Voice 144_sd.m4a
1.22M
کرامات امام جعفرالصادق(ع)
به نقل از ابوبصير آورده است مى گويد: روزى خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم، ناگهان فرمود: اى ابومحمّد! آيا امام خودت را مى شناسى؟ عرض كردم : آرى به خدايى كه جز او خدايى نيست، تويى آن امام، دستم را روى زانوى مقدس آن حضرت نهادم. فرمود: راست گفتى، مى شناسى، از او جدا نشو! گفتم : مايلم نشانى امامت را به من مرحمت كنى، فرمود: اى ابومحمّد پس از شناخت، ديگر نشان لازم نيست. گفتم : براى اين كه به ايمان و يقينم افزوده شود. فرمود: اى ابومحمّد به كوفه كه بر مى گردى خداوند به تو فرزندى به نام عيسى مى دهد و بعد از او پسرى به نام محمّد و پس از او دو دختر خواهد داد؛ بدان كه نام پسران تو در نزد ما در صحيفه جامعه با نام شيعيان ما و نام پدران، مادران، اجداد و نيكان و فرزندانشان تا روز قيامت نوشته شده است، پس امام صحيفه را در آورد، ديدم كاغذى زرد رنگ و مكتوب است.
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 145_sd.m4a
1.05M
کرامات امام جعفرصادق(ع)
از جمله داستانى است از عبدالحميد بن ابى العلاء كه وى دوست محمّد بن عبداللّه بن حسن و از خواص او بوده است ، منصور دوانيقى او را گرفت و مدتى در سياهچالى زندانى كرد سپس موسم حج فرا رسيد، چون روز عرفه شد، امام صادق(ع)او را در موقف ملاقات كرد، فرمود: محمّد، دوستت عبدالحميد چه شد؟ عرض كرد: او را منصور گرفته است و مدتى است كه در زندان تنگى بازداشت كرده است. امام(ع) مدتى دستش را به طرف بالا بلند كرد سپس رو به محمّد بن عبداللّه كرد و فرمود: محمّد به خدا سوگند كه رفيقت از زندان آزاد شد، محمّد مى گويد: پس از مراجعت از عبدالحميد پرسيدم چه وقت منصور را آزاد كرد؟ گفت : روز عرفه، بعد از عصر بود كه مرا از زندان آزاد كردند
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 146_sd.m4a
765K
کرامات امام جعفرالصادق(ع)
از رزام بن مسلم غلام خالد بن عبداللّه قسرى نقل شده مى گويد: منصور به دربانش گفت : هر وقت جعفر بن محمّد(ع) وارد شد پيش از اين كه به ما برسد او را بكش، امام صادق (ع) وارد شد و نشست، منصور به دنبال دربانش فرستاد و او را طلبيد، وى آمد و نگاهى كرد، ديد امام صادق(ع) كنار منصور نشسته است. رزام مى گويد: آنگاه منصور به دربان گفت : به جاى خودت برگرد! مى گويد: منصور از ناراحتى دست بر روى دست مى زد، همين كه امام صادق(ع) بلند شد و از خانه بيرون رفت، منصور دربانش را طلبيد و گفت: چه دستورى به تو دادم؟ جواب داد: به خدا قسم من موقع ورود و خروج او را نديدم فقط ديدم نزد شما نشسته است.
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 147_sd.m4a
647.1K
کرامات امام جعفرالصادق(ع)
از جمله به نقل از ابوحمزه ثمالى مى گويد: در سفرى بين مكه و مدينه خدمت امام صادق(ع) بودم ، ناگاه به سمت چپش نگاهى كرد، سگ سياهى را ديد، فرمود: چه كرده اى كه خدا تو را زشت رو گرداند! چقدر شتاب دارى ؟ ناگاه سگ به صورت پرنده اى در آمد، فرمود: اين عثم نامه رسان جن است. هم اكنون هشام از دنيا رفته او پرواز مى كند تا خبر مرگ او را به همه جا برساند.
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 148_sd.m4a
1.16M
#امام_حسین
#امام_صادق
#روایت
صالح بن عقبه از ابوهارون مکفوف نقل کرده است که امام صادق (ع) به من فرمودند:
درباره امام حسین (ع) برایم شعر بخوان. من هم شعرى خواندم. فرمودند:
همان گونه که به رقّت شعر مى خوانید برایم شعر بخوان! پس شعر خواندم. آن گاه امام صادق (ع) فرمود:
اى ابوهارون، هر کس درباره امام حسین (ع) شعرى بخواند، پس بگرید و ده تن را بگریاند، براى آنان بهشت نوشته مى شود و هر کس در ارتباط با امام حسین (ع) شعرى بخواند و خود بگرید و پنج تن را بگریاند
براى آنان بهشت نوشته شود و هر کس در رثاى امام حسین (ع) شعرى انشاد نماید و پس بگرید و یک تن را بگریاند براى هر دو (خواننده و شنونده شعر) بهشت نوشته مى شود
و هر کس نزدش امام حسین (ع) یاد شود و از چشمش به قدر بال مگسى اشک بیاید پاداشش بر خداست و خداوند به کمتر از بهشت براى او راضى نمى شود.
📚وسائل الشیعه، ج 10، ص 465
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 149_sd.m4a
935.4K
ویژه شهادت امام صادق علیه السلام1⃣
🔍راز نامگذاري امام ششم به صادق علیه السلام
ابو خالد كابلي ميگويد:به امام سجاد (عليهالسلام) عرض كردم امام بعد از شما كيست؟ فرمود:پسرم محمد (باقر) است كه علم را ميشكافد و بعد از او جعفر كه نامش در آسمان «صادق» ميباشد. عرض كردم: چرا تنها نام او صادق(راستگو) است با اينكه همهي شما صادق هستيد❓فرمود: پدرم از پدرش نقل كرد كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمودند:هنگامي كه پسرم جعفر بن محمد(علیهم السلام)متولد شد،نام او را صادق بگذاريد، زيرا نام پنجمين فرزند او پسر امام هادي (عليه السلام) جعفر است كه به دروغ ادعاي امامت ميكند،از اين رو در نزد خداوند، به نام جعفر كذاب است (وششمین امام جعفر صادق(علیه السلام).✅
📓کمال الدین 319
📚بحار 50/227
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 150_sd.m4a
1.74M
📜 زیارتنامه
🏴 امام صادق علیه السلام
🌺 السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا السَّنَامُ الأَعْظَمُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الصِّرَاطُ الأَقْوَمُ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مِفْتَاحَ الخَیْرَاتِ .
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مَعْدِنَ البَرَكَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ البَرَاهِینِ الوَاضِحَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا نَاشِرَ حُكْمِ اللَّهِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا فَاصِلَ الخِطَابَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا كَاشِفَ الكُرُبَاتِ .
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا عَمِیدَ الصَّادِقِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا لِسَانَ النَّاطِقِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خَلَفَ الخَائِفِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا زَعِیمَ الصَّالِحِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَیِّدَ المُسْلِمِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا كَهْفَ المُؤْمِنِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا هَادِیَ المُضِلِّینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَكَنَ الطَّائِعِینَ .
أَشْهَدُ یَا مَوْلایَ أَنَّكَ عَلَمُ الهُدَى ، وَ العُرْوَةُ الوُثْقَى ، وَ شَمْسُ الضُّحَى ، وَ بَحْرُ النَّدَى ، وَ كَهْفُ الوَرَى ، وَ المَثَلُ الأَعْلَى ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ . وَ السَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى العَبَّاسِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه 🌺
Voice 151_sd.m4a
512.1K
📜 صلوات خاصه
🏴 امام صادق علیه السلام
🌺 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِينِ .
اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلاَمِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفَظَ(مُسْتَحْفِظَ) دِينِكَ ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ 🌺
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 154_sd.m4a
2.25M
#قسمت_پاياني روضه و توسل بسیار جانسوز _شهادت امام صادق عليه السلام_۹۹
# حاج آرمین غلامی....
چند جا به عمامه و لباس پيغمبر بي احترامي كردن،چند تا روضه داره عمامه،يه جا مدينه علي رو بي عمامه بردن،قهرمان خيبر رو كشون كشون بردن...
يه روضه ي ديگه هم عمامه داره،كي طاقتش رو داره بشنوه؟ اسم عمامه مياد ياد يه روضه ي ديگه هم ميوفتم،كجا؟...
زين العابدين دستاش تو غلو زنجيرِ، از بالاي بام خاكستر رو سرش ريختن،آتيش رو عمامه اش افتاد...
دستاش بسته است،نميتونه آتيش سر رو خاموش كنه،عمامه سوخت،سر سوخت....
يه روضه عمامه هم هست، اون روضه رو زينب خونده،امان از دل زينب،اومد تو گودال،نيزه هارو كنار زد،شمشير ها رو كنار زد،ديد حسينش بي سر،بدون پيراهن،هم سر رو بردن،هم عمامه رو بردن،حسين...
دست برد زير بدن" هَذَا الْحُسَیْنُ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ"...*
السلام اي نَفسِ سوخته ي كربلا
السلام اي سر خونين،سرِ بي عمامه
*اومد به سر برسه،به سر نرسيد،ميدوني كي آخرش به سر حسين رسيد،ميدوني كه آخرش سر بي عمامه رو بغل كرد؟
دختر دارا! اگه از سر كار بري خونه گوشه ي سرت زخم باشه دخترت مريض ميشه،قربون اون دختر برم كه سر باباش رو بغل كرد،بابا! سرت رو بي عمامه نديده بودم،سرت رو خاكي و خوني نديده بودم،اي حسين....
Voice 155_sd.m4a
10.39M
زیارت عاشورا
حاج آرمین غلامی
Voice 153_sd.m4a
7.84M
روضه امام جعفرالصادق(ع)
حاج آرمین غلامی👇👇
🖕🖕🖕متن روضه بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)⚜️
•┈┈••✾••✾••┈
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد
میان لشکراعدا کسی زمین میخورد
صدای پای سپاهی رسیده دراینجا
میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد
به نیمه های شب آید صدای واویلا
به کوچه بی کس و تنها .کسی زمین میخورد
*شبونه اومدن دَرِ خونه ی امام صادق،بازم به یه خونه تو مدینه هجوم آوردن...اون نانجیب خودش میگه: وارد خونه ی جعفر بن محمد شدیم...
یه آقایِ شصت و پنج ساله رو با چه وضعی از خونه بیرون کشیدن،بی احترامی کردن،بی ادبی کردن،نذاشتن عبا به تن کنه،نذاشتن مولای ما عمامه به سر بذاره...*
میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد
میان لشکراعدا کسی زمین میخورد
صدای پای سپاهی رسیده دراینجا
میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد
به نیمه های شب آید صدای واویلا
به کوچه بی کس و تنها .کسی زمین میخورد
به یاری گل خیرالنسا نیامدکس
میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد
چه شد که ناله کشید از جگر مولا
میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد
هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد
میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد
هنوز می رسد آوای بلبلی خسته
که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد
تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری
میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد
اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست
به پیش زینب کبرا .کسی زمین میخورد
رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان
کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد
*امشب مدینه خبری نیست،گریه کُنی نیست،خادمی نیست،زائری نیست...*
ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبانِ آتش است
*خبر دارید با نه؟ دَرِ خونه ی امام صادق رو هم آتیش زدن...مرحوم کُلِینی در کافی روایت کرده،"فـَأَخـَذَتِ النَّارُ فـِی الْبـَابِ وَ الدِّهـْلِيـز" آستانه ی خانه آتش گرفت،شراره های آتش به آسمون می رفت" فـَخـَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَتَخَطَّی النَّارَ وَ يَمْشِی فِيهَا" آقا از خونه خارج شدند،روی آتیش قدم می گذاشت،از بین آتیش عبور می کرد،همین طور که می بردنش صدا می زد:" أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ" من پسر ریشه های زمینم،من پسر همون آقایی ام که آتش نمرود براش سرد و سلامت شد،منم به اذن خدا نمیسوزم....اما تقدیر برای مادرش فاطمه چیز دیگری رقم زد....*
همچون خلیل دروسط شعله ها نشست
درپشت در غرور گل فاطمه شکست
حال و هوای خانه پر از آتش است ودود
ازتازیانه هاشده جسم شماکبود
*دلت کجا رفت؟دلِ امام صادق کجا رفت موقعی که از روی آتیش راه می رفت؟دلِ امام صادق بین در و دیوار بود،از بین آتیش خونه ی خودش،رفت کنارِ آتیش خونه ی باباش علی...مادرش رو می دید،چه صحنه ای رو دید؟" فَجَمَعوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلَي بابِنا" خود بی بی فمود: دَرِ خونه ی ما هیزم خشک آوردن" حَطَبَ الجَزلَ" یعنی اون هیزمی که زود آتیش میگره..." واتوا بالنار ليحرقوه و يحرقونا " بی بی فرمود:آتیش آوردن که هم خونه رو به آتیش بکشن و هم اهل خونه رو بسوزونند...
اما این پسر با مادر یه فرق های دیگه ای هم داره،مادرش بین شعله ها گیر افتاد،وقتی دَرِ خونه ی امام صادق رو آتیش زدن،دیگه کسی با لگد به در نزد،همسرش جلو در نیومد،کسی با صورت به زمین نخورد...*
آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام
باتازیان سوی تو دویدن شنیده ام
گویندآتش از دراین خانه شعله زد
ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد
*آقا رو بدون عبا و عمامه بردند،دستاش رو بستن تو کوچه ها می کشیدن،مرکب از جلو می رفت،این پیرمرد دنبال مرکب می دوید،من نمی دونم چرا مدینه اینجوریه،چرا هرجا خونه ای رو آتیش میزنن،هر جا یکی وسط آتیش می مونه،یکی رو دست بسته می برن؟...آقا جان هر چی هم که شد،دیگه همسرت رو جلوت نزدن،تازیانه نزدن،با غلاف شمشیر نزدن،دیگه همسرت خادمه ی خودش رو صدا نزد،دیگه همسرت دنبالت نمی دوید...دنبال حیدر می دوید...از سینه اش خون می چکید...*
همچون اسیردروسط کوچه باطناب
جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب
حالات توشبیه اسیران عالم است
اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است
درراه کوچه غارت انگشتری نبود
آتش دگر فتاده سره معجری نبود
*اینجا امام صادق رو توی کوچه ها بردند به اون وضعیت،خیلی ایستاده بودن نگاه می کردند،چرخ روزگار چرخید،یه روزی هم یادش می اومد که بچه های امام حسین رو توی کوچه های شام می چرخوندند...یه عده شادی می کردند،یه عده هلهله می کردند...*
بر سَرِ نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
*بچه های حسین گریه می کردند،ناله می زدند،یه عده حروم لقمه جلو اینا می رقصیدن،یه عده حرومی هم اینها رو تشویق می کردن،تأیید