#تبری
♦️ این پدرِ تو بود که این بساط را راه انداخت ...
در تاریخ آمده است:
وقتی امام حسین علیه السّلام به شهادت رسیدند، عبداللَّه بن عمر خواست تا خودی از خود نشان داده باشد؛ لذا نامهای به یزید نوشت (در برخی از نقلها آمده است که از مدینه راه افتاد و به شام رفت) و اعتراض خود را به جهت شهادت امام حسین علیهالسلام نشان داد.
یزید در جواب اِبن عمر نوشت:
أَمَّا بَعْدُ یَا أَحْمَقُ فَإِنَّنَا جِئْنَا إِلَی بُیُوتٍ مُنَجَّدَةٍ وَ فُرُشٍ مُمَهَّدَةٍ وَ وَسَائِدَ مُنَضَّدَةٍ
🔹اما بعد؛ ای احمق! ما وارد خانههای آراسته و فرشهای آماده و بالشهای فراوان شدهایم
فَقَاتَلْنَا عَنْهَا فَإِنْ یَکُنِ الْحَقُّ لَنَا فَعَنْ حَقِّنَا قَاتَلْنَا وَ إِنْ کَانَ الْحَقُّ لِغَیْرِنَا فَأَبُوکَ أَوَّلُ مَنْ سَنَّ هَذَا وَ ابْتَزَّ وَ اسْتَأْثَرَ بِالْحَقِّ عَلَی أَهْلِهِ.
🔹ما برای این گونه اموال قتال کردیم.
اگر اینها حق ما باشند که برای حق خود، قتال کردیم و اگر حق دیگران (علی و اولاد علی علیهمالسلام) باشد، پس پدرت عمَر، اول کسی بود که این عمل را انجام و رواج داد و حق را از صاحب حق غصب کرد.
📚طُرَفٌ مِن الأنباء و المناقب، سید بن طاووس، ص۴۹۴
📚بحارالانوار ج۴۵ ص۳۲۵
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرحة_الزهراء_علیهاالسلام
#ربیع_الاول1445
#لعن_دشمنان
#9ربیع_الاول
🔴 خدمات ویژهی عمر به دانش و تکنولوژی
🔘 #دکتر_محمد_قلیان
🔆
#فرحة_الزهراء_علیهاالسلام
#ربیع_الاول1445
#عدالت_صحابه
#لعن_دشمنان
#9ربیع_الاول
🔴 #لعن_و_نفرین_برخی_صحابه_توسط_برخی_صحابه_دیگر_در_کتب_اهلسنت
👈🏼👈🏼 با تتبّع تاریخی درمییابیم که خود #صحابه نیز برخی صحابه دیگر را لعن میکردند.
1⃣ #محمد_بن_ابى_بکر رضوان الله تعالی علیه در ضمن نامهاش به معاویه معلون،
او و پدرش را ملعون و نفرین شده مىداند و خطاب به او مىگوید:
«أنت اللعین بن اللعین، لم تزل أنت وأبوك تبغیان لرسولالله صلیاللهعلیهوآله الغوائل، وتجهدان فى اطفاء نور الله»(١)؛
📝 تو ملعون و نفرین شده و پسر نفرین شدهاى همواره تو و پدرت علیه رسولخدا طغیان نموده و در جهت خاموشى نور خدا تلاش مىکردید.
2⃣ درباره نعيمان يا نعمان(۲) آمده است كه وى، شراب مىنوشيد چنانكه چندين مرتبه بر او در مجلسى كه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله حضور داشتند حد جارى كردند:
«فقال بعض الصحابه: لعنه الله ما أكثر ما يؤتى به ...»(٣)؛
📝 برخى از اصحاب او را به خاطر اين زيادهروى لعن مىكردند...
3⃣ پس از جريان #حكميت نیز، #ابوموسى_اشعرى به #عمروعاص گفت:
«لعنك الله فان مثلك كمثل الكلب. إن تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث.
قال عمرو: لعنك الله فان مثلك كمثل الحمار يحمل أسفاراً»(۴)؛
📝 خداوند تو را لعنت كند، تو مانند سگى مىمانى كه اگر تحت فشار قرار گيرد زبان از كام درآورد و اگر رهايش كنى زبان از كام درآورد.
عمرو گفت: خدا تو را لعنت كند تو مانند الاغى هستى كه كتابها را حمل مىكنى.
4⃣ و نیز #عمر_بن_خطاب، #خالد_بن_وليد را به جهت کشتن #مالک_بن_نويره مورد لعنت قرار داد(۵).
5⃣ و #عبدالله_بن_عمر هم فرزندش را سه بار لعن و نفرين کرده است(۶).
📚 منابع:
۱. مروج الذهب ومعادن الجوهر، المسعودي، ج٣، ص١١، الحاق زياد بأبي سفيان،
كتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد البلاذرى، ج۲، ص۳۹۵، أمر مصر في خلافة علي؛
وقعة صفين، نصر بن مزاحم، ص ١١٩، قدوم اهل البصرة على علي ع ومكاتبة محمد بن أبيبكر مع معاوية؛
شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج٣، ص١٨٩،
كتاب محمد بن أبيبكر إلى معاوية وجوابه عليه.
۲. إحياء علوم الدين،ابوحامد محمد الغزالي، ج٣، ص ١٢۴،
اين روايت در صحيح البخاري، ج۶، ص ٢۴٨٩، ۵ - باب ما يكره من لعن شارب الخمر وأنه ليس بخارج من الملة، ح ۶٣٩٨ آمده است.
۳. العقد الفريد، أحمد بن محمد ابنعبدربه الأندلسي، ج۵، ص٩۶، أمر الحكمين؛
تاريخ الطبري، ج۵، ص٧١، اجتماع الحكمين بدومه الجندل؛
الكامل، ج٣، ص٣٣٣، ذكر اجتماع الحكمين.
۴. تاريخ الأمم والملوك (تاریخ طبری)، ج٣، ص٣٨١،
مصيخ بنى البرشاء؛ به نقل از شیعه شناسی وپاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ج٢، ص۵٩۵.
۵. جامع بيان العلم وفضله، أبيعمر يوسف القرطبي، ج٢، ص٢٧٧، ح١٢۴٧
🔆
اشعار میلادپیامبراعظم (ع)
یامحمدبی رخت دیده دل آرام نداشت
دل من تاب فراق ازهمه ايام نداشت
گفت از ذکر تو هرعضوحکايت دارد
تن ماموي غلط در همه اندام نداشت
برسر دانه ی خالت نظرم چون افتاد
ره بيرون شدنی این دلم از دام نداشت
چکنم شب مگر آنروز نخواهد آید
بامدادت نگرم چون طمع شام نداشت
یامحمد من ازآن روز که رويت ديدم
چشم من طاقت ديداربه اقوام نداشت
آمدی گفت خداوند نبی راعشق است
جزشما پیمبر ی میان اسلام نداشت
گرهمه شهر به جنگم به درآيند و خلاف
دل دراین خلوت خاصش خبر از عام نداشت
کی به زرق آمده ام تا به ملامت بروم
ازچه رو فاطمه اش عزت و اکرام نداشت
بارها گفت نبی فاطمه پاره ی تن است
خبر از دشمن و انديشه ز دشنام نداشت؟
یامحمدلطف توگرشامل حالم شود
گویم این بس تا ابد لطف تو یک دام نداشت
هرچه ام (مجنون)که هستم برتو ای ختمی ماب
گو رود رقیب ثانی که دلارام نداشت
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#ولادت_امام_صادق_علیه_السلام
ای دل ، بر ه دلبر با ادب باش
درخانه ی دل دهند پاداش
آمد شب عید حضرت دوست
دنیا همه واله از رخ اوست
قنداقه ی او گشته پرازنور
چشمان حسود از بر او دور
نامش همه جا همیشه پاک است
یعقوب زمانه سینه چاک است
این است مرام هرچه عاشق
مائیم گدای روی صادق
هرجن و ملک عبد سرایت
یا جعفر صادق به فدایت
در کوی تو خیل باده نوشان
مستند زه جامت می فروشان
صادق همه جا ره صراط است
اوساقی مستی و نشاط است
ای از تو فروغ کل موجود
دلها همه از نام تو خشنود
مهر تو اساس محکمات است
احکام تو مایه نجات است
سرسلسله ی سران دینی
شاه و ولی دین مبینی
تو شیخ تمام اوصیایی
تو صادق آل مصطفی ای
مجنو زه تو دارد احترامی
دارد زه تو شهرتی و نامی
=== _آرمين غلامی ( مجنون کرمانشاهی )
اشعارولادت پیغمبراکرم (ص)
برده ای ازچه همه آرام و تسکین مرا
نام تو برپاکند این دین وآیین مرا
گردش چشمان تو زیر وزبر کرده مرا
بین رویا میبری این خواب سنگین مرا
یامحمدغمزه ی چشمان تو دل میبرد
از ازل بگرفته ای دست نگارین مرا
می خورم ازباده ی وصل نگاهت ای صنم
می کشیدی از ازل تو ناز شیرین مرا
گر ز سر گیرم حیات جاودان از اذن توست
درشب مرگم نگر یک لحظه بالین مرا
من هوادار محمدبوده ام تاپای جان
رام کردی از وفاآهوی مشکین مرا
هرکجا تحسین نامت کرده (مجنون)بابیان
زآن که تحسین کرد ه ای این فکر رنگین مرا
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#ولادت_امام_صادق_علیه_السلام
آرزوی وصل یاری داشتم
میل دیدارنگاری داشتم
دل محیابهر پروازش کنم
هم سفر با روی طنازش کنم
آمد آن دلبر دل و جانم ربود
آمد و از روی خود چهر ه گوشود
ناگهان آمد قفس را درشکست
در خیالم روی ماه او نشست
آسمان مشتاق روی دلبر است
ماه عالم دیده اش بر این دراست
عرش خود را فرش ره کرده بر او
تا رسد دردانه با آوای هو
کیست او برخالق خود عاشق است
نام زیبایش امام صادق است
کیست صادق ساقی جود و کرم
شد نگاهش چشمه ی نور حرم
کیست صادق قبله ی لطف و صفا
معدن علم است و حلم است و وفا
کسیت صادق یادگارمادر است
زینت و نوردو چشم حیدر است
کیست صادق رمز هستی همه
دارد او الفت بنام فاطمه
در بلندای وجودش وجه رب
نام صادق گشته آوازه به لب
گرنماید او نظر برسینه ها
می شود هر درد بی درمان دوا
عالمین دارد اگر قدری گران
از غبار تربتت دارد نشان
روز محشر می شوی ماراشفیع
کن مرا قسمت زیارت در بقیع
ای بقیع ای قبله دل های ما
خاک بوسیت شده آوای ما
تا که مجنون می کند این زمزمه
می دهی حاجت به نام فاطمه
سروده ی حاج آرمین غلامی ( مجنون کرمانشاهی )
===
#یامحمد (ص)🌸
اسلام همه محو روایات محمد
خواندیم روایات به آیات محمد
مولا سر سجّاده دعاگوی توهستیم
لب قاصره ازوصف عبادات محمد
ای واسطه ی بین خدا وهمه ی خلق
کردیم توسّل به مناجات محمد
تنهاتو مجسّمشده ی حضرت حقی
وصف است خداوند از این ذات محمد
تا خانهی زهرا همه جاپای توباشد
او آمده دیدار به کَرّات محمد
ماراهوس دیدن تو هست شب وروز
ای جد مسلمان به سادات محمد
(مجنون) به هوای دیدنت عرشنشین است
از مرقدتوتابه سماوات محمد
#حاجآرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
اشعار میلادپیامبراعظم (ع)
یامحمدبی رخت دیده دل آرام نداشت
دل من تاب فراق ازهمه ايام نداشت
گفت از ذکر تو هرعضوحکايت دارد
تن ماموي غلط در همه اندام نداشت
برسر دانه ی خالت نظرم چون افتاد
ره بيرون شدنی این دلم از دام نداشت
چکنم شب مگر آنروز نخواهد آید
بامدادت نگرم چون طمع شام نداشت
یامحمد من ازآن روز که رويت ديدم
چشم من طاقت ديداربه اقوام نداشت
آمدی گفت خداوند نبی راعشق است
جزشما پیمبر ی میان اسلام نداشت
گرهمه شهر به جنگم به درآيند و خلاف
دل دراین خلوت خاصش خبر از عام نداشت
کی به زرق آمده ام تا به ملامت بروم
ازچه رو فاطمه اش عزت و اکرام نداشت
بارها گفت نبی فاطمه پاره ی تن است
خبر از دشمن و انديشه ز دشنام نداشت؟
یامحمدلطف توگرشامل حالم شود
گویم این بس تا ابد لطف تو یک دام نداشت
هرچه ام (مجنون)که هستم برتو ای ختمی ماب
گو رود رقیب ثانی که دلارام نداشت
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)