eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان @majnon1396 کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان @majnon1396 کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان @majnon1396 کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان @majnon1396 کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان @majnon1396 کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی غلامی(مجنون کرمانشاهی)