eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 کلیپی قدیمی از: 🔻 حجت‌الاسلام (۱۳۱۵، مشهد - ۳۰تیر ۱۳۵۷، چناران) از روحانیان وخطیبان معروف پیش ازانقلاب ایران بود 🔻 کلیپ قدیمی، مربوط به حدود ۵۵ سال قبل 🔘 مرحوم حجت‌الاسلام 🔆 کانال کرمانشاهی
اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی): ربیع خون پاک شهدا ،گفت که لعنت به عمر سرِ مصباحِ هدا ،گفت که لعنت به عمر وارث خون خدا و پسر خون خدا به خدا خون خدا ،گفت که لعنت به عمر صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد روز ما و شب ما ،گفت که لعنت به عمر بر سر گنبد زرین حسین بن علی پرچم کرب و بلا ،گفت که لعنت به عمر علم و مشک و لب خشک جگرسوختگان دستِ افتاده جدا ،گفت که لعنت به عمر فرق بشکسته ی زینب، سر خونین حسین که جدا شد ز قفا ،گفت که لعنت به عمر بر سر نی سر جدّت به عقب برگشته طفل افتاده ز پا ،گفت که لعنت به عمر آفتابی که چهل جا به سر نی تابید در دل طشت طلا ،گفت که لعنت به عمر آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید ناله زد «یا ابتا» ،گفت که لعنت به عمر بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟ تو دعا کن که دعا ،گفت که لعنت به عمر کرمانشاهی 48 03 66 🔴🔴 شعری منسوب به حکیم فردوسی که در کتاب انساب النواصب صفحه ۵۰ آمده است در بیان نسب عمر بن خطاب لعنت الله علیه: کسی را کو پدر خالو بود در شرع پیغمبر مسلمانش مخوان کو هست یکسر کافر و ترسا هر آن کس را که باشد مادرش خواهر روا نبود که او برپایه منبر نهد از بی حیایی پا تبرا کن تبرا کن از آن شومان بد اختر تبرا کن تبرا کن از آن دونان مادر گا اگر پاکی و در اصلت خطایی نیست ای خواجه چو فردوسی همی کن لعنت بسیار بر اعدا 48 03 66 🔴🔴 شعری منسوب به حکیم فردوسی که در کتاب انساب النواصب صفحه ۵۰ آمده است در بیان نسب عمر بن خطاب لعنت الله علیه: کسی را کو پدر خالو بود در شرع پیغمبر مسلمانش مخوان کو هست یکسر کافر و ترسا هر آن کس را که باشد مادرش خواهر روا نبود که او برپایه منبر نهد از بی حیایی پا تبرا کن تبرا کن از آن شومان بد اختر تبرا کن تبرا کن از آن دونان مادر گا اگر پاکی و در اصلت خطایی نیست ای خواجه چو فردوسی همی کن لعنت بسیار بر اعدا 12 13 13 12 🔵⚪️ با آل‌علی هرکه درافتاد، ورافتاد.. 👈🏼👈🏼 شعر زیبای با آل علی هرکه در افتاد ورافتاد همگی شنیده اید ولی کمتر کسی میداند که شاعرش، ملقب به است. ▫️وی روزنامه ای با همین نام در اواسط دهه 20 و 30 خورشیدی با موضوع نقد اجتماعی-سیاسی دوران پهلوی منتشر میکرد. ديشب  به سرم باز هواي دگر افتاد          در خواب مرا سوي  خراسان گذر افتاد چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد          اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" اين قبرِ غَريب الغُربا خسرو طوس است          اين قبرِمُغيث الضُّعفا شَمس شُموس است خاكِ درِ  او،  مرجعِ  ارواح و نفوس  است        بايد  ز  رَهِ  صدق،  بر  ا ين  خا ك   در  افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" اين روضه ي پر نور، به جنّت زده پهلو          مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو بشنيد  نسيم  سحري  رايحه ي  او           كز بوي بهشتيش، چنين بي خبر  افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" حورانِ  بهشتي  زده اند، در حرمش  صف        خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها  همه  بر كف شاهان به ادب در حرمش گشته مُشرّف          اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" اولاد علي  شافع  يوم  عَرَصاتند          داراي  مقامات  رَفيعُ  ا لدَّرَجاتند در روز قيامت همه اسباب نجاتند          اي واي بر آن كس كه به اين دَرّه در افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد !" کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت     گل در چمن از نام علی یافت طَراوت هر کس که به این سلسله بنمود عَداوت     در روز جزا، جایگهَش در سَقَر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد     بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد     آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند     بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند     دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات     می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات     آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!" کردند جفاها بنی عبّاسِ ستمگر     مسموم شد از ظلم و جفا موسِیِ جعفر بر قلب غریب الغربا، زَهر زد اَخگر     ظلم بنی عباس، به گیتی سَمَر افتاد "با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!"
48 03 66 🔴🔴 شعری منسوب به حکیم فردوسی که در کتاب انساب النواصب صفحه ۵۰ آمده است در بیان نسب عمر بن خطاب لعنت الله علیه: کسی را کو پدر خالو بود در شرع پیغمبر مسلمانش مخوان کو هست یکسر کافر و ترسا هر آن کس را که باشد مادرش خواهر روا نبود که او برپایه منبر نهد از بی حیایی پا تبرا کن تبرا کن از آن شومان بد اختر تبرا کن تبرا کن از آن دونان مادر گا اگر پاکی و در اصلت خطایی نیست ای خواجه چو فردوسی همی کن لعنت بسیار بر اعدا 12 13 13 12
🔴 (به تصریح عالم اهلسنت حسن بن علي السقاف) 👈🏼👈🏼 كه از علماي بزرگ و معاصر اهل‌سنت اردن به شمار می‌رود، می‌نويسد: معاويه به بزرگان صحابه 👈دستور می‌داد تا به علي علیه‌السلام دشنام دهند👉❗️ با آن ‌كه در صحيح مسلم آمده است رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به علي عليه‌السلام فرمود: ياعلي! تو را جز مؤمن دوست نمي‌دارد و جز منافق كسي با تو دشمني نمي‌كند. و نيز در مسند احمد اين حديث از پيامبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است كه فرمود: هر كس به علي دشنام دهد به من دشنام داده است. 🔻 و در تاريخ ثبت شده است كه معاويه هم خودش به علی عليه‌السلام بد می‌گفت و هم ديگران را به سب و لعن علی فرمان می‌داد. در صحيح مسلم آمده است: معاويه به سعد بن أبي وقاص دستور ناسزا گفتن به علي (عليه‌السلام) را صادر كرد و گفت: چرا به علی دشنام نمي‌دهی ، ..... 🔻 وی همچنان می‌گوید: معاويه به حكمرانانش دستور داد كه به حضرت علي (عليه السلام) 👈فحش و ناسزا👉 گويند و به اين امر [ مردم] را فرمان دهند‼️ 📚 زهر الريحان، (ط دار الإمام الرواس،‌ بيروت)، ص۱۱ و۱۲ ➖ لعن الله من خالف عليّاً..
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🚩 👈🏼 عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ اَلسَّائِيِّ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَا خَلَقَ الله خَلْقاً أَفْضَلَ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ. وَلاَ خَلَقَ خَلْقاً بَعْدَ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مِنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ. 📝 خداوند هيچ مخلوقى برتر از نیافرید و بعد از او هیچ خلقی برتر از خلق نکرد. 📚 منابع: ۱. الإختصاص، ج ۱، ص ۱۸ ۲. بحارالأنوار ج ۱۶، ص ۳۷۷ ۳‌. علل الشرائع، ج۱، ص ۵
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔷🔶 👈🏼👈🏼 مرحوم در کتاب: [چاپ‌اول، سال۱۴۰۲شمسی] می‌نویسد: 🔻 در محضر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به صراحت و وقاحت تام گفته می‌شود: "إنّ الرجل لیهجر". و از آنجا که گوینده [عمربن‌خطاب] ، ترسوتر از آن بود که جرأت چنین جسارتی را در محضر حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله داشته باشد تا بگوید: "این مرد هذیان می‌گوید"، نشان از آن دارد که دلگرمی به پشتی منافقان او را چنین گستاخ کرده. و این بیانگر وضعیت جامعه آن روز بود، یعنی آن جامعه آمادگی این‌گونه سخنان و جسارت‌ها را به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله داشته. پس جامعه، چنین جامعه‌ای بوده است. 🔻 خداوند می‌فرماید: (لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم)(توبه/۱۲۸) سرکشی شما بر آن رسول، گران است. می‌خواهد شما تسلیم باشید و ایمان بیاورید. این بیانگر وجود کسانی در میان مسلمانان مدینه است که سرکشی می‌کردند، چرا که خطاب این آیه به‌مسلمانان بوده و قدر مسلم، مسلمانان مدینه مخاطب این خطاب هستند. در جای دیگر می‌فرماید: (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ الله لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ)(توبه/۱۲۸) اگر مسلمانان روی برگرداندند... این تعبیر که به گونه‌ی عام آمده و نفرموده: اگر بعضی از آنها روی برگرداندند، می‌رساند که: غالب مسلمان در آن زمان چنین بوده‌اند. 🔻 و همچنین: (إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ الله)(توبه/۴۰) اگر شما او را یاری نکنید خداوند او را یاری کرده است. این سه آیه (توبه ۴۰ و ۱۲۸ و ۱۲۹) آیاتی از سوره توبه است که در سال دهم بعد از هجرت نازل شده. و بیانگر این معناست که: در اواخر حیات پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، از هر ده‌نفر، مثلاً هشت نفر منافق بوده‌اند؛ چرا که تعبیرها به‌گونه‌ای به کار رفته در آیات دلالت بر این دارد که غالب مردم در زمان نزول آیه، سرکشی می‌کردند و به جای یاری رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، از ایشان روی برمی‌گردان و حضرت را خذلان (تنها و بی‌یاور) می‌نمودند. 🔻 این وضع جامعه و مردم مدینه زمان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در واپسین روزهای زندگانی ایشان بوده است. امیرمؤمنان و حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام با این چنین جامعه‌ای مواجه بودند، ولی چون هدفشان حفاظت از شعائر اسلام بود، صبر کردند و با صبر آنان شعار و ظاهر اسلام پایدار ماند. 🔻 اگر امیرمؤمنان و حضرت صدیقه طاهره علیهماالسلام این چنین صبر نفرموده و از اسلام محافظت ننموده بودند، معاویه رسماً کفر را اعلام می‌کرد و مردم می‌پذیرفتند، چرا که مردم همیشه تابع قدرت‌اند. همان‌گونه که معاویه گفت: "ما قاتلتکم لتصلوا..‌‌. ولکن لأتأمر عليكم"(١). وقبل از او خلیفه‌ی دوم، روی منبر گفت: اگر شما را بخواهم به‌جاهلیت بازگردانم، چه می‌گویید؟ همه ساکت شدند، امیرمؤمنان علیه‌السلام در روی او ایستاد وفرمود: تو را دعوت به توبه می‌کنم، اگر توبه نکردی سرت را می‌زنم(۲). 🔻 جامعه زمان حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام وضعیت بسیار خطرناک و حساسی داشت، چرا که هنوز مدت زمان زیادی از جاهلیت نگذشته بود و مردم عادت‌های جاهلی را ترک نکرده بودند. شاهد آن آیه‌‌ی: (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ)(مائده/۹۰) که در سال دهم یعنی اواخر حیات پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد. و معنای آن این است که: تا آن زمان _جدایی از شراب‌خواری که خلیفه دوم تازه با نزول این آیه به ظاهر دست از این کار برداشت_ مخفیانه دست از قربانی کردن برای بت‌هایشان برنداشته و قماربازی‌های زمان جاهلیت را حفظ کرده بودند، اما همه تظاهر به اسلام می‌کردند. پس دشمن در قلب جامعه جای داشت. در چنین جامعه‌ای اگر امیرمؤمنان و صدیقه طاهره علیهماالسلام می‌خواستند افشاگری کنند و به تقابل بپردازند، چیزی از اسلام باقی نمی‌ماند. این صبر آنان بود که اسلام را حفظ کرد و از نابودی نجات داد. پس ایشان مظلومانه تحمل کردند که تمام منافع دنیوی اسلام را غاصبان ببرند، تا اینکه ظاهر و شعار اسلام محفوظ بماند(۳). 📚 منابع: ۱. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۴۵؛ ارشاد، شیخ‌مفید، ج۲، ص۱۴ ۲. المناقب، خوارزمی، ص۹۸؛ ربیع الأبرار، زمخشری، ج۳، ص۱۵۰ ۳. همسران پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در پرتو قرآن، (چاپ‌اول، سال۱۴۰۲ش، انتشارات رسالت)، صص ۱۰۴_۱۰۸ 🔆
🔴 👈🏼 می‌نويسد: عن يونس بن عبيد، قال: سألت الحسن، قلت: يا أباسعيد إنك تقول: قال رسول‌الله صلي الله عليه وسلم وإنك لم تدركه؟ قال: یابن أخي! لقد سألتني عن شئ ما سألني عنه أحد قبلك ، ولولا منزلتك مني ما أخبرتك، إني في زمان كما تري - وكان في عمل الحجاج - كل شئ سمعتني أقول: قال رسول‌الله صلي الله عليه وسلم، فهو عن علي بن أبي‌طالب، غير أني في زمان لا أستطيع أن أذكر عليا. 📝 ميگويد: از حسن بصري پرسيدم: اي اباسعيد، تو مي‌گويي: رسول‌خدا گفت؛ درحالي كه ايشان را درك نكرده‌اي! پاسخ داد:
اي پسربرادرم!
از چيزی سوال كردي كه قبل ازتوكسی ازمن اين سوال را نپرسيده بود واگر منزلتی نزد من نداشتی، به تو نمي‌گفتم.
من در زمانی هستم كه حجاج حاكم آن می‌باشد وهرچيزي كه ازمن شنيدي كه می‌گويم: رسول‌خدا فرمود، پس قول علي‌بن‌ابي‌طالب می‌باشد؛ زيرا من در زمانی هستم كه توانايی آن را ندارم كه از علي (روايتي) ذكر بکنم
! 📚 تهذيب الكمال، ج۶ ص۱۲۴ 🔆
◼️ ! 👈🏼👈🏼 مرحوم علامه امینی رحمه الله می‌نویسند: شمس الدین ابوالخیر دمشقی شافعی در کتاب خود به نام أنسی المطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) می‌گوید: لطیف‌ترین و برجسته‌ترین طریقی که تا به حال برای حدیث غدیر دیده‌ام آن است که استادم به[سلسله سند خود]از بکر بن احمد قصری نقل می‌کند که: 🍀فاطمه [معصومه] دختر امام کاظم علیه‌السلام 🍀از فاطمه دختر امام صادق علیه‌السلام 🍀از فاطمه دختر امام باقر علیه‌السلام 🍀از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه‌السلام، 🍀از فاطمه دختر امام حسین علیه‌السلام 🍀از ام الکلثوم دختر امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🍀و او هم از حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها نقل می کنند که: ✅ أنَسِيتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللّه صلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّم يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ، مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْزِ لَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسى؟! 📝 آیا فراموش کردید که رسول خدا در روز غدیرخم فرمودند هر کس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست؟! و آیا فراموش کردید که رسول خدا فرمودند منزلت علی در نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی است؟! 📗الغدیر،جلد١،صفحه٣٥٨ ✍...مدینی از علمای قرن ششم اهل تسنن ، حدیثی را که به حدیث فواطم(*) مشهور است نقل می کند که در آن حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها به حدیث غدیر احتجاج فرموده اند: مدینی از قول صدیقه شهیده سلام الله علیها چنین می نویسد که ایشان فرمودند: 📝 آیا کلام رسول خدا در روز غدیر که فرمود: "من كنت مولاه فعلي مولاه" را فراموش کردید؟ 📗نزهة الحفاظ، ص 101-102 (*)سلسله راویان این روایت ، بدین شرح اند: فاطمه دختر علی بن موسی الرضا ، از فاطمه دختر موسی بن جعفر ، از فاطمه دختر جعفر بن محمد الصادق ، از فاطمه دختر محمد بن علی ، از فاطمه دختر علی بن الحسین ، از فاطمه دختر حسین بن علی ، از ام کلثوم دختر فاطمه بنت رسول الله ، از فاطمه زهرا سلام الله علیها، به همین علت به این روایت "فواطم" می گویند. 🔆 کانال
🤞🤞 ..حاج آرمین غلامی حدیثِ "ذکرُ علیٌ عباده" خود گویاست که برترینِ عبادات ، صحبت از مولاست به کعبه چون نگری ، ذکر یاعلی دارد سخن ز قبله ی دلها ز آیت عظماست به مُستجار نظر کن ، شکافِ کعبه ببین که مُستجار محل ظهور نور هُداست ببین که فاطمه بنت اسد چه می گوید به کعبه ذکر علی بر لبان او زیباست صدای قلب پیمبر علی علی علی است نوای ناطقِ قرآن صدای این آقاست خدا به صوت علی با پیمبرش به سخن پیمبرانِ خدا را علی ولی الله است به گِرد نور علی در طواف ، هر ذره و یک نمونه از این ذره ذره ها دلِ ماست به آسمان و زمین کن نظر ، علی گویند به کوه و دشت نگر از علی علی غوغاست علی علی و علی عالی و علی اعلا علی ولی و علی والی و علی والاست اَبَا الائمه ، اَبَا الزینب و اَبَا الحسنین ابوتراب ، اَخُ المصطفی ، علی یکتاست خدا برای دل فاطمه علی داده هزار شکر که همتای مرتضی زهراست مَلک به امر خدا سجده بر علی دارد یقین که شکر علی در مسیرِ شکر خداست (علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی) علی مُاَوّ ِلِ قرآن علی همان قرآن علی مفسر فرقان علی همان فرقان علی جمالِ جمیلِ خدای بی تمثیل علی صراط و علی محشر و علی میزان علی است جمعِ جمیعِ صفات رحمانی علی هزار و یک اسمِ مبارک سبحان علی است واله و سرگشته ی خداوندش و اوست معنیِ ممسوس ذات حق اینسان علی است عبد عبید محمدِ محمود علی است کاشفِ کرب و علی به احمد جان علی معلمِ خضر و همه پیمبرها علی امیر همه مومنان علی ایمان علی است عابد و زاهد علی است مرد نبرد علی است مرد جهاد و شهادت و عرفان علی است شیر خدا شیر جبهه ی اسلام علی است شیر رسول خدا علی طوفان علی است صاحب تیغ و علی است سَیف الله علی است بازِ شکافنده تا صف عدوان علی است واسطه ی خَلق و حق ، علی مولاست علی است دستِ توسل به درگهِ جانان علی است رهبر دلها امام حزب الله بزرگ مَرد بسیجی است در همه دوران علی است ذات شجاعت علی است روح سترگ علی امام عدالت علی شهِ دو جهان (علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی) که می توان بنویسد زخُلق نیکویش که می توان بسراید زتاق اَبرویش ز خطبه خطبه ی نهج البلاغه می پرسم چگونه وصف نمایم کلام دلجویش دو هدیه بود که شد یار و یاورِ اسلام نبی به خُلق و علی هم به زور بازویش کجاست بِینِ من و تو بصیرتِ عمار که در برابرِ هر فتنه بود همسویش کجاست مالک و مقداد و بوذر و سلمان کجاست آنکه بماند مدام در کویش هماره می شود از امرِ او اطاعت کرد به پِلک هم زَدنی رُخ مَتاب از رویش علی است آنکه نترسید یکدم از دشمن علی است آنکه نلرزید هیچ زانویش علی که یاریِ مجموعِ انبیا می کرد به وقتِ یاریِ زهرا که بَست بازویش؟ چه شد که زانوی حیدر به کوچه ها لرزید چه شد که دید ، نشسته بخاک ، بانویش چه شد که ضربه ی سیلی نصیب زهرا شد چه شد که فاطمه مخفی نمود از او رویش چه شد که پشتِ درِ خانه هیزم آوردند چه شد که فاطمه بشکست ، ضربه ، پهلویش برای فاطمه مقتل ، زیاد می خوانیم ولی کجاست کسی که مدد کند شویش (علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی)