eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
619 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ازبام خانه برسر ما سنگ خورده است. اینجا به زخم این پر ماسنگ خورده است دشمن سر تورا به سر نیزه ها زده بنگر اخا به باور ماسنگ خورده است گویا که سنگشان به سره نی نمیرسید اینجاسکینه خواهرماسنگ خورده است درپای نیزه مادر توناله میکند ای کوفیان به مادر ماسنگ خورده است درسینه ی تمامی تان بغض برعلیست ای وای راس اصغرما سنگ خورده است برناقه هاعیال شه کربلا بود (مجنون)به شام باورماسنگ خورده است @majnon1396 __________________________
بسم الله الرحمن الرحیم درشهرکوفه آل حسین در اسارت است ناموس حق .عیال حسین در اسارت است خولی به مطبخش سر سلطان نهاده است درشهر.نونهال حسین دراسارت است گفتند در قشنگی صورت نمونه است برنیزه ها جمال حسین دراسارت است شالی که بود دور تنش بردقاتلی انگشتری وشال حسین دراسارت است اینجاچرا بپای سرش دست میزدند آن روی بی مثال حسین دراسارت است عاشق هماره در پی معشوق میرود درشهرغم عیال حسین در اسارت است (مجنون) بدان مدال شجاعت ازآن اوست گویاکه این مدال حسین در اسارت است @majnon1396 __________________________
بسم الله الرحمن الرحیم سردربدن نداری وبرپیکرت چه شد آن مصحف ورق ورق و پرپرت چه شد از بهرشستشوی گل زخم های تو آب گلاب و زمزم و  هم کوثرت چه شد سررانهاده ای به سر خاک کربلا آن دست مهربان و نوازش گرت چه شد آزاد شد شریعه زبعد قتل حسین زینب بگو که ساقی آب آورت چه شد غارت نموده اجنبی سوغا ت خواهرت یارابگو که پیروهن مادرت چه شد مجنون مگو ز محفل تشت طلاو سر یارابگو شکستگی آن سرت چه شد @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم بسویم آمده آن مرد جانی مرامیزد به ضرب تازیانی به زیر آفتاب گرم وسوزان ندارد پیکرتو  سایبانی صدای شیون زهرا بلند است کنار تو نشسته قد کمانی رسیده برسرگودال پرخون کنارت آمده با ناتوانی دوباره ماجرای کوچه برگشت اسیری می روم با ریسمانی برادررفته غارت آن  نگینت شدم من همسفر  با ساربانی شب تاریک و طفلی دربیابان ندارد دخترت از مانشانی دوباره گم شده طفلت به صحرا ندارد دخترنازت بیانی ندارد گوش ما یک گوشواره نماند از تن مانیمه  جانی الا مجنون برای دخترک ها نباشد زین بیابان پاسبانی @majnon1396
همانانی که سوی تو دویدند تنت را همچو گرگان می دریدند همانانی که اموال توبردند تنت را زیراسبان چرخ کردند همانانی که انگشتت بریدند سرت را روی نیزه پرت کردند به روی نی نشستی چون ستاره تنت درچنگ گرگان  پاره پاره چوزینب دید انگشت بریده به یک باره گریبان را دریده چوجای سنگ برپیشانیت دید سرش برچوبة محمل بکوبید @majnon1396
* برقامت شه ضربت شمشیروسنان بود ازضعف عطش پیکراوچه ناتوان بود سنگی که عدوزدبه سرش وای چه هاکرد آنجابه خدا،جای جراحات سنان بود آنوقت که ازاسب تومجروح فُتادی تاپشت خیامت دل من صیحه زنان بود جبریل صدازدکه حسین ازنفس افتاد صدآه وفغان درحرم تشنه لبان بود جسم شه عطشان هدف تیربلابود آنجاکه حسین شکسته سر،خونین دهان بود هرنیزه ای درکرببلا،خوردبه جسمت گرروی زمین فتاده ای ازآن نشان بود آن خوک کثیف آمدوبرجسم توبنشست رأس توجداکرد،سپس خنده کنان بود دیدم که پس ازغارت انگشتروانگشت آن شال وکمربند بدست ناکسان بود بر پیرهن کهنه تورحم نکردند مجنون به هوای توحسین اشک فشان بود @majnon1396 _________________________
قافله وسر حسین درکوفه ای قاری ام چه کس به لبت سنگ می زند ای خوش صدای من چه صدایت شنیدنی است هرگزمیا به کوفه تورا نیزه می زنند حال وهوای کوفه برایت شنیدنی است مانده تن شریف تودرقتلگاه ،حسین برروی نیزه حال وهوایت شنیدنی است درازدحام مردم شهرم،تورویِ نی احساس می کنم که نمایت شنیدنی است جا،بازکرده حنجره ات یاحسین به نی غوغای خواهرت به نوایت، شنیدنی است خولی سرت،میان تنورش نهاده بود آوای فاطمه به عزایت شنیدنی است مجنون به اشک دیده شودزائرت حسین حال وهوای صحن وسرایت شنیدنی است @majnon1396 __________________________
گرگی به جسم بی کفنت حمله ورشده درقتلگاه برسخنت حمله ورشده رفته فرو درون گلوی تونیزه ای خولی به نیزه بردهنت حمله ورشده اندرکمین جامة کهنه نشسته بود غارتگری به پیرهنت حمله ورشده پامال اسبهای حرامی شده تنت ازروی اسب بربدنت حمله ورشده خفاش شهرکوفه توراخون مکیده است گرگان به گوش گوش تنت حمله ورشده ای باغبان،توباغ خزان گشته ات ببین نامردمان به نسترنت حمله ورشده (مجنون )مگو دگرتوزخورشیدکربلا ارباب عالمین به تنت،حمله ورشده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ** یاحسین جسم بدون کفنت برخاک است زینت دوش پیمبر،بدنت برخاک است دیدم آنجاکه عدوکرده جسارت به تنت لخت خونِ سروریش ودَهنت برخاک است بین گودال چرا،خنده زدی برقاتل زلف پرپیچ شکن درشکنت برخاک است تاکه گرگان بیابان،تن توآزردند دیدم آنجا همة پیرُهَنت برخاک است رودخون کرببلاراهمه رنگین کرده یارسول الله گل یاسمنت برخاک است گفت (مجنون) به غمت گریه کنان تامحشر گوشوارعرش یزدان،بدنت برخاک است شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ** شددیدگان شامی ملعون چه خیرهِ تر براین عیال وخیل زنان شکسته سر درازدحام بُردن ناموس اهل بیت نامحرمانِ کوچه نشین بوده دردسر ای سرزگیسوان تو آید بوی تنور زیرامحاسنت شده ،ای یارشعله ور ازنیمه روسریِ توزینب،باخبرم موهای دختران توشد،کوتاهتر (مجنون )به کوفیان اگرت یک نظر،فتد بینی که زینب وهمه طفلانِ دربه در شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) **
یاحسین... شعرگودال قتلگاه... خنجربدست گردتو مشتی حرامی است... برگردپیکرتوسگان جزامی است.. خولی به نیزه بهرتولبریز گشته بود.. لشگربرای قتل توتجهیزگشته بود.. شمشیرشمربهرسرت تیز گشته بود.. در زیرخنجرش بدنت ریز گشته بود شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)......
🔷🔷یازینب س ...🔶🔶 میان گرگهادرگیر بودی چومرغی درقفس زنجیر بودی تورادرکوفه خولی تازیان زد گمانم از زمانه سیر بودی سره یارت به روی نیزه هابود توازآن نیزه دار دلگیر بودی . . @majnon1396 ______________________
🔴🔴رجز ناب حضرت عشق یاحسین به وادی عشق پناهم دادی از دم قدسی خود ناله وآهم دادی قابل این همه لطف تو نبودم شاها به دعای مادرت بود پناهم دادی باتمام بدی ولغزش وغفلت هایم لطف کردی ودراین میکده راهم دادی گرنشدوصل جمالت نبود غم در دل چون محبان خودت شوق نگاهم دادی خوب وبد نزدکریمان همگی یکسانند هرچه رابر همه دادی به ماهم دادی هرچه ازلطف توگویم بخدا کم گفتم رعیتی بوده ام ومنصب شاهم دادی از ازل بوده دلم درطلب روی حسین روز اول آمدی رخت سیاهم دادی هرچه داری دل (مجنون)زحسین ابن علیست روزیه روز وشبم رابه محرم دادی ✏شعر .آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). ..
🙏یازینب... بنگر که خواهرت درکوفه شدغریب شلاق کوفی ودستان پرعجیب بنگر به خواهرت سیلی شد ه نصیب انگشترتو دریک دست نانجیب 📝..شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)