eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
620 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم دیده ام آتش دیوارودری راکه مپرس دیده ام سوختن بال وپری راکه مپرس چه بگویم وسط کوچه گلم رفت زدست با خود آورده ز کوچه خبري را كه مپرس وارد کوچه كه شد،فاطمه ازغصه خمید ديد م از فاطمه ام چشم تري را كه مپرس دست زهرای مرا دروسط کوچه شکست ديده پرپر زدن بال و پري را كه مپرس چه نياز است به لشکر،زره ام فاطمه است دادم از دست دگر،گل پسري را كه مپرس قنفذاز راه رسید وبدنت گشت کبود بود بر پيكر خونين اثري را كه مپرس بشکند دست مغیره،که دلم رابشکست دادم ازدست به کوچه، قمري را كه مپرس ازچه اينقدر پر از دلهره ای،فاطمه جان پيش رو بوده تورایک سفري را كه مپرس -گرمی خانه ی من،کوچ مکن ازبره من کو نشان داده به عالم هنري را كه مپرس زچه(مجنون)نشوم خوب ازاین حالت خود دیده ام سوختن بال وپري را كه مپرس @majnon1396
فاطمییه۳.mp3
2.32M
❣﷽❣ کردی حضرت_زهرا ..حاج آرمین غلامی م پرم، وه خم واندوه و له غم ، ای بانو پیکرت بی یسه پیچیده وه هم، ای بانو رده ضرب تازیان، برده تابت زهرا تار دیمه، م تنت ای محترم ای بانو وقت غسلت هاتیه..دستم له گیسوت رسی تاره گیست له چه رو، بی یسه کم ، ای بانو پوستی له استخوانت منیه، آو بیه تودعا!که زویتر ، وه تو رسم ای بانو سینه گم تنگ ونفس تنگ و دو چاوم لاله گون دیده وا که زنده که ، تو م وه دم ای بانو جای سالم نیه له بینه تنت صدیقه جو بنفشه بی سرت تا وه قدم ای بانو خوینِ پهلوی تو وه آوه روان مخلوطه م گریبان پاره کم یا بدرم، ای بانو لیله ی قدر علی مخفی له ژیره خاکی تا که بوشه :شیعه گد « ای بی حرم ای بانو 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 ،تکیه بیگلربیگی۱۴۰۳
فاطمییه۳.mp3
2.32M
❣﷽❣ کردی حضرت_زهرا ..حاج آرمین غلامی م پرم، وه خم واندوه و له غم ، ای بانو پیکرت بی یسه پیچیده وه هم، ای بانو رده ضرب تازیان، برده تابت زهرا تار دیمه، م تنت ای محترم ای بانو وقت غسلت هاتیه..دستم له گیسوت رسی تاره گیست له چه رو، بی یسه کم ، ای بانو پوستی له استخوانت منیه، آو بیه تودعا!که زویتر ، وه تو رسم ای بانو سینه گم تنگ ونفس تنگ و دو چاوم لاله گون دیده وا که زنده که ، تو م وه دم ای بانو جای سالم نیه له بینه تنت صدیقه جو بنفشه بی سرت تا وه قدم ای بانو خوینِ پهلوی تو وه آوه روان مخلوطه م گریبان پاره کم یا بدرم، ای بانو لیله ی قدر علی مخفی له ژیره خاکی تا که بوشه :شیعه گد « ای بی حرم ای بانو 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 ،تکیه بیگلربیگی۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم اَللَّھُـــَ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج به روح آسیدجواد ذاکر ویژه سالگرد ذاکر... ------------------------------------- بازهم شورتوبرپاست ،کجایی ذاکر " نام تو تاج سر ماست ، ،کجایی ذاکر " " دارد از درد غمت سینه ی ما می سوزد" بانی معرکه پیداست ، کجایی ذاکر " هییت ونام حسین گشته تجارتخانه" بین شان هلهله بر پاست ،کجایی ذاکر" " بازهم یاده تو ومحسن فیضی عشق است نوحه ات باز چه پیداست ، کجایی ذاکر " هییتت منتظر توست بخوان شوره دگر " بهترین نوحه دنیاست ، کجایی ذاکر" هیچ کس باعث خشنودی ما ها نشود" خنده ی روی تو زیباست کجایی ذاکر" ذاکرا، وصف شما را ،غزلی،هست بیاد " غزل از جنس ارادت، به ولی، میخواهد " دل دلداده کویت به خدا ای سید " چون تو شخصیت بین المللی میخواهد" ذاکرا روبروی جمله ی ، روبَه صفتان " شیرمردی چو تو، با صوت جلی میخواهد " رجز وشوره تو راتابه ابد میخوانیم " عرصه ی عشق،بسان تو، یلی میخواهد" هییت وشورتورا کیست که باورنکند" باردیگر هیت از نسل علی (ع) میخواهد" ما نمردیم برای تو بگیریم عزا بردن نام تو، شوری ازلی میخواهد 💠 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ٢٧ جمادي الثانی شهادت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد اشعار ناب دوبیتی این روایت بین به عمق دل نشست باطلا بنویس ،داند عالمین هرکه شدزائربه شاه اردهال گوییا گردیده زائربر ،حسین میروم با تو به اوج وهر کمال باتو باشد زندگی ام ایده آل پر زدم دل رابعشقِ کربلاء تا به ِ مشهدتاحریمِ اردهال جان شود تقدیم تو ،حضرت سلطانعلی ، میشوم تسلیم تو،حضرت سلطانعلی واجب است تعظیم تو، حضرت سلطانعلی وصل شدبرسیم تو،حضرت سلطانعلی بضعه ی پیغمبری ،حضرت سلطانعلی از تبارِ حیدری، حضرت سلطانعلی ذریه بر کوثری حضرت سلطانعلی جلوه ای از داوری،حضرت سلطانعلی باشد روایت ازشه هردوسرا،رضا بر زخمِ دوری از حرمت گشت التیام فرموده در سخن، بنگر خاک اردهال... پس لازم است، برتو و بر مشهد التزام جانم ای جانان علي حضرت سلطانعلی ، سرور ایران علي حضرت سلطانعلی مظهر ايمان علي حضرت سلطانعلی ، جلوه ی ایمان علی، حضرت سلطانعلی محشر اندر محشری حضرت سلطانعلی کربلای ِ دیگری حضرت سلطانعلی دلفریبا دلبری حضرت سلطانعلی محشراندرمحشری ،حضرت سلطانعلی قدسیان خُدّام درگاهِ تواند خاکساره جلوه ماه تواند عالمی سمت ِتو، یاسلطانعلی محوه رخسار دل آگاه توا ند سید و سرور علي حضرت سلطانعلی ، جنت الكوثر علي حضرت سلطانعلی وارثِ حیدر علي ، حضرت سلطانعلی جلوه ی داورعلی،حضرت سلطانعلی حضرت عالي مقام، حضرت سلطانعلی حضرت شیوا کلام حضرت سلطانعلی یابن باقر، اَلسّلام حضرت سلطانعلی گشته ام حیدرمرام ،حضرت سلطانعلی _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه شب_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم دل من شیشه ی باران زده است دل من قایق طوفان زده است دست خود بردر جانان زده است فال دیدار به دیوان زده است بوی گل ،بوی نیازآمد ز ره بوی یاره دلنواز آمد زره آتشم زد جلوه ای اندر سحر آمده بالاتراز شمس و قمر میزنم هوهوِ زیک تیغِ دوسَر میکشم نعره‌ من از عمقِ جگر درهوای روی دلبر،هو کشم من جمالش را چنین از روکشم به ثُبات و به ثبوتت باقر به جلال و جبروتت باقر به کمال و ملکوتت باقر به قمات و به قنوتت باقر نشوم ازتوجدا تاهستم ازشراب می توسرمستم کیست این جلوه که مولا شده‌است برهمه خلق چه آقاشده‌است که در این قاب هویدا شده‌است روی او غرقِ تماشا شده‌است همه هستیِ دو دونیا باقر پنجمین دلبرطاهاباقر رخ به رخ بسکه تنزُل دارد جلوه اش بسکه تسلسل دارد ساجدین در بغلش گُل دارد مادرش هست ؛ تامل دارد روز اول به خدا گفت بلا اِنَماالعِشق توهستی مولا دلربایی که کرم دارد اوست آنکه خود هیچ حرم دارد اوست شاه عالم که عَلَم دارد اوست آنکه از صبر قدم دارد اوست نام باقر که تمام دین است برزبانم چقدر سنگین است بوده ای هم قدمِ کرب وبلا آمدی با عَلَمِ کرب وبلا شاهدِ محترمِ کرب وبلا بوده ای درِ حرم کرب وبا "بوده ای سایه به سایه با عشق سایه هم دورتر از او تا عشق" باقری راویِ راه دوامام شاهده خطبه‌ی پولاد و پیام باقری کربلادر احرام دیده ای کوفه وویرانیِ شام بیرقِ غیرتی وکوه وفا ِ حضرت باقری وشاه سخا وای برتربت مادر می‌رفت نیمه شب بسوی دلبرمی‌رفت هرقدم مثال حیدر می‌رفت باقدمهاش جلوتر می‌رفت جلوه ای نور از این آیه بدید عالمین همچو تو فرزانه ندید عشقت از کوه کمرمی سازد داغت از مَرد سپر می‌ سازد بال تو بر همه پر می‌سازد باقرهستی و خبر می‌ سازد وای در کوفه جگرپاره شدی بین بازار تو آوره شده ای بین شامات پَرَت تیر کشد بین گودال سَرَت تیر کشد بین کوفه کمرت تیر کشد نیزه‌ای زد جگرت تیر کشد کوفه رفتی و اسیرت کردند وای من وه که چه پیرت کردند _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ولادت حضرت باقر(سلام الله علیها) رسیدجلوه ی داور سلام بر باقر رسیدماه پراختر سلام برباقر بنام جلوه دلبر ،بنام حضرت عشق رسیدعصمت دیگر سلام بر باقر رسید پور محمد ،رسید پور علی به نام احمد و حیدر سلام بر باقر رسیده نور ورسیده ملک ،دوصدها حور رسید جنت و کوثر سلام بر باقر رسیدپاکی عشق وصداقت عالم به نام نامی دلبر سلام بر باقر رسیدآینه و روشنی مهر و ماه رسیدجلوه گوهر سلام بر باقر رسید ه سبزی رؤیا وآبی دریا رسیدسرخی آذر سلام بر باقر تو شعر عاطفه هایی وشبنم احساس چکیده بر سر دفتر سلام بر باقر شب ولادت باقر رسید و دل شاد است شکفت گل بره بستر سلام بر باقر رسیده جلوه آدمی ز روی ورخسارش به از ملائکه برتر سلام بر باقر رسید ه روح نمازه، تمام خلق بشر رسید ذکر مکرر سلام بر باقر توباقری که بهشت است سایه قدمت و‌ گل ز توست معطر سلام بر باقر به نام مادرباقربه نام صدیقه به نام‌ مریم و هاجر سلام بر باقر رسید دلبر اسلام ودلبرایمان رسید پور پیمبر سلام بر باقر رسیدآنکه شکافنده برهمه علم است رسیده جلوه ی حیدر سلام بر باقر رسید حضرت معشوق رسیدماه تمام رسید ماه مطهر سلام بر باقر رسید حضرت آقا ی عالمین امشب که بوده برهمه کس سر،سلام بر باقر رسیده سوره طه و طور و قدر و فجر رسید جلوه کوثر سلام بر باقر همانکه عاطفه دار است و اوشفیع خلق میان عرصه محشر سلام بر باقر رسیدمرثیه خوان در پرازخونی بنام مرثیه ی در سلام برباقر بگوز کوچهٔ تنهایی بنی هاشم بگو زسیلی و... بگذر سلام بر باقر بگو ز نائبه ی چارساله ی بانو بخوان ز،زینب مضطر سلام برباقر بگو زگریه ی ام البنین کنار بقیع بخوان زساقی لشکر سلام بر باقر بدیده زینب و طفلان خفته در خونش که مانده پای برادر ،سلام بر باقر که دیده حسرت چشم رباب و گهواره رسیده شاهداصغر سلام بر باقر بگوزشیر پر از اشک روضه های حسین به حلق تشنه خنجر سلام بر باقر تودیده زینب از تل دویده تا مقتل بگو زبوسه به حنجر سلام بر باقر بخوان تو روضه از حال رفته در گودال بگوز کشته بی سر سلام بر باقر جنون ناله ی( مجنون)برای صحن بقیع است رسیدحضرت دلبر سلام بر باقر الله علیه اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
بسم الله الرحمن الرحیم ٢٧ جمادي الثانی شهادت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد اشعار ناب دوبیتی این روایت بین به عمق دل نشست باطلا بنویس ،داند عالمین هرکه شدزائربه شاه اردهال گوییا گردیده زائربر ،حسین میروم با تو به اوج وهر کمال باتو باشد زندگی ام ایده آل پر زدم دل رابعشقِ کربلاء تا به ِ مشهدتاحریمِ اردهال جان شود تقدیم تو ،حضرت سلطانعلی ، میشوم تسلیم تو،حضرت سلطانعلی واجب است تعظیم تو، حضرت سلطانعلی وصل شدبرسیم تو،حضرت سلطانعلی بضعه ی پیغمبری ،حضرت سلطانعلی از تبارِ حیدری، حضرت سلطانعلی ذریه بر کوثری حضرت سلطانعلی جلوه ای از داوری،حضرت سلطانعلی باشد روایت ازشه هردوسرا،رضا بر زخمِ دوری از حرمت گشت التیام فرموده در سخن، بنگر خاک اردهال... پس لازم است، برتو و بر مشهد التزام جانم ای جانان علي حضرت سلطانعلی ، سرور ایران علي حضرت سلطانعلی مظهر ايمان علي حضرت سلطانعلی ، جلوه ی ایمان علی، حضرت سلطانعلی محشر اندر محشری حضرت سلطانعلی کربلای ِ دیگری حضرت سلطانعلی دلفریبا دلبری حضرت سلطانعلی محشراندرمحشری ،حضرت سلطانعلی قدسیان خُدّام درگاهِ تواند خاکساره جلوه ماه تواند عالمی سمت ِتو، یاسلطانعلی محوه رخسار دل آگاه توا ند سید و سرور علي حضرت سلطانعلی ، جنت الكوثر علي حضرت سلطانعلی وارثِ حیدر علي ، حضرت سلطانعلی جلوه ی داورعلی،حضرت سلطانعلی حضرت عالي مقام، حضرت سلطانعلی حضرت شیوا کلام حضرت سلطانعلی یابن باقر، اَلسّلام حضرت سلطانعلی گشته ام حیدرمرام ،حضرت سلطانعلی _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه شب_۳_اسفندماه۹۸
29 جمادی الثانی🤞 متن وفات حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) آرمین غلامی دیـارِعِشـق‌و‌جُنـون‌پُـرزِآه‌ِمَظلوم‌اَست روایَت‌ِغَمِشان‌صَدڪِتاب‌ِمَنظوم‌اَست💔 هَـرآنچِہ‌ڪَـربُبــلابَـرسَـرحُسیــن‌آوَرد . . حِڪایَت‌ِدِل‌ِپُـرخـون‌ِاُم‌ِڪُلثـوم‌ۜ اَست🥀 حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد. صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید: امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند. آنچه در مورد ازدواج  ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. پس از عاشورا  که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد. سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110)