eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
615 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ساجدین...mp3
711.6K
حضرت سجاد ▪️شعر_آرمین غلامی_مجنون درسینه داغ زین العابدین نشسته دل از غم عزای ساجدین شکسته عزای سجاد_گردیده برپا از زهرکینه_افتاده تنها آه و واویلا،،،،۲ افتان و خیزان آمده ,ازشام ویران برنیزه ها دیده گل رخساره جانان سرهابه نیزه_دیده به صحرا دروادی غم_گردیده تنها آه و واویلا،،،،۲ بی تو پدرجان من چه سختی ها کشیدم از شام وکوفه بعد تو خیری ندیدم رنج اسیری ساجدین را لطمه ها زد بس طعنه ها ازشمروازخولی شنیدم درشام وکوفه،باهرحقارت جسمم کشیدند_سوی اسارت آه و واویلا،،،،۲ یادم می آمدآن مصیبتها دوباره بعدتوای بابانمانده راه چاره ای سربریده قتلگه یاد من آمد آمده بیادم حنجرو رگهای پاره من ساجدینم_میر زمینم بعدتوبابا،من برترینم آه و واویلا،،،،۲ ✍شاعر_آرمین غلامی من عقده ی دل وانکردم # سوم محرم۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام سجاد،اا.mp3
780.7K
سوم محرم ۱۴۰۳ ،سفرکرب وبلاحاصلش رنج وبلاست غلامی_مجنون 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ز داغ کرببلا، ساجدین دلخونه با اشک و آه وناله ،هی مصیبت میخونه هر روزش کرببلاست، کربلادر کربلاست دلش توی قتلگاست ،درگودال قتلگاست یاعلی ابن الحسین۲... بابامو کرب وبلا،به خاک و خون کشیدند از قفا سر از تنش، کرب وبلا بریدند با،ده مرکب به صحرا،وحشیانه چه کردند با مرکب روی تن،خون خدا دویدند ▪️واویلا حسین حسین،، ساجدینم که دیدم،،اون غوغا ، اون بلوا رو دیده ام از تو خیمه، بر نیزه ها سرها رو ساجدینم که دیدم ،کربلا،با این چشام شد بی کفن بدن ،پاره پاره ی بابام یاعلی ابن الحسین۲... می‌دونی که قاتلم، فقط توو یک کلامه بدونید یه دردیه ، همیشه ناتمامه کشتن ساجدین از، زهرجفانبوده واویلا قاتل من،بازار شهر شامه ▪️واویلا حسین حسین،۲ شاعر: آرمین غلامی_مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏫⏫⏫⏫ بارگزاری جدیدترین اشعاروسبکهای شهادت سجاد(ع) ⏫⏫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجز امام حسین.ع...mp3
3.06M
روضه حضرت امام سجاد(ع) آرمین غلامی _۲۴_محرم۱۴۰۳_حسینیه حضرت رقیه کربلا دست منو زنجیر، فکرش را نمی کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر با حنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو اینقدر باشم سیر، فکرش را نمی کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر، فکرش را نمی کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر... مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم : 💔 سر شکستن به خدا ارثیه ی زینب بود او ز ما حال جنون وار فقط میخواهد سجاد_ یوسف زاده آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم حضرت رقیه کرمانشاه سه شنبه۹_مرداد👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا