🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه_اربعین
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
#اجراشده درصبح اربعین ،هییت سائلین حضرت رقیه کرمانشاه
ای خفته زیر خاک! چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر! به خواب و خیالم نمیرسید
با تو نه، بلکه با سر تو، من سفر کنم
با کعب نی جدا شدهام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک، تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازههایِ شامِ بلا من گذر کنم
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه سالهی تو میان خرابه گفت:
باید به مرگ، چارهی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دادمش
جا دارد از خجالت تو جان به در کنم
#اربعین_حسینی
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد
هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد
شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد
نرود از نظرم صحنهی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد
▪️🎤روضه و دلگویه اربعین
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
الهی کربلا تا برلب آمد
مرا یاد از حسین وزینب آمد
همان زینب که رویش کشته نیلی
زدست دشمنانش خورده سیلی
همان زینب که از جور زمانه
به تن دارد نشان تازیانه
همان زینب که کاره خواهری کرد
ودر حق حسینش مادری کرد
▪️حالاکه متوجه شدی کدوم زینب رودارم میگم دلم می خواد دیگه ازکسی خجالت نکشی سرتو خم کنی بلند بلند برا زینب خواهر غریب حسین ناله بزن . بزار صدای ناله هاتو مادره عزادارش فاطمه بشنوه . امشب دست بچه هاشو بگیره بیاد تو مجلس ما بشینه باچشمای خودش ببینه که این جمعیت دارن برا حسینش ناله میزنن ..
آی شمایی که امروز روزی ازکارو زندگیتون زدیداومدید توعزاخونه حسین نشستید میدونید امروز مادرش فاطمه چی میگه .میگه آی اونایی که امروز مجلس حسین منو زینت دادید ان شالله یه روزی منم براتون جبران میکنم .ای
ن شالله شب اول قبرتون من با حسینم میام سراتونو رو زانوی حسینم میگیرم نمی زارم کسی آزارتون بده حالا می خوام کسی بیکار نباشه همه مداح بچه های فاطمه باشید امشب بمیرم الهی
آخه زینب خیلی تنش خسته است اونقدربه جرم عاشقی برادرتازیانه خورده تنش خیلی کبوده خیلی درد میکنه ای کاش
فقط گرسنگی بود تحمل میکردن
فقط تشنگی بود تحمل میکردن
همه اینا بمونه .خدا میدونه هروقت صدای بچه های بی بابا بلند می شد تا میگفتن بابا .بجای اینکه نوازش کننو تسلیت بگن سیلی میزدن اونقدر باسیلی میزدن یاالله یاالله . می خوام روضه بخونم هرکی هر حاجتی داره دستاشو بلند کنه خجالت نکشه اگه اینجا نگیری مراد دلتو نگیری شایدجای دیگه بهت ندن.
کاروان خسته ی زینب آروم آروم خسته ی خسته به یه دوراهی رسید یه طرف میرفت کربلاو یه طرف هم میرفت مدینه . ساربان اومد کنار امام سجاد صدازد یابن الرسول الله . شما رو کجا ببرم . ببرم کربلا یا ببرم مدینه ؟
فرمود ساربان خدامیدونه قافله سالارما عمه سادات ما زینبه . اومد کنار زینب ایستاد صدازد بی بی جان .شمارو کجا ببرم . کربلا یا مدینه تا این جمله روشنید صدای ناله زینب بلند شد .فرمود ساربان اگر میتونی یه باره دیگه مارو از کناره قتلگاه عبور بده (.میدونی چرا) . آخه این بچه ها خیلی وقت بابا شونو ندیدن
نگاه کن چی جوری دارن برا بابا شون ناله میزنن همین که اومدن .راوی میگه دیدم این بچه های بی بابا خودشون مثل برگ های زرد پاییزی از بالای شتران به زمین انداختن هرکدوم دارن کنار یه قبری میرن یه نگاه کردن دیدن زینب اومد کنار یه قبری ایستاد یه نگاه کرد دیدروی این قبرنوشته این قبرقبره حسین غریبه .تافهمید این قبر حسینشه. خودشو انداخت روقبر برادر .صدازد حسین من .بلند شوداداش اگه خواهرتو ببینی نمیشناسی .داداش خیلی دلم می خواس اینجا نامحرم نبود من پیراهنمو بالا میزدم جای تازیانه هارو نشونت میدادم .داداش آخه هروقت می خواستن بچه هاتو بزنن من میومدم جلوی تازیانها نمیزاشتم بچهاتو بزنن بلند شو نگاه کن اینا همه اون اماناتیه که به من دادی . همه را بردمو سالم بر گردوندم اما حسین من تو روبه حق مادرمون فاطمه دیگه سراغ سه سالتو ازمن نگیر . آخه من اونو خرابه جا گذاشتم . رقیه رو با خودم نیاوردم داداش .نبودی خرابه حسین جان آخه این بچه اونقدر بابا بابا گفت غریبانه جان داد
ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید
زینب برای دیدن توقدکمان رسید
سه تابلندبری کربلا،بگویاحسین
♻️بامداحی..حاج آرمین غلامی
#متن روضه اربعین حسینی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه_اربعین
#اجراشده درهییت #انصارابالفضل(ع)کرمانشاه
#بانوای حاج آرمین غلامی
خسته و دیوانه گشتم از فراق کربلا
حال من خیلی خراب است از فراق کربلا
دوری از صحن و سرا آتش به جانم میزند
مست و حیرانم دلا من از فراق کربلا
اربعین است ودلم پرحسرت وغرقِ غم است
با که گویم غصه و سوز فراق کربلا
هر غمی را من تحمل کرده ام با عشقِ یار
مانده ام ، درمانده اینک از فراق کربلا
قدرنعمت چون ندانستم چنین شدقسمتم
تا شوم مجنون و نالان در فراق کربلا
گرچه باشد در دلم جای حسین ابن علی
طاقتم طاق است اینک در فراق کربلا
اربعینِ سال قبل در کربلا بودم ولی
حال ، دور از حرم وای از فراق کربلا
در طریق یا حسین یارب چه حالی داشتیم
میگرفتیم از همه آنجا سراغ کربلا
خیمه گاه و قتله گاه شاه دین یادش بخیر
سوزم و سازم از این غم از فراق کربلا
برگشته خواهر با چشم خونبار
خبر داری بردن منو به کوچه بازار
تا خوندی قرآن نفس گرفتم
از خولی و سنان سرت رو پس گرفتم
از اسارت
میگم برادر اما با اشاره
حجاب ما شد آستینای پاره
نمونده با من غیر چند ستاره
ای همسفر
تو که تمام راه رو نیزه بودی
چی بگم از محله ی یهودی
سوغاتی ما شد تن کبودی
ای وای حسینم،،۲
...........................
منزل به منزل خون گریه کردم
دعا بکن مدینه زنده بر نگردم
از دیده اشک حسرت ببارم
میون این قافله یک جا مونده دارم
از من مپرس
نگم چی اومد به سر رقیه
شکسته شد بال و پر رقیه
ویرانسرا شد بستر رقیه
شد دیدنی
وقتی بغل گرفته بود سرت رو
بوسه میزد لبای پرپرت رو
یادم نمیره مرگ دخترت رو
ای وای حسینم...۴
تو میروی امامن زارومحزونم
ازماتم دوری عمریست دلخونم
زمزمه در فراق فوت شدگان اربعین در کربلا
خوش بحال زائری که کربلایی شد و رفت
زائری که یا حسین گفت و خدایی شد و رفت
خوش بحال زائری که رفته بین الحرمین
زائر شیش گوشه و علی اکبر حسین
ای وای حسینم....
در سفر میزدند ما ها را
هر گذر میزدند ما ها را
یک نفر "یا حسین" اگر میگفت
صد نفر میزدند ما ها را
سیلی و تازیانهها کم بود...!
با سپر میزدند ما ها را
نه به لبهای تو فقط، پای
طشت زر میزدند ما ها را
وای اگر یک نفر "علی" میگفت
آن قدر میزدند ما ها را
پشت دروازههای شام ای وای
یادِ در میزدند ما ها را
دخترت تا تو را صدا میزد
بیشتر میزدند ما ها را
وسط کوچهی یهودیها...
در به در میزدند ما ها را
توی خواب و به وقت بیداری
بی خبر میزدند ما ها را
در خرابه به سیلی و شلاق
تا سحر میزدند ما ها را
ای فدای سرت، هر چند...
مستمر میزدند ما ها را
وقتی رسیدن پشت دروازه مدینه حضرت فرمود: ما نمیایم، بشیر تو برو اعلام کن، حضرت همون بیرون دروازۀ مدینه خیمه هاشون رو دستور داد زدن، مجلس عزا درست کردن، غذا طبخ کردن، اهل مدینه زار میزدن، حضرت بالای منبر رفت حمد وثنای خدارو گفت، خوب که حمد وثنای خدارو فرمود، فرمود: بابای من رو شهید کردن، بین دو نهر آب...
یهو خودش هم به گریه افتاد، صدا زد: مردم به خدا به دَرنده ها آب دادن، ولی به بابای من آب ندادن ...*
متن روضه اربعین
#بامداحی حاج آرمین غلامی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🖕🖕#صوت
مراسم وروضه امام محمدباقر.ع.
شام دوشنبه۱۲خردادماه۱۴۰۴
#اجراشده در👇👇
#مسجدمعتضدی(میدان شهرداری)
#مسجدمعتمدالدوله(میدان وزیری)
#حسینیه حضرت رقیه/لشکر
#مداح.حاج آرمین غلامی
🖕🖕#تصویر
مراسم وروضه امام محمدباقر.ع.
شام دوشنبه۱۲خردادماه۱۴۰۴
#اجراشده در👇👇
#مسجدمعتضدی(میدان شهرداری)