائن بودند که ملعونی از بنی اسد که به او «جراح بن سنان» میگفتند بر سر راه آن حضرت آمد و در حالی که خنجری در دست داشت، افسار اسب امام را گرفت و گفت:
اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ
▪️اللّه اکبر ای حسن! همان طور که پدرت پیش از این کافر شد، تو نیز کافر شدی.
ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّی بَلَغَ الْعَظْمَ
▪️آنگاه با خنجری که در دست داشت آن چنان به ران آن حضرت زد که آن را شکافت و به استخوان رسید.
ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ علیه السلام وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَی الْأَرْضِ
▪️امام حسن علیه السّلام دست به گردن آن ملعون انداخت و هر دو روی زمین افتادند.
📚الإرشاد ص ۱۷۰
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۴۷
✍ آه یا امام مجتبی...
چه کنیم تا اسم «با صورت به زمین خوردن» و «از بالای اسب به زمین افتادن» میآید، خاطر ما به همان ساعتی میرود که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
➖هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید
بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد
اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...
#بامداحی حاج آرمین غلامی
#نوحه امام حسن(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عراقیها چیزی را که در راه حسین علیهالسلام بدهند پس نمیگیرند