eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
619 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
دوم ▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به کوفه وزندان 👇 ماه شبم کجایی میشه یه شب بیایی... بازم شدم هوایی آقامیشه بیایی روزوشب ازتومیگم حبیب من کجایی همیشه در ملالم درپی ،اون وصالم از سر جود و رحمت نمانظر به حالم نور سرای زهرا ببین در انتظارم درهمه ی عمر،واست عمریه بیقرارم همیشه زا رو خسته دلم میشه شکسته گدای کوی شما به شوق تو نشسته بیامرا صدا کن ازاین بلا رهاکن ای مهربان عالم یه شب منو دعا کن بیابرم حبیبم تویی فقط، طبیبم مهدی بدون عشقت همیشه من غریبم محرم حسین شد میشم گدا برایت نوردوچشم حیدر داره دلم هوایت میگن چه با صفایی امیدآشنایی شب عزا ی هفتم منتظرم بیایی امید عالمینی فقط تو نور عینی تا دم ،وقت ظهور گریه کن حسینی برات به تابم و تب رسیده جانم برلب به یادتم عزیزم غم حسین و زینب نور سرای زهرا ببین چنین نوایم دوباره مهدی امشب من یاد کربلایم دوباره یاد بزم عزای دلبرم من چون عمه ات ،به یاد صد پاره پیکرم من دوباره من، به یاد اسارت وسرم من اسارت کوفه و بریده حنجرم من دوباره،دست بسته غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد نیزه وراس عباس یابن الحسن به یاد عمه وکوفه ام من مجلس این زیاد گریه ی کوچه ام من دربزم ابن زیاد حرمت دریده دشمن باچوب خیزرانش برسر،دمیده دشمن هفت روزه عمه جانت افتاده کنج زندان به پیش چشم جدت شدقامت اوکمان بر کودکان خسته درکوفه شدجسارت می‌رفت عمه جانت آقای من اسارت غلامی_مجنون هفت سیدالشهدا دوم محرم
دوم ▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به کوفه وزندان 👇 ماه شبم کجایی میشه یه شب بیایی... بازم شدم هوایی آقامیشه بیایی روزوشب ازتومیگم حبیب من کجایی همیشه در ملالم درپی ،اون وصالم از سر جود و رحمت نمانظر به حالم نور سرای زهرا ببین در انتظارم درهمه ی عمر،واست عمریه بیقرارم همیشه زا رو خسته دلم میشه شکسته گدای کوی شما به شوق تو نشسته بیامرا صدا کن ازاین بلا رهاکن ای مهربان عالم یه شب منو دعا کن بیابرم حبیبم تویی فقط، طبیبم مهدی بدون عشقت همیشه من غریبم محرم حسین شد میشم گدا برایت نوردوچشم حیدر داره دلم هوایت میگن چه با صفایی امیدآشنایی شب عزا ی هفتم منتظرم بیایی امید عالمینی فقط تو نور عینی تا دم ،وقت ظهور گریه کن حسینی برات به تابم و تب رسیده جانم برلب به یادتم عزیزم غم حسین و زینب نور سرای زهرا ببین چنین نوایم دوباره مهدی امشب من یاد کربلایم دوباره یاد بزم عزای دلبرم من چون عمه ات ،به یاد صد پاره پیکرم من دوباره من، به یاد اسارت وسرم من اسارت کوفه و بریده حنجرم من دوباره،دست بسته غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد نیزه وراس عباس یابن الحسن به یاد عمه وکوفه ام من مجلس این زیاد گریه ی کوچه ام من دربزم ابن زیاد حرمت دریده دشمن باچوب خیزرانش برسر،دمیده دشمن هفت روزه عمه جانت افتاده کنج زندان به پیش چشم جدت شدقامت اوکمان بر کودکان خسته درکوفه شدجسارت می‌رفت عمه جانت آقای من اسارت غلامی_مجنون هفت سیدالشهدا دوم محرم
در بنفس حاج آرمین غلامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سوی زهرا لشگری با تازیانه آمددند گفت حیدر با عدو بر دخت پیغمبر مزن محسن شش ماهه را کشتند مابین دری بی حیا دیگر تو زهرا را میان در مزن نام این بانو دوای درد های عالم است خواهشی دارم دگر بر روی این مادر مزن قامت مردانه ای دارد گل سرو علی ای مغیره تازیان بر بانوی مضطر مزن گفت مجنون لیلی من دیگر از غم ها منال گر نداری الفتی دم از گل حیدر مزن حدیث کعبه وبیت گلین اوست متاف در این متاف گلین است گرم طواف طواف اول او از کنار حیدر بود شروعش از وسط خانه تا دم در باید با من این هفتا طواف رو بیای اگه بیای.... کسی که بال ملک خشتی از حیاتش بود سیدا طواف دوم او بین بود ای خدا کمک کنه بتونم همه طوافا رو بگم طواف سوم او جان کف نهادن بود دم از زدن و پشت در ستادن بود گفت وقتی به دومی گفتم اتیش بزنی تو خونه هست ...گفت وهن باشه! گفتم بابا بچه ها تو خونست گفت وهن😡 یعنی باشه گفتم تو خونست😢 بگم یا نه؟ طواف چهارم او بر جگر میزد بخدا نمیشه اگه تو خوب گریه نکنی نمیخونم طواف چهارم او یا زمان عج بعضیا رو اینقدر میشناسم که ب این کلمه ها عکس العمل نشون طواف چهارم او ناله بر جگر میزد شمرده شمرده به پشت در می زد دارم نامه ای که ا میرزا براتون شرح داد و توشه میگم گفت معاویه اول اومدم بگزرم بعد یاد بغض افتاد همه زورمو جمع کردم چنان به در کوبیدم صدای....شکستنه....یارالی نه نه یارالی نه نه یارالی نه نه ای جانم طواف پنجم او شد پسرش که گشته در بر فدایی پدرش شاید ده ساله این شعرو خوندم از حاجی سازگار من موندم این دو بیت اخر رو چجوری نوشته ششم طواف چه گویم ز ضربه ان در ششم طواف چه گویم ز ضربه ان در محجبه تو چشم نا محرم نگاه نمیکنه لذا روشد که گرفته بود روش به دیوار بود داشت حرف میزد برو کنار کی داره میبینه اینا رو اقا زاده ی 7هشت سالش هی مراقب بود حمله نکنه ششم طواف چه گویم ز ضربه ان زگوشه مادر داد بزن بعدیشو نشنوی طواف هفتم دادن اجر مولا را تو روشنایی چه جیقی داری میزنی طواف هفتم دادن اجر را در این طواف شکستن دست زهرا را اه زهراااا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی