سیره عملی پیغمبر.ض..mp3
12.38M
🌹 چند نمونه از سیره عملی پیامبر مهربان ما ...
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
👇👇
🤞🤞
🌹 چند نمونه از سیره عملی پیامبر مهربان ما ...
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
۱-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت
۲-در راه رفتن قدمها را بر زمین نمیکشید.
۳-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
۴-هرکه را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
۶-با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسی مینگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
۸-هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خیره نگاه نمیکرد.
۹-چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
۱۱-هرگاه با کسی، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
۱۲-چون با کسی سخن میگفت کاملا برمی گشت و رو به او مینشست.
۱۳-با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمی خاست.
۱۴-در مجلسی نمینشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب مینشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکیه نمیزد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود نادیده میگرفت.
۲۰-اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
۲۱-کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.
۲۲-هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
۲۳-هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
۲۴-پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار میکرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمیفرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه میفرمود «بعضی مردم را چه میشود که چنین میگویند؟»
۲۶-با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را میپذیرفت.
۲۸-هدیه را قبول میکرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
۲۹-بیش از همه صله رحم به جا میآورد.
۳۰-به خویشاوندان خود احسان میکرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
رسول الله(ص) میفرمایند؛
- اول کسانی که به بهشت خوانده میشوند کسانی هستند که خدا را بسیارحمد می کنند و او را در نهان وآشکارسپاس می گویند.
- هرکس می خواهد بی نیازترین مردم باشد باید به آنچه نزد خداست مطمئن تر باشد تابه آنچه در دست دیگران است.
- گفتار شیرین وپاکیزه یک نوع صدقه وخدمت به دیگران است.
- هرکس برادر مسلمانش را به کلمه ای مورد لطف قرار دهد واز او دلجوئی ورفع مشکل کند دائما درسایه بلند رحمت الهی خواهد بود.
- بهترین مردم کسی است که برای مردم سودمندتر است.
- جماعت و یکپارچگی رحمت است وپراکندگی عذاب .
- مومن برای مومن مانند بنای ساختمان است که بعضی اجزاء آن، بعض دیگر را نگه میدارد.
🌹عید میلاد نور، و هدیه برترین خلقت الهی مبارک باد .💐
#فرحة_الزهراء_علیهاالسلام
#ماه_ربیع_الاول
#تولی_و_تبری
#14ربیع_الاول
#لعن_دشمنان
#حاج آرمین غلامی
🔴 #علت_لعن_یزید_لعین
👈🏼👈🏼 آلوسی جواز لعن یزید را ناشی از فسق و کفر او دانسته است[۱].
او علت فسق یزید را کثرت اخلاق خبیثه در او و انجام گناهان کبیره در دوران خلافتش دانسته است[۲].
آلوسی جنایات یزید در حق مردم مدینه، در جریان واقعه حره، و حمله به مکه و تخریب کعبه و ظلم به امام حسین علیهالسلام و اهلبیت پیامبرخدا صلیاللهعلیهوآله در جریان واقعه عاشورا را بهعنوان مصادیق گناهان کبیره یزید برشمرده است[۳].
🩸 جاحظ[۴] (متوفای ۲۵۵ق)، ادیب و متکلم معتزلی، و تفتازانی[۵] (متوفای ۷۹۲ق)، متکلم، ادیب و منطقی اهلسنت، نیز یزید را به دلیل قتل امام حسین علیهالسلام، به اسارت بردن خاندان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله، تصرف مدینه، حمله به مکه و تخریب کعبه و سایر اعمال و خصوصیات اخلاقی مذمومش ملعون شمردهاند.
🩸 آلوسی از اهلسنت[۶] و عبدالحسین امینی، [۷] نویسنده الغدیر، از شیعه جواز لعن یزید را با استدلال بهبرخی روایات نقل شده از پیامبرخدا صلیاللهعلیهوآله اثبات کردهاند. در این روایات، پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله مرتکبان برخی افعال، مانند ظلم بهاهل مدینه، را شایسته لعن دانسته است.
📚 منابع:
۱. روح المعانی، آلوسی، ج۱۳، ص۲۲۷-۲۲۸
۲. همان
۳. همان
۴. رسائل الجاحظ، ص۲۵۷-۲۵۸
۵. شرح العقائد النسفیة، تفتازانی، ص۱۰۳
۶. روح المعانی، آلوسی، ج۱۳، ص۲۲۷-۲۲۸
۷. الغدیر، علامهامینی، ج۱۱، ص۳۵-۳۶
مدح پیغمبر۱۶.mp3
6.8M
بحر_طویل ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت حضرت_محمد مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده ۱۴۰۳به نفس حاج آرمین غلامی
👇👇
👆بحر_طویل ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت حضرت_محمد مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده ۱۴۰۳به نفس حاج آرمین غلامی
شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پيدايش نور و شب تکرار تجلاي رسولان الهي، رسد از ارض و سما و ملک و حور، گواهي که شب هجر سر آمد، سحر آمد، سحر آمد، خبر آمد، خبر آمد که شد از آب تهي رود سماوه، شده چون دامن تفتيده ي صحراي قيامت کف درياچه ي ساوه، خبري تازه به گوش و رسد از غيب سروش و شده آتشکده ي فارس خموش و عجبا اينکه فرو ريخته يکباره به هم کنگره ي کاخ مدائن، نفس پادشهان حبس شده در دل و گشتند همه لال ز گفتار، به امر احد خالق دادار، دگر راه سماوات به شيطان شده مسدود، بتان يکسره بر خاک فتادند و نگويند مگر ذکر خداوند و رسول دو سرا را
عرش و فرش و ملک و آدمي و کوه و در و دشت و يم و قطره و مهر و مه و سياره و منظومه ي شمسي و کرات و همه افلاک الي اين کره ي خاک ز برگ و بر و ريگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پير و جوان، ابيض و اسود، همه گويند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالي و همه عالم خلقت، به خصال و به کمال و به جلال و به جمال و قد و بالاي محمد که خداوند و ملايک همه گويند درودش، همه خوانند ثنايش، همه مشتاق لقايش، همه عالم به فدايش، همه مرهون عطايش، که خدا خلق نموده است به يمن گل رويش فلک و لوح و قلم را، ملک و جن و بشر را و همه ارض و سما را
چار ماه است که گرديده به تن آمنه را جامه ي ماتم، به رخش هاله اي از غم، غم عبدالله والا گهرش، شوهر نيکو سيرش، اشک روان از بصرش، اشک نه خون جگرش، خون نه که ياقوت تَرش، بود يکي غنچه از آن لاله ي پرپر ثمرش، داشت چو جاني به برش، بلکه ز جان خوب ترش، مونس شام و سحرش، تا که شبي ديد همان مادر دلباخته در خواب، که در دست گرفته است گلي خرم و شاداب، که برده است ز گل هاي دگر آب، نظر کرد بر آن لاله ي فرخنده که برگشت، يکي قرص قمر گشت، به يک لحظه پسر گشت، نکوتر ز پدر گشت، چو بيدار شد از خواب، خوش و خرم و شاداب، دلش شد ز شعف آب، به ياد آمدش اين نکته که نه ماه تمام است، مه حُسن ختام است، رسيده مه ميلاد گرامي پسرش، بر رخ قرص قمرش خندد و بي پرده کند سير تماشاي خدا را
لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ي افراشته اقبال، بسي بيشتر از سال، شب و روز زدي طاير جانش ز شعف بال، که کي جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال، که يک بار دگر نيمه شبي خواب ربودش، همه شد نور وجودش، ز عنايات خداوند ودودش، عجبا ديد که خورشيد زپهلوش درخشيد و فروغ ابديت به جهان يکسره بخشيد، به ناگه دُر پاکش ز صدف داد ندا، کاي صدف گوهر يکتاي خدا، مادر انوار هدي، خيز که هنگام فراقت به سر آمد، شب تنهايي و اندوه و غمت را سحر آمد، شب ميلاد گل گلشن هستي به نجات بشر آمد، چه مبارک سحري بود که ناگاه به هم درد فشردش شبي آرام در آن حجره ي خاموش نه ياري نه قراري، تک و تنها ز دم احمدي خويش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را
دگر از درد گل انداخته رخسار نکويش، شده انوار خداوند فروزنده ز رويش، نگهش سوي سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ي اعجاز شد و با خبر از راز شد و ديد در آن درد و الم چارزن پاک، تو گويي که رسيدند ز افلاک و همانند ندارند به روي کره ي خاک، يکي حضرت حوا و دگر مريم عذرا و دگر هاجر و سارا، همه مبهوت جلالش، همه بر دور جمالش، همه ديدند مقامش، همه گفتند سلامش، بگرفتند در آغوش چو جانش، زهي از عزت و شأنش، نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش، که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشيد از دو طرف مريم عذرا که به يکباره به پا خواست صداي خوش تکبير ز کوه و شجر و دشت و دَرِ مکه، جهان غرق در انوارالهي شد و ديدند که مرآت جمال احد قادر سرمد، مدني مکي ابوالقاسم و محمود و محمد، نبي اُمّي خاتم، به روي دامن مريم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را
بشنويد از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ي احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ي خاک محمد، ز رخش نور عيان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت، که با جلوه ي ماه رخ او ديدمي از دور قصور يمن و شام و به گوش آمدم از جانب معبود ندايي که الا آمنه زادي پسري را که بود از همه ي خلق سرآمد، که بود آينه ي طلعت ذات احد قادر سرمد، که بود کنيه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوبتر از جان ورا شسته به ابريق بهشتي، پس از آن مريم عذرا به يکي حلّه ي زيباي بهشتيش بپوشاند و لب خويش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترين عبد خداوند نما را
میلاد_رسول_الله
میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
مولودی پیغمبر۱۴.mp3
5.54M
سرودمیلادپیغمبر
#شاعر،آرمین غلامی
سبک..ای گل نازمن،افتخاری
برقد وم نبی ،بیاو کف بزن
بهرمیلاده گل،کف با شعف بزن
مژده آمدشبه، میلاداحمد
آمده بدنیا ،حضرت محمد
یااارسول الله۲،
دل عالم پر از ،شادی و امید است
شب میلادیه،نورونوید است
دل عالم ببین،امشب جوان شد
شب شوروشادی،اندر جهان شد
یااارسول الله۲،
برسرشت عالم ،یارم حکیم است
اوبه اعمالتان رب علیم است
ای خدا بر منه،مظطر نظر کن
تواز آتش غم،دل بر حذر کن
یااارسول الله۲،
همه گلها گرفت، بوی ازحمد
همه زیبایی اش،بوداز محمد
همه اهل جهان، غرق سرور است
همه غرق شادی ،درفصل نور است
یااارسول الله۲،
آید امشب به لب، گلبانگ احمد
میشودشنیده ، نام محمد
بنگر اشک ما،همچون شفق شد
شب میلادیه ،آن نور حق شد
یااارسول الله۲،
شبظهور حُسن، عصمت را ببین
شب تباه عصر ظلمت را ببین
شب میلاد او بتها شکسته
گلی زیبا ی حق،امشب شکفته
یااارسول الله۲،
شب رخ ماه او، قرص قمر دید
خجل آرزوی او، تاریک گردید
بادودیده ببین، ماه جهان را
بنگرامشبی، یار جاودان را
یااارسول الله۲،
مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
مولودی کردی پیغمبر۱۳.mp3
2.28M
سرود
🎆 سبک ای صفای قلب زارم
#شاعر،آرمین غلامی))(مجنون کرمانشاهی)
نفس باد صبا بی، پر له عطر ناوه احمد
بی، سرود آسمانیل ، یا محمد یا محمد
وه مکه مژده بوش ، شوه عیدت رسی
بشارت آمنه، که خورشیدت رسی
🌺رسول الله مدد…
چشمه ی رحمت بجوشه ،نیور چاوه عالمین هات
که له دنیا خلقت اول ، رسول خاتمین هات
بیه سرد و خموش ، اگه آتشکده
بشارت هاتیه،پیمبراحمده
🌺رسول الله مدد…
شهر مکه تا مدینه پر بیه،له قلب عاشق
ذکر گیانم یا رسول و ورد لب ،بی ناوه صادق
وه دنیا هاتیه ، دو جنت آفرین
دو قدر و هل اتی ، دو قرآن مبین
🌺مدد صادق مدد
✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟
#مداح.حاج آرمین غلامی
#پنجشنبه
#کرمانشاه_حسینیه شاملو