روضه حضرت زهرا(س).......mp3
10.89M
#صوت روضه حضرت زهرا(س)
#حسینیه میرمعینی کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#ظهر جمعه۳/آذر
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#مداح..حاج آرمین غلامی
#متن روضه درودیوار
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴#متن روضه شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_محسن_علیه_السلام
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک"
اگرچه کاهم از آتش اِبا نخواهم کرد
نمازِ سوختنم را قضا نخواهم کرد
بدون مِهر تو خورشید را نمی خواهم
بدون يادِ تو حتی دعا نخواهم کرد
به کیمیاگری چشم فضه ات سوگند
که غیر خاک تو را توتیا نخواهم کرد
* از عالمي پرسيد: مقدس تر از خاكِ كربلايِ سيدالشهدا هم داريم؟ گفت: آره... تعجب كرد، مگه ميشه مقدس تر از تربتِ سيدالشهدا هم باشه؟ آره، خاكِ چادرِ مادرمون فاطمه...
آي رفقا! چه جوري بگيم: مادرِ ما فاطمه رو زدن، بايد مراعات كنيم، نبايد بي خودي روضه ي بي بي رو بخونيم، نبايد گوشمون به روضه هاي بي بي عادت كنه...*
در آن مَقام که مادر گریزد از فرزند
بگو که نوکر خود را رها نخواهم کرد
بگو چكار كنم تا صدا زَني پسرم؟
كه من به نوكريت اكتفا نخواهم
تو مادرِ مَني و صاحبِ اختيارِ مَني
مَني كه غيرِ شما را صدا نخواهم كرد
مَني كه كُشته ي عشقِ حسينِ تو هستم
به جز رضايِ تو را خون بها نخواهم كرد
* "امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمايند: ما به اسمِ مادرمون فاطمه متوسل ميشم..."
ما هر كجاي عالم باشيم اگه امامي رو صدا بزنيم، بگيم: ياعلي! بگيم: يا اباعبدالله! يا صاحب الزمان! خودشون مستقيماً جوابِ مارو ميدن، فقط يه اسمِ تو اين عالمِ وقتي صدا ميزني جور ديگه جواب ميشنوي، وقتي صدا ميزني: يا فاطمةالزهرا! همه ي بچه هاش جمع ميشن، ميگن: با مادرِ ما چيكار داري؟
لذا تو روضه ي مادر كه مي شينيد دستِ كم نگيريد، با همه ي يقينت بشين تو روضه... امام صادق مي فرمايند: در مصيبت مادرِ ما بلند بلند گريه كنيد، براي مصيبت مادرِ ما، صداهاتون رو توي سينه نگه نداريد، نفس هاتون رو حبس نكنيد، شما نبوديد مدينه، بچه هاي زهرا اين آستين هاشون رو توي دهان گذاشته بودن كه صدا ناله ها شون بلند نشه...
همه ي بچه هاش يه طرف امام مجتبي يه جوري گريه مي كرد بندِ دلِ اميرالمؤمنين پاره ميشد...
ميگن: مراقب باشيد بچه هاي كوچيكِ شما صحنه ي دعوا نبينن، به خصوص مراقب باشيد اگه حادثه اي رو هم قرارِ ببينن، حادثه اي نباشه كه براي پدر و مادر باشه، حادثه برا خونواده نباشه، بچه اگر صحنه اي ناگوار كه برا خونواده اتفاق بيوفته رو اگه جايي هم نگه اما توي خواب تحويل ميده، لذا امامِ مجتبي يهو شبا از خواب مي پريد، حسين و زينب كه توي كوچه باهاش نبودن، زير لب هي ميگفت: جلو نيا...
در پشت در حمایت حیدر گناه شد!!!!
شش ماهه ی غریب مرا قتلگاه شد
در پشت در تمامی مویم سپید شد
یک سوم ذراری حیدر شهید شد
دشمن ز بغض روز غدیرش توان گرفت
یک ضربه زد ولی دو هدف را نشان گرفت
چون دید بی کسم به خودش گفت بد بزن
حالا که صبر پیشه نموده اسد بزن
مهلت نداد تا کمی از در جدا شوم
از حدّ فاصل لب میخش رها شوم
با ضربتی تلافی روز غدیر کرد
مسمار آمد و وسط سینه گیر کرد
می خواستم کناره روم از مسیر میخ
در را فشار داد و شدم من اسیر میخ
مسمار سمت سینه ی من بی اجازه رفت
گویی به سمت حنجر محسن گدازه رفت
(یا فِضّةُ خُذینی) ِ من از جگر رسید
اما علی به داد دلم پشت در رسید
از زیر خار ، یاس کمان را رها نمود
مسمار داغ ِسینه ی من را جدا نمود
چاره نبود زیر عبایش مرا گذاشت
من را میان ناله ی (مهدی بیا)گذاشت
این جا عبا برای علی راه چاره شد
پوشش برای یاس میان شراره شد
کرب و بلا دوباره عبا چاره می شود
چاره برای پیکر صدپاره می شود
اینجا سخن ز زخم تمام بدن نشد
از نیزه ای که رفته به پهلو سخن نشد
اینجا ز قطعه قطعه بدن صحبتی نشد
از لخته ی درون دهن صحبتی نشد
یک دنده جابجا شده در پشت در ولی
در کربلا تمامی صحرا شود علی
من یه سئوال دارم، اگه ببینی یه زنی کمک میخواد چه جوری کمکش میکنی؟ همه عالم وقتی میگن: یافاطمه! بی بی مددشون میده، حتی علی رو هم فاطمه کمک کرد، یه وقت یه زنِ عادی است، یه وقت کسی است که هر کسی میاد دَرِ خونه اش صدا میزنه، حتی لباس عروسیش رو هم به اون فقیر میبخشه، گردن بند میبخشه، روزگار یه کاری کرد فاطمه کمک خواست اما کسی کمکش نکرد، بین در و دیوار یه اتفاقی برای زهرا افتاد، همه ی دخترا وقتی به مشکلی میخورن باباشون رو صدا میزنن، نانجیب یه جور به در زد، ناله ی زهرا بلند شد" یا اَبَتاه!.."*
در کوچه خواست تا که شود حامیِ علی
دردا که تازیانه ی دشمن امان نداد
هر قهرمان کُند به نشانِ خود افتخار
زهرا نشانِ خود به علی هم نشان نداد
یازهرا،،،،
#حسینیه میرمعینی کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#ظهر جمعه۳/آذر
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#مداح..حاج آرمین غلامی
#متن روضه درودیوار
روضه فاطمیه...mp3
3.73M
🖤#روضه_حضرت_زهرا_س
🖤#دفتری_زهرا_س 5
#مداح..حاج آرمین غلامی
❣فریاد كه یار ضعفا یار ندارد
❣ مولود حرم محرم اسرار ندارد
❣ شد خانه نشین شیر خدا فاتح خیبر
❣ بی فاطمه او قدرت پیكار ندارد
❣ سوگند به مظلومی تاریخ كه تاریخ
❣ مظلوم تر از حیدر كرار ندارد
❣ بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
❣ گل تاب فشار در و دیوار ندارد
❣ ای سینه سپر كاش به جای تو علی بود
❣ چون سینۀ تو طاقت مسمار ندارد
⬅️سلمان میگه بعد از شهادت حضرت زهرا رفتیم علی را به مسجد بیاریم..
اومدیم در خانه مولا علی..
درق البال کردیم اجازه گرفتیم..
وارد خانه علی شدیم همین که وارد خونه شدیم...
همینکه وارد خونه شدیم ، دیدیم علی گوشه خانه نشسته داره گریه میکنه...
پرسیدم آقاجان چرا گریه می کنید؟..
فرمود سلمان این خونه دیگه فاطمه نداره ....
خونه ای که فاطمه نداره برای ورود اجازه گرفتن نمیخواد...
اونایی که باید اجازه میگرفتند نگرفتن...
آقا امیرالمومنین حاضر شد که با هم به مسجد ببریم اما همین که به در خانه رسید از حال رفت بیهوش روی زمین افتاد ...
آقا را به هوش آوردن امیرالمومنین با دستای مبارکشون به در اشاره کردند
فرمود :اینجا زهرای منو زدن اینجا پهلوشو شکستن...
(( مخزن المصائب صفحه ۳۲))
⏪⏪ بگم .. آقاجان یا امیرالمومنین ...
شما بعد از شهادت فاطمه تا نگاهتون به در خانه افتاد یاد فاطمه افتادید ..
اما دلابسوزه برا اون خواهری که بعد از شهادت برادر چهل منزل با سر بریده همسفر بود
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم یرای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جُرم اینکه بودم خواهر تو
روضه فاطمیه.......mp3
5.24M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❣﷽❣
#زمینه روضه/
#حضرت زهرا(س)
مادر افتاد
طوری با لگد زدن پشت در افتاد
نفسش به لب رسید و با سر افتاد
همه ی دار و ندار حیدر افتاد
درده سر شد
بانوی خونه ی مولاخونجگر شد
یه نفر کمک نیومد و سپر شد
پهلوو سینه باخون تازه تَر شد
اون چل نفر رو،اون میخ در رو
اون مردپست که،شد حمله ور رو
نمی بخشم۲
اون ضرب پارو، اون بی حیارو
اون ازدهام و،اون خنده هارو
نمی بخشم۲
چادرش سوخت
توی هرم شعله ها بال و پرش سوخت
زیر دست و پا تموم پیکرش سوخت
بین اون برو بیاباپسرش سوخت
عقده وا کرد
دوّمی لعنتی نگم چیا کرد
قصدبرهم زدن خونه ما کرد
خدانگذره ازش خیلی جفاکرد
اون روز تلخ و،اون لحظه هارو
مسمار تیز و،اون ماجرا رو
نمی بخشم۲
اون مردمی که،با ظلم و کینه
حرمت شکستن،توی مدینه
نمی بخشم۲
ناله پیچید
از زمین و آسمون بلا می بارید
قنفذ هم به حال و روز ما می خندید
چشمای مادرم هیچ جارو نمی دید
شر به پا شد
لحظه های احتضار مرتضی شد
دستای مادرم از بابا جدا شد
همه عقده های اون مغیره وا شد
اون ریسمان و،اون ضربه هارو
اون دومی و،با اون دوتا رو
نمی بخشم۲
اون عقده های،خیره سرا رو
اونا که دیدن،اشکای مارو
نمی بخشم۲
#تکیه بیگلربیگی کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#صبح جمعه۳/آذر
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه فاطمیه.....mp3
5.31M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه/
#حضرت زهرا(س)
#مسجدمعتمد کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#جمعه۳/آذر
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه فاطمیه
#مداح..حاج آرمین غلامی
فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست
شمع میپرسد ز پروانه گل نرگس کجاست
در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا
تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست
وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق میکند
امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک
هرکه با زهراست احساس سخاوت میکند
مور این وادی سلیمان را ضیافت میکند
دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است
هر که شد یک بار سائل کمکم عادت میکند
فرشیان نه عرشیان هم رو به او میایستند
در میان خانهاش وقتی عبادت میکند
هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است
آینه از شان همتایش روایت میکند
روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است
مرتضی میایستد زهرا قیامت میکند
رشتهای از چادرش هم دست ما باشد بس است
رشتهای از چادرش آری قیامت میکند
آره والله همینطوره__ رشتهای از چادرش آری شفاعت میکند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل میکنند :
یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت
یهودیه چادر و برد تو خونهاش.. داخل حجره گذاشت.. نیمههای شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع میشه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایهها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اونشب مسلمان شدند
چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند
یک نگاهت عالمی را مثل سلمان میکند
اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دستوپا افتاده
یا زهرا
اینجا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو میشناسم.. نیمهشب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع میشه... زن خولی میگه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل میشه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا میزد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین میآید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد
ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک
... کشتنت ولی آبت ندادند..
حسین....
✏️ #ماهور_عربی
شب است و مادری پهلو شکسته
کنار مطبخ خولی نشسته
بریز ای دیده خون دل ز دیده
که رنگ از صورت زهرا پریده
بگوید از غمت در شور و شینم
حسینم وا حسینم وا حسینم
#متن روضه فاطمیه
#مداح..حاج آرمین غلامی