eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
616 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه_زمینه حضرت رباب شاعر،آرمین _غلامی(مجنون) ربایی توعروس ،بیت علی، فاطمه ی زهرا افتاده روی زمین پیکر تو،ز داغ کرب وبلا توعروس فاطمه ای نور چشمان همه ای دیدی به روی خاک بانو،تنی صد چاک واویلا واویلا۲ ربایی وهمه گل های ولا تودیده ای پرپر دیدی تو،غرقه به خون نقش زمین ،صدپاره صد پیکر زد شرر داغ شان به جان اشک تو گردیده روان غنچه ی توچیدند ز کینه خندیدند واویلا واویلا۲ ربایی وگل زیبای توشد پرپر علی اصغر کنار پیکر صد چاک حسین،تو میزنی بر سر جسم او صد پاره تن است اربا اربا ،خون بدن است از این غم و ماتم صبرت دگر شد کم واویلا واویلا۲ ربایی و به کنار بدنش غربت شده احساس گردیده کشته ی کین، جان حسین ،پاره تن عباس دیده ای دست او جدا فرق او از ستم دو تا در علقمه افتاد به راه دین جان داد واویلا واویلا۲ رباب خسته دلی ،روی زمین پاره تن افتاده بر روی خاک زمین غرقه به خون بی کفن افتاده زد غمش بر جان شررت ریزد اشکت از بصرت ز شاخه شد چیده لاله ی غمدیده واویلا واویلا۲ ندیدی کرب وبلا ،برتن اوتکه حصیر آمد از دیده بهر حسین بن علی سرشک غم سرزد او بود نور عین تو غرقه در خون حسین تو رباب دلخسته دوچشم خودبسته واویلا واویلا۲ (مجنون _کرمانشاهی) رباب
فقط عباس ماه هاشمین است یل وماه امیرالمومنین است شده اسطوره ی فخر و ادب او نگار حضرت ام البنین است شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ناگهان دید، عمو رفت شریعه پی آب دل عباس، فدای دل پر خون رباب ناگهان دید،عطش ،کرب وبلا ،آب فرات دل فدای لب عطشان قتیل العبرات نهم ماه شدومن و نهم حساسم زین سحر یاد لب خشک عمو عباسم توابوفاضلی این دل ما پر احساس روزنهم گره زد دل، به ضریح عباس(ع) شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
✍✍✍سگ✍✍✍ از امیرالمومنین علیه السلام روایت شده: ☜ طُوبَیٰ لِمَنْ عِیشَهُ کَعِیشِ الْکَلْبِ، فَفِیهِ عَشْرَةُ خِصَالٍ فَیَنبَغِی اَنْ یَکُونُ کُلُّهَا لِلْمُؤمِن. ❶ لَیْسَ لَهُ مِقْدَارٌ بَینَ الْخَلقِ وَ هُوَ حَالُ الْمَسَاکِین. ❷ اَنْ یَکُونُ فَقِیرَاً لَیْسَ لَهُ مَالٌ وَ لا مِلْکٌ وَ هُوَ صِفَةُ الْمُجَرَّدِین. ❸ لَیْسَ لَهُ مَأوَی مَعْلُومٌ وَ الْاِرْضُ کُلُّهَا لَهُ بِسَاطٌ وَ هُوَ مِنْ عَلامَاتِ الْمُتِوَکِّلِین. ❹ اَنْ یَکُونُ اَکْثَرُ اَوْقَاتُهِ جَائِعَاً وَ هُوَ مِنْ دَأبِ الصَّالِحِین. ❺ إِنْ ضَرَبَهُ صَاحِبُهُ مِأةَ جلدَة لَا یَتْرُکُ بَابَهُ وَ هُوَ مِنْ عَلامَاتِ الْمُرِیدِین. ❻ لَا یَنَامُ مِنَ اللَّیٌلِ اِلَّا الٌیَسِیرِ وَ ذَلِکَ مِنْ اُوصَافِ الْمُحِبِّین. ❼ اِنَّهُ یُطْرُدُ وَ یُجْفَی فَیَجِیبُ وَ لَا یَحْقِدْ وَ ذَلِکَ مِنْ عَلامَات الْخَاشِعِین. ❽ رَضِیَ بِمَا یَدْفَعُ صَاحِبُهُ مِنَ الاَطْعِمَةِ وَ هُوَ حَالُ الْقَانِعِین. ❾ اَکْثَرُ عَمَلِهِ السُّکُوتُ وَ ذَلِکَ مِنْ عَلَامَاتِ الْخَائِفِین. ⑩ اِذَا مَاتَ لَمْ یَبْقَ مِنْهُ الْمِیرَاثُ وَ هُوَ حَالُ الزَّاهِدِین. -------------------------------------------------- خوشا بحال کسی که (حداقل) زندگیش چون معاش سگ باشد. در این حیوان ۱۰ خصلت ست که مومن به داشتن آنها سزاوار است؛ ❶ سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است. ❷ مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین (فارغین) است. ❸ او را خانهٔ مشخصی نیست و همه زمین بساط اوست و این علامت متوکلان است. ❹ اغلب اوقات گرسنه (غیر سیر) است و این عادت صالحان است. ❺ اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد، خانهٔ او را رها نمی‌کند و این صفت مریدان است. ❻ شب هنگام بجز اندکی نمی‌خوابد و این از اوصاف محبّین است. ❼ رانده می‌شود و جفا می‌بیند، لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می‌گردد و این از علامات خاشعین است. ❽ به ته‌ماندهٔ طعام صاحبش راضی ست و این حال قانعین است. ❾ بیشتر اوقاتش خاموش ست و این از علامات خائفین است. ⑩ چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدان است. لئالی الاخبار، ج ۵، ص ۳۸۸✏️📒📝📚 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❇️ @rayatalmahdi313
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️♻️♻️♻️♻️♻️ باضرب پایی دنده های توبهم ریخت وقت نمازسجاده های توبهم ریخت آن بد دهن ،آن بی ادب حرف بدی زد دیدم تن درد آشنای توبهم ریخت بازو،کمر،سر ،هرکجای تو کبوداست بدتر زهرجا ساقِ پای توبهم ریخت جا باز کرده حلقه ی زیر گلویت با هر تکان ،راهِ صدای توبهم ریخت با پا تنت روی زمین مالید و رد شد چون چادر خاکی عبای توبهم ریخت چون جد خوددر جایِ گودی گیر کردی باپایِ سنگین دنده های توبهم ریخت واشد ترک های لبانت با سره پا ارثیة کرب وبلای توبهم ریخت افتاده ای برِ تخته ای پاره توآقا دیدم که اعضایِ جدای توبهم ریخت در آن سیه چاله تنت رامیکشیدند برکشتنت دربین زندان می دویدند -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم شودمادر به قربان جلالت ملک محو تو ومات کمالت بقربان رخ نورانی تو فدای ابروان چون هلالت صدای حق بود روی لبانت علی شد جلوه گر ،اندر جمالت تویی شور و تویی عشق وتویی حال حسین گردیده محو شور و حالت سره دوش حسین معواگرفتی شده سیرالی الله نقش بالت تویی شیر ه نر شیرولایت فدای رزم میدان قتالت حسین دلخوش براین هنگامۀ توست گلو ی نازکت،خون نامۀ توست همه گردون عالم محو رویت تو بشکفتی و عالم مست بویت به لعل آن لب‌ خاموشت اصغر هزاران قصه در سرّ مگویت ز صبحی که رسیدی عشق آمد بود عشق شهادت آرزویت تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام سرافراز است از خون گلویت اگرچه طفلی اما پیر عشقی مرابنماشبی، زوّار کویت رباب ازبهررویت خنده میزد نشسته مادرت درروبرویت عروج خویش ‌دیدی در یم خون به معراج خدا رفتی تو گلگون زدی خنده تو ازصبح ولادت توراباشدبه سر شور شهادت علی کوچکی وازسرآغاز شهادت نیست بهرت جز سعادت اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی دهی برعالمی درس شهادت نخوانم کودک شیریت هرگز که بر پیران تویی پیر سیادت بزن مهر قبولی دلم را که دارم هرکجا عرض ارادت بگریم یا بخندم برتوامشب که دانم هر دو را امشب عبادت به دل مهر تورا دارم من ایدوست بگریم یابخندم هر دو نیکوست لب ناشسته از آب است وهم شیر گلویت شدسپراز بهرآن تیر گمانم آیه های ناب. قرآن به خون حنجر توگشته تفسیر تب و تاب نگاهت رادیده بابا به خاموشی لبت گشته جهانگیر شدی از شیرخواری محو دلبر تو شستی دل ز آب و دست از تیر دم مرگ است وخندیدی به پیکان به ناگه زدملک آوای تکبیر به ناگه گشته ای پیروز میدان به خون حنجرت گشتی تو تطهیر زتیره حرمله گردید خاموش که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش ✅ @
نخورده ام زمی کس. ولی خراب توام همیشه باده خور ازروضه های ناب توام میان میکده در بُهت و التهاب توام گدای خانقه اصغر و رباب توام میان روضه همیشه دراضطراب توام میان بزم غریبانه ماتمت برپاست به سر دره همه ی شهر پرچمت پیداست به روضه های تو چشمان‌ نُه فلک ‌دریاست دوباره سینه پریشان عصرعاشوراست میان روضه همیشه دراضطراب توام ورق ورق شده ای درمیانه ی گودال ز گریه ها بنگر زینب تورفت از حال به زیر ثم ستوران تنت شده پامال زپای دخترکانت ربوده شدخلخال میان روضه همیشه دراضطراب توام دگر زکوفه ومردان پست او سیرم دگرسراغ تورامن زنیزه ها گیرم جوان عشق تو بودم ولی کنون پیرم به اضطراب غم تو بهانه می گیرم میان روضه همیشه دراضطراب توام به روی نیزه سره زلف تورها می شد به شام وکوفه به آلت حسین جفامی شد حکایت دل پستان که برملا می شد دل شکسته ی زینب پر از نوا می شد میان روضه همیشه دراضطراب توام میان مقتل و گودال مو سفیدی بود گل بریده سری ازقفا.شهیدی بود به مقتل است وگرفتار یک پلید ی بود برای خواهرغمدیده او امیدی بود میان روضه همیشه دراضطراب توام _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) درگاه اشعارناب آئینی ومقاتل __________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
رجز ولادت امام حسين..ع.. زینت دوش نبی صاحب دلها عشق است نورچشمان علی زاده زهراعشق است پرورش یافتة دامن سلطان عرب پسردوم آن ام ابیها عشق است مادردهرنبیندبه جهان مثل حسین ان گلستان صفا حسین زهراعشق است آبرو خواهی اگربردراودست بزن گل زهراوعلی شافع فرداعشق است پادشاه همة ملک زمین است وسما آن امیروکعبه زینب کبری عشق است حرم کرب وبلا قبلة هرجان ودل است مردن ودادن جان به عشق مولاعشق است من ِمجنون به درخانه اوزارزنم اهل عالم به خدازادة زهراعشق است _شعر.آرمين غلامي(مجنون كرمانشاهي)
‌..🌴🌴🌴 ♔ملیکه المخدرات ♔ حضرت عشق ببین خانه خرابت شده ام می نخورده بخدامست شرابت شده ام کلب زنجیریه قلاده به گردن بودم روزگاریست حسین عبد ربابت شده ام 🌹✨کلب رباب(س)✨ 📝شعر..آرمین غلامی ..(مجنون کرمانشاهی). 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴...
حسین عرش وفرش است نمک گیر نگاه توحسین اهل دل معتکف چشم سیاه توحسین به هوای سر راهت دل ما آمده است کاش میشدکه شوم خاک سپاه توحسین " همه جا نام حسین است که مستم میکند.. . . . . زده ام پر دل خود رابه سرکوی حسین شده ام واله از آن طاق دوابروی حسین زده ام دست توسل به خم موی حسین دل خودرا زده ام صدگره بر روی حسین " همه جانام حسین است که مستم میکند . . . . رزقم از میکدهء حضرت ارباب رسد بوی عشق امده وبر دل بی تاب رسد با شراب لب او طعم رطب می آید این چه عشقی است از این باده پرناب رسد «همه جا نام حسین است که مستم میکند» . . . . شاهکار هنرستان خداکیست حسین صاحب معجزه ی ناب خداچیست حسین نفس حضرت پیغمبر و فرزندعلیست آنکه سلطان زمین است وسماکیست حسین همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . مس دل در پی صحن توشده مثل طلا هرکجا سعی من از سمت توگردیده صفا تاکه چشم کرم یار به ماکرده نظر اینهمه دور و بر شاه،شده جمع گدا همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . یاحسین آن دم و آن باز دمت قرآنم نوکرت هستم واز طایفهء سلمانم ساکن هییتم و به کشورایرانم رسدازلطف شما خرجی و آب و نانم " همه جانام حسین است که مستم میکند . . . .یاحسین حرف تو در عالم بالاعشق است سجدهء بندگی ات در دل دنیاعشق است مادرتوبخدا حضرت زهراعشق است بوتراب حیدرکرارپدر ماعشق است همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . ز سر موی تو و عطر تنت مدهوشم به لبه آیه به آیه سخنت مدهوشم به همان عالی اعلی شدنت مدهوشم منه (مجنون) به تو وآن و حسنت مدهوشم "همه جانام حسین است که مستم میکند شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).... . @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب