eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
611 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۰۲۲_۱۱_۰۵_۱۹_۰۹_۱۵_سینه زنی معصومه.محرابی.mp3
14.86M
بسم الله الرحمن الرحیم صوتی/ زنی عصر شهادت حضرت معصومه.س. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ۱۴/آبان/۱۴۰۱/ محرابیان کرمانشاه کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
۲۰۲۲_۱۱_۰۵_۱۹_۰۸_۴۲_روضه معصومه.حضرت زهرا.س..mp3
7.82M
بسم الله الرحمن الرحیم صوتی/ عصر شهادت حضرت معصومه.س. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ۱۴/آبان/۱۴۰۱/ محرابیان کرمانشاه کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
۲۰۲۲_۱۱_۰۵_۱۹_۰۸_۱۸_روضه معصومه.محرابی.mp3
3.83M
بسم الله الرحمن الرحیم صوتی/ عصر شهادت حضرت معصومه.س. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ۱۴/آبان/۱۴۰۱/ محرابیان کرمانشاه کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
۲۰۲۲_۱۱_۰۵_۱۹_۰۷_۴۳_قضیه معصومه.محرابی.mp3
4.96M
بسم الله الرحمن الرحیم صوتی/ شهادت حضرت معصومه.س. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ۱۴/آبان/۱۴۰۱/ محرابیان کرمانشاه کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
۲۰۲۲_۱۱_۰۵_۱۹_۰۶_۱۵_امام عصر.جریان عزراییل..mp3
7.29M
بسم الله الرحمن الرحیم صوتی/ امام زمان.ع./جریان شنیدنی عزراییل آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ۱۴/آبان/۱۴۰۱/ محرابیان کرمانشاه کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پست ویژه ویژه 🌹👇 ذکر یاعلی ، ۳۶ هزار ختم قرآن است دانه تسبیح من مأنوس با نام علی‌ست از همه اذکار عالـم یا علی گیراتر است 📌رسول اکرم صلوات الله علیه فرمودند: به یاد حضرٺ علے بودن، خود نوعی عبادت است. 📚بحارالانوار نکته مهم : هر گاهی فرصتی برایتان بوجود آمد تسبیح به دست بگیرد و ذکر مبارک  "یاعلی" را تکرار کنید چرا‌که 📌 امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی ذکر"یا علی" را بگوید خداوند ثواب یک ختم قرآن را به وی عطا خواهد کرد. 📚بحارالانوار 📌 امام باقرعلیه السلام فرموده اند: ثواب ۳۶ هزار ختم قرآن برای گوینده ذکر یاعلی تدارک دیده شده است. 📚بحارالانوار، جلد ۴۱ 📌رسول اکرم صلوات الله علیه فرمودند: یاد خدای عزّ و جلّ، عبادت است، یاد من، عبادت است، یاد علی، عبادت است و یاد پیشوایان از فرزندان وى، عبادت است. 📚الاختصاص، شیخ مفید ص ۲۲۴
🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◼توصیف حضرت زهرا عليها‌سلام از زبان امام حسن مجتبی عليه‌السلام قال حسن ابن علی علیه السلام: اُمیَّ الزهراءُ بِنتُ محمدٍ المُصطفی صلی الله علیه و آله، قَلادَةُ الصِّفوَة، وَ دُرَّة صَدفِ العِصمةِ، وَ غُرَّهُ جَمالِ العِلمِ وَ الحِکمَةِ، وَ هِیَ نُقطَةُ دائرةِ المَناقِبِ و المَفاخِر، وَ لُمعةُ مِن أنوارِ المَحامِد وَ المآثِر، خَمِرت طینةُ وجُودِها من تُفاحةٍ من تفاحِ الجَنّةِ، وَ کَتَبَ اللهُ فی صَحیفَتِها عِتقَ عُصاةِ الامةِ، و هِیَ أمُ السادَةِ النُجَباءِ، وَ سیدةُ نساءِ البتولِ العَذراءِ فاطمةُ الزهراء علیها السلام. امام حسن علیه السلام فرمودند: مادر من زهرا علیها‌سلام دختر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، گردنبند برگزیدگی، دُرّ صدف عصمت، روشنی جمال علم و حکمت است، مرکز دایره ی منقبت‌ها و فخرها، لمعه ای از نورهای محل ستایش و آثارها است. سرشت او از سیبی از سیب‌های بهشت سرشته شده و خدا در صحیفه‌ی او آزاد کردن گناهکاران امت را نوشته است. او مادر آقایانی است که به نجابت و خوبی برگزیده شده‌اند. همچنین سیده‌ی زنان، بتول، عذراء و فاطمه‌ی زهرا است. 📚منابع: مدینة المعاجز، جلد ۳، صفحه ۲۹۵ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۲
🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◼روضه‌خوانی حضرت زهرا علیهاسلام دررویای صادقانه حضرت سکینه علیهاسلام الملهوف عن سكينة: لَمّا كانَ فِي اليَومِ الرّابِعِ مِن مُقامِنا، رَأَيتُ فِي المَنامِ... ورَأَيت امرَأَةً راكِبَةً في هَودَجٍ ويَدُها مَوضوعَةٌ عَلى رَأسِها، فَسَأَلتُ عَنها، فَقيلَ لي : فاطِمَةُ عَلَیها سَلام بِنتُ مُحَمَّدٍ أمُّ أبيكِ. فَقُلتُ: وَاللّه ِ لَأَنطَلِقَنَّ إلَيها ولَاُخبِرَنَّها ما صُنِعَ بِنا. فَسَعَيتُ مُبادِرَةً نَحوَها حَتّى لَحِقتُ بِها ووَقَفتُ بَينَ يَدَيها أبكي وأقولُ: يا اُمَّتاه جَحَدوا وَاللّه ِ حَقَّنا ، يا اُمَّتاه بَدَّدوا وَاللّه ِ شَملَنا، يا اُمَّتاه اِستَباحوا وَاللّه ِ حَريمَنا، يا اُمَّتاه قَتَلوا وَاللّه ِ الحُسَينَ أبانا. فَقالَت لي: كُفّي صَوتَكِ يا سُكَينَةُ! فَقَد قَطَّعتِ نِياطَ قَلبي ، وأقرَحتِ كَبِدي ، هذا قَميصُ أبيكِ الحُسَينِ لا يُفارِقُني حَتّى ألقَى اللّه َ بِهِ . الملهوف ـ به نقل از سَكينه سلام الله علیها: روز چهارم اقامتمان [در شام]، در عالم رؤيا ديدم كه . . . زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است. از [نامِ] او جويا شدم. به من گفتند: فاطمه علیهاسلام دختر محمّد صلی‌ الله ‌علیه‌ و آله، مادر پدرت است. گفتم: به خدا سوگند، به سوى او مى روم و آنچه را كه با ما كرده اند به او خواهم گفت. بلافاصله به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مى گريستم و مى گفتم: اى مادر! به خدا سوگند ، حقّ ما را انكار كردند. اى مادر ! به خدا سوگند، جمع ما را پراكنده كردند. اى مادر ! به خدا سوگند، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند. اى مادر! به خدا سوگند، پدرمان حسين علیه‌السلام را كُشتند. او به من گفت: «بس كن، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى. اين، پيراهن پدرت حسين علیه‌السلام است كه آن را از خود، دور نمى كنم تا با آن، خدا را ديدار كنم» 📚منابع: الملهوف، ص ۲۲۰ مثير الأحزان، ص ۱۰۴ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۸
🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◾️ وجوب اطاعت از حضرت فاطمه علیهاسلام قال الباقر علیه السلام: وَ لَقَد کانَت صَلَواتُ اللهِ عَلَیهَا طَاعَتُها مَفروضَهً عَلَی جَمیعِ مَن خَلَقَ اللهُ مِنَ الجِنَّ و الاِنسَ وَ الطَّیرِ و البَهَائِمِ و الٲَنبِیاءِ وَ المَلَائِکَةِ. فاطمه علیها سلام کسی است که طاعت او بر همه خلق خدا از جن و انس و پرندگان و وحوش و انبیا و ملائکه واجب است. 📚منابع: دلائل الامامه٬ ص ۱۰۶ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲۶
🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◼سر حسين علیه‌السلام در دير راهب و زيارت حضرت فاطمه علیهاسلام از آن عَنْ أبی سعیدِ الشّامی ، قالَ : کنتُ یَوماً مَعَ الکفرةِ اللِّئامِ الَّذینَ حَمَلُوا الرؤُوسَ وَ السَّبایا إِلی دمشقِ ؛ فَوَصَلوا إِلی دِیْر النَّصاری . قالَ : فَلَمّا نَظَر القِسّیسُ إِلی رَأسِ الحُسینِ و إِذا بالنّور ساطِعٌ منه إِلی عَنانِ السَّماء ، فَوَقع فی قَلبِه هَیْبةٌ منه . فقال القِسّیسُ : دِیْرنا ما یَسِعُکم بَلْ ادخُلوا الرؤُوسَ و السَّبایا إِلی الدِّیرِ و حیطوا بِالدیرِ مِنْ خارِجٍ فإذا دَهَمَکم عدوٌّ قاتِلوه و لا تکونُوا مضطرِبین عَلی الرؤُّوسِ و السَّبایا . فَاسْتحسَنوا کلامَ القسّیس و قالوا : هذا هُو الرّأیِ . فَحَطّوا رأسَ الحسینِ فی صندوقِ و قَفَلوه وَ أَدخَلوه إِلی الدِّیرِ وَ النساءَ و زینَ العابدینِ و جَعَلوهُم فی مکانٍ یلیقُ بِهم. ثُمَّ إنَّ صاحِبَ الدیرِ أرادَ أنْ یَری الرأسَ الشَّریفِ و جَعَلَ یَنْظُرُ حولَ البیتِ الَّذی فیه الصَنددقُ – و کاَن له رازونةٌ – فحَطّ رأسُه فیها، فرأیَ البیتَ یَشرِقٌ نوراً و رأیَ أنَّ سقفَ البیتِ قد انشقَّ وَ نَزلَ مِنَ السّماءِ تَختَ عظیم، و إذا بِإمرأهٍ أَحَسَنَ مِن الحُورِ جالِسَةً علی التَّختِ و إِذا بشخصٍ یصیحُ : أَطْرقوا و لا تَنْظُروا، و إِذا قَدْ خَرجَ مِن ذلک البیتِ نساءٌ ... قال : فَأخرِجْنِ الرأسَ مِن الصندوقِ وَ کلٌّ مِن تلک النساءِ واحدةٌ بَعدَ واحدةٌ یُقبِّلنَ الرأسَ الشّریفِ . فَلَمّا وَقَعتِ النوبةُ لمولاتی فاطمة الزهراء عَلَیها سَلام غُشِی علیها و غُشِی صاحبُ الدیر، و عادَ لا یَنظُر بالعینِ بَل یَسْمَعُ الکلامَ، و إذا بقائِلة تقول: السلامُ علیک يا قتیلَ الأُمِّ ، السلام علیک یا مظلومَ الأُمِّ السلام علیکَ یا شهیدَ الأُمِّ، لا یَتَداخَلک همٌّ و لا غمٌّ، و إنَّ اللهَ تعالی سَیفرِجُ عنّی و عنکَ؛ یا بنیَّ! من ذا الذی فرَّقَ بینَ رأسِک و جَسدِک ؟ یا بنیَّ ! مَن ذا الّذی قَتَلک و ظَلَمَک؟ یا بنیَّ! من ذا الّذی سُبی حَریمُک؟ یا بنیَّ! مَن الذی أَیتم أطفالَک. ثمَّ إِنَّها بَکَتْ بکاءاً شدیداً. فلمّا سَمِع الدیُرانی ذلک إِندَهَشَ وَ وقَعَ مَغْشِیّاً علیه. ابو سعید شامی می‌گوید: روزی همراه کفار پستی که سرهای شهدا و اسیران را به شام می بردند، بودم. پس به کلیسای مسیحیان رسیدند. هنگامی‌که قسیس به سر امام حسین علیه‌السلام که نوری از آن به سمت آسمان ساطع بود نگريست، هیبت آن حضرت در قلبش واقع شد. قسیس به آن‌ها گفت: دیر ما به اندازه ی جمعیت شما بزرگ نیست. سرها و اسیران را وارد دیر کنید و از بیرون دیر را احاطه کنيد. اگر دشمنی حمله نمود او را بکشید و به خاطر سرها و اسیران نگران نباشید. آن‌ها کلام قسیس را پسندیدند و گفتند این نظر خوبی است. پس سر حسین علیه‌السلام را داخل صندوق قرار داده و قفل نمودند و همراه زنان و امام زین‌العابدین وارد دیر کردند و آن‌ها را در مکانی که تحت نظر داشته باشند قرار دادند. صاحب دیر خواست تا سر مطهر را ببیند و به خانه ای که صندوق در آن قرار داشت نگاه می‌کرد. او رازیانه اى داشت كه سر را در آن پیچید. در آن هنگام نورخانه را فرا گرفته و سقف خانه شکافته شد و از آسمان تختی بزرگ فرود آمد. ناگهان زنی که از حوری ها نیکوتر بود بر آن تخت نشست و شخصی فریاد می‌زد: راه باز کنید و نگاه نکنید. در آن لحظه از آن خانه زن‌هایی خارج شدند. آن زن‌ها سر را از صندوق بیرون آوردند و هر کدام یکی پس از دیگری سر شریف را می‌بوسیدند. هنگامی‌که نوبت به مولای ما فاطمه زهرا علیها سلام رسید، حضرت غش كردند و صاحب دیر نیز غش كرد. راهب با چشم نمی‌دید بلکه تنها کلام و سخن آن‌ها را می‌شنید که گوینده‌ای می‌گفت: سلام بر تو ای کشته ی مادر! سلام بر تو ای مظلوم مادر ! سلام بر تو ای شهید مادر! ناراحتی به خود راه مده و غصه نخور. زیرا خداوند در آینده فرج من و تو را می‌رساند. ای پسرم چه كسى بین سر و بدنت جدایی انداخته است؟ ای پسرم چه کسی تو را کشته و به تو ظلم روا داشته است؟ ای پسرم! چه کسی خانواده ات را به اسارت در آورده؟ ای پسرم چه کسی اطفال و کودکان تو را یتیم كرده است؟ سپس به شدت گریست. هنگامی‌که صاحب دیر این کلام را شنید، مدهوش شد و غش کرد. 📚منابع: الدمعة الساکبة، جلد ۵، صفحه ۷۰ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۶۰