eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️واحدسنگین جدید....لطمه زنی..۲ ✴️ وفات حضرت خدیجه.. ع. ✴️بسیار زیبا.... . ______________________________ بند اول.. همه آرامشِ دنیامی مادر توتنها ذكره رو لبهامي مادر دوسِت دارم هميشه وبه هرجا چون توهمه کس ِ بابامی مادر مادرم خديجه..مادرخديجه.... _____________________________ بند دوم مادرم كناره تومن آرومم الهي يه روزي بي تونمونم نروكه فقط تونوره چشامی مادرم بهترینه لحظه هامی مادرم خدیجه.مادرخدیجه..۲ __________________________ بندسوم.. مرو که بی توقلب من میگیره دخترت بعدتوبه غم اسیره فدای اون دلِ زارت بشم من كه ازغصه هاي زمونه سيره مادرم خديجه..مادرخديجه.٢ التماس دعا 📕📕سبک وشعر.. ____آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)... 🌸🍃 🌹
به اشگ دیدگان آنشب دل تنگی روایت کرد خدیجه باتو ای اسما درآنشب یک وصیت کرد ببر اسماپیامم را برای احمدمختار بگوقران بخواند در کنارتربتم دلدار بهارعمر من اسما به پایان میرسد امشب خوشم زیرا که روح من به جانان میرسدامشب به ناموس خدا اسما زبعده من تویاور باش برای دخترم زهرا زبعده من تومادر باش عروسی شب زهرابه جای من ببوس اورا سلامم را رسان بر او تومادر باش بر زهرا -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
✴️واحدسنگین جدید....لطمه زنی.. ✴️ وفات حضرت خدیجه.. ع. ۵. ✴️بسیار زیبا.... . ______________________________ بانو..رنگ وبوی خانه ام بودی بانو..دلبره کاشانه ام بودی بانو..هستی وجان نبی بودی بانو.. رفتی وبی من تو آسودی اُمِ زهرايي.خديجه جان٣ _____________________________ بند دوم بانو .توفقط ماه نبي بودي بانو.محرم آه علي بودي بانو.تو دراين غربت وانفسا بانو.داغ جانكاه نبي بودي اُمِ زهرايي خديجه جا ن _______________________________ بندسوم بانو.اي بهاره مهربان من بانو.اي تو آرامش جان من بانو.توكه معني وجود هستي بانو.عصمت حي ودود هستي اُمِ زهرايي خديجه جان..٤ ____________________________ 📕📕سبک وشعر.. ____آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)... 🌸🍃 🌹
بین این شهرفقط بال و پر م خدیجه بود همه آرامش جان و جگرم خدیجه بود معصیت ریشه ی ایمان بشرراسوزاند به درخت آرزوها ثمر م خدیجه بود یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟! جزعلی مرتضی دور و برم خدیجه بود دیر شد، آخرِ عمری به خودم میگفتم وسط معرکه دیدم سپر م خدیجه بود همه ی دار و ندار دل شیدای من است همچو قطره به سره چشم ترم خدیجه بود من که عمری به تومانوس شدم ای بانو مرو ای عشق نبی چون ثمر م خدیجه بود دلخوشت بوده ام و حال مکن تنهایم به جهان مونس چشمان تر م خدیجه بود بی سبب نیست به لب نام تورا می خوانم به سرم شور وهوای دلبرم خدیجه بود هر شب ای بانودلم سوخت از آن روزی که بی کس وتنها همه بال وپرم خدیجه بود دوری ورفتن تو با دل من کاری کرد که شدم بی کس وتنهاثمرم خدیجه بود روزی خانه من بود ولی شکرِ خدا باوفاترزهمه در نظرم خدیجه بود دختری موی پریشان شده از رفتن تو مادری خوب برای دخترم خدیجه بود نیستی تاکه کنی دخترخود راتوعرروسِ ناله ای در دلِ خون غوطه ورم خدیجه بود -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🏴زیارت نامه (س) بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ ▪️اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاَْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاَْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَكِ بِما أَوْلاكِ اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْكِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ . ▪️سلام بر تو اى مادر مؤمنان، سلام بر تو اى همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو اى مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو اى نخست بانوى مؤمن، سلام بر تو اى آن كه دارائیش را در راه پیروزى اسلام و یارى سرور انبیا هزینه كرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر تو اى آن كه بر او جبرئیل درود فرستاد، و سلام خداى بزرگ را به او ابلاغ كرد، این فضل الهى گوارایت باد و سلام و رحمت و بركاتش بر تو باد 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
علامه مجلسی ره: عمویی به نام بن نوفل داشت که کتب آسمانی را خوانده بود و یک عالم مسیحی بود که صفات پیامبر آخر الزمان را می دانست او می دانست آخر الزمان با قریش ازدواج خواهد کرد که تمام اموالش را به شوهر انفاق می کند و در تمام امور او را یاری خواهد کرد. ورقه می دانست که در مکه بانویی به ثروت خدیجه وجود ندارد لذا امید داشت که آن بانو خدیجه باشد و همیشه به او می گفت ای به زودی متصل به مردی می شود که اشرف اهل زمین و آسمان است🌹 بحار الأنوار ج 16 ص21
(فوق العاده تاثیر گذار) ══❇️◁ﺍﺯ ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﺮ " ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ " ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﮐﻨﯽ . ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ ﮐﻴﺴﺖ؟ ══❇️◁ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺮ ﻭ ﻓﺮﺗﻮﺕ، ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ (ﺑﻪ ﻧﻮﺑﺖ) ﺑﺮﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ؛ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ . ══❇️◁ﯾﮏ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻣﻮﻻ ﻭ ﺁﻗﺎﻳﻢ ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺒﺮ ══✴️◁ﻭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﮐﻤﺮ ﺭﻧﺞ ﻣﯿﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺣﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﺑﻪ ﻧﺠﻮﺍﯼ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ : ﺁﻗﺎ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﻳﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ... ؟ ══✴️◁ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﯿﺰ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺦ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍﺯ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ : " ﺍﻟﻬﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ ﻣﺎﺩﺭ" ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻀﺠﻊ ﺷﺮﯾﻒ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ ══✴️◁ﻣﯽﮔﻮید: " ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ‌ﯾﺎ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ " ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻄﻬﺮ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﺲ ﺩﻝ ﻧﻮﺍﺯ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: " ﻭ ﻋﻠﯿﮏ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﯾﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ " ══💟◁ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﻼﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ . ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ (ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺟﺎﺑﺖﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ آﻗﺎ) ﻧﺎﻣﻴﺪﻧﺪ . ══💟◁ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ، ﺑﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻓﻌﻠﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻨﮏ ﻫﺮﮐﺲ ﺍﺯ ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﻮﺩ، ﻻﺟﺮﻡ ۲ ﺑﺎﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪﮐﺮﺩ ══💟◁ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﻦ ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﯾﺪ، ﺍﺩﺏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ( ﺯﻧﺪﻩ ﯾﺎ ﻣﺘﻮﻓﯽ ) ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﻴﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺨﯿﺮﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻣﻮﻥ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻗﯿﺪ ﺣﯿﺎﺕ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﺭﻭﺣﺸﻮﻥ ﺻﻠﻮﺍﺕ. 🌷
یا رب وه درت روی سیاه هاوردم دل خسته، زوان عذر خواه هاوردم م بندهٔ محکوم و تو سلطان جزا وه درگه عفو گد ، پناه آوردم شاعر: حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بین این شهرفقط بال و پر م خدیجه بود همه آرامش جان و جگرم خدیجه بود معصیت ریشه ی ایمان بشرراسوزاند به درخت آرزوها ثمر م خدیجه بود یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟! جزعلی مرتضی دور و برم خدیجه بود دیر شد، آخرِ عمری به خودم میگفتم وسط معرکه دیدم سپر م خدیجه بود همه ی دار و ندار دل شیدای من است همچو قطره به سره چشم ترم خدیجه بود من که عمری به تومانوس شدم ای بانو مرو ای عشق نبی چون ثمر م خدیجه بود دلخوشت بوده ام و حال مکن تنهایم به جهان مونس چشمان تر م خدیجه بود بی سبب نیست به لب نام تورا می خوانم به سرم شور وهوای دلبرم خدیجه بود هر شب ای بانودلم سوخت از آن روزی که بی کس وتنها همه بال وپرم خدیجه بود دوری ورفتن تو با دل من کاری کرد که شدم بی کس وتنهاثمرم خدیجه بود روزی خانه من بود ولی شکرِ خدا باوفاترزهمه در نظرم خدیجه بود دختری موی پریشان شده از رفتن تو مادری خوب برای دخترم خدیجه بود نیستی تاکه کنی دخترخود راتوعرروسِ ناله ای در دلِ خون غوطه ورم خدیجه بود -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی)
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم رمضان_عصرعاشورا با اشک خواهرانه مداوا نمی شوی زین دست وپازدن ، تودگر! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی فصل بهار من برخیز ای تویاور ِ شب‌زنده‌دار من برگردوحال این دل من روبه راه کُن با چشم کَم سویت توبه زینب نگاه کُن رفتی ودرفراغ توغم را چشیده ام درزیرتیغ پیکره پاک تودیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی حسین جای همه فقط تو سلامم کُنی حسین گودال رفتی و پُر خون گشته پیکرت درزیر خنجری وبریده شدحنجرت خونابه ها به ورطه ی سیلاب آمده گوال رابگو که چِقَدَر آب آمده شمشیر پیش زخم تنت سد شده چرا سرنیزه ها زبازوی تو رد شده چرا افتادی وصدای نوا در دُعا ی توست این دستِ بی تعادل تو مبتلای توست اندوه واین غم تو چقدر بی حساب بود ذکرلبت فقط همه جا، آبِ آب بود ثانیه های رفتن تو تند می زند دیدم نفس نفس زدنت کُند می زند با سنگ،شیشه ی دل زینب محک زدند آئینه ی تورا دم گودال چک زدند دیدم که خاک بوی لباس تو را گرفت شمرآمدوتورا وسط قتلگا گرفت لطفاً بیا بمان و نرو ای قرارمن جانانمی شود نَروی از کنارِ من!؟ خورشیدمن سری به دلِ شب بزن دگر شانه به زلف درهم دختر بزن دگر آرمین غلامی(مجنون )
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشعار میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام... امشب شب احیاقلوب است بیایید گویاکه شب کشف کروب است بیایید یاپرتوانوارغیوب است بیایید گویاکه به غم وقت غروب است بیایید ای اهل جهان شعف چه خوب است بیایید ای مردم آگاه بیایید.کجایید.بیایید امشب به سرخوان خداجمله بیایید بر درگه اسلام ونبی روی بسایید برجلوه ی رخسارحسن جبهه بسایید ای اهل بشرجمله به پرواز درآیید بالی به دره خانه ی معبود گشایید چون اوج گرفتید همه فوق سمایید ای اهل جهان ر وبره عرش علایید امشب زشعف سوی سمابال گشایید زیراهمه مهمان به سره خوان خدایید آمدگل یثرب.گل طاها گل بطحا آمدگل احمد.گل حیدر گل زهرا آمدکه زارواح رسل دل برداین شه زیراکه جهان را به پری میخرداین شه تاآنکه زحسن یوسفی دل ببرداو تاآنکه جنان رابه جهان بیاورداو خیزد زدمش رایحه ی جنت اعلی زیراکه بودآینه ی حضرت عیسا خیزد زنفسهای دمش.رشک مسیحا باشدبه کمال.ناطقه ی حضرت موسا درهرنفسش زمزمه ی خدای اعلی در دست حسن بوده هزاران یدبیضا ماخاک دره حضرت زهرای بتولیم ماسائل ودلباخته ی آل رسولیم گرازغم عصیان وگنه.زاروملولیم ازفیض قدکهای حسن.جمله قبولیم غلامی(مجنون کرمانشاهی)
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)