eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه اربعین امام حسین علیه السلام آمدن جابر بن عبد الله انصاری در اربعین به کربلا و کیفیت زیارت او عطیه گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبد اللّه انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السّلام، پس زمانى که به کربلا وارد شدیم جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد، پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بر دوش افکند، پس گشود بسته‏اى را که در آن سعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود، پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید، مرا گفت که: دست مرا بر قبر گذار.   من دست وى را بر قبر گذاشتم، چون دستش به قبر رسید بى‏هوش بر روى قبر افتاد، پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین، پس گفت: حبیب لا یجیب حبیبه!؟  آیا دوست جواب نمى‏دهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که در گذشته از جاى خود رگهاى گردن تو، و آویخته شده بر پشت و شانه تو، و جدایى افتاده ما بین سر و تن تو، پس شهادت مى‏دهم که: تو مى‏باشى فرزند خیر النّبیّین، و پسر سیّد المؤمنین، و فرزند هم سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء، و پسر سیّد النّقباء، و فرزند فاطمه علیها السّلام سیّده زن‏ها. و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیّد المرسلین و پروریده شدى در کنار متقین، و شیر خوردى از پستان ایمان، و بریده شدى از شیر به اسلام، و پاکیزه بودى در حیات و ممات، همانا دل‏هاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکّى ندارد در نیکویى حال تو، پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او، و همانا شهادت مى‏دهم که تو گذشتى بر آنچه گذشت بر آن برادر تو یحیى بن زکریّا. پس جابر گردانید چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد بدین طریق: السّلام علیکم أیّتها الارواح الّتى حلّت بفنائک قبر الحسین علیه السّلام، و اناخت برحله، اشهد انّکم اقمتم الصّلاه، و آتیتم الزّکاه، و امرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنکر، و جاهدتم الملحدین، و عبدتم اللّه حتى اتاکم الیقین. پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به نبوّت حقّه که ما شرکت کردیم شما را در آنچه داخل شدید در آن. عطیّه گفت، به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادیى را، و بالا نرفتیم کوهى را، و شمشیرى نزدیم و امّا این گروه پس جدایى افتاده ما بین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته؟ جابر گفت: اى عطیّه! شنیدم، از حبیب خود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که مى‏فرمود: هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود. و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را شریک شود در عمل ایشان، پس قسم به خداوندى که محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به راستى برانگیخته که نیّت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه السّلام و یاورانش. پس جابر گفت: ببرید مرا به سوى خانه‏هاى کوفه. پس چون پاره‏اى راه رفتیم به من گفت: اى عطیّه! آیا وصیّت کنم تو را و گمان ندارم که برخورم تو را پس از این سفر، و آن وصیّت این است که دوست دار دوست آل محمّد را مادامى‏که ایشان را دوست دارد، و دشمن دار دشمن آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تا چندى که دشمن است با ایشان اگر چه روزه‏دار و نمازگزار باشند، و مدارا کن با دوست آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اگر چه بلغزد از ایشان پایى از بسیارى گناهان و استوار و ثابت بماند پاى دیگر ایشان از راه دوستى ایشان، همانا دوست ایشان بازگشت نماید به بهشت و دشمن ایشان بازگردد به دوزخ.    مداح.حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
روضه و توسل جانسوز و حکایت زیبا _ ویژۀ ایامِ اربعین _ حاج آرمین علامی (مجنون کرمانشاهی) آمدم ای بهترینم، درکناره قبره تو اربعینی باسرت گفتی، فدای صبره تو من ندارم جزتو در دنیا کسی گوبرادرخودآیابدادم میرسی *یه مرتبه زینب نگاه کرد دید یه دختری داره از علقمه میاد، یه مرتبه نگاه کرد دید یه دختری"بگم چه جوری می اومد؟" یه مشک آبو بغل گرفته،آی حسین،اومد جلو گودال قتلگاه،یه مرتبه صدا زد:بابا،بابا... "دیدی دختر چه زبونی می گیره؟"صدا زد:بابا شنیدم کشتنت،شنیدم با لب تشنه سر از بدنت جدا کردن، بابا شنیدم بهت آب ندادن، بابا پاشو ببین برات آب آوردم،تا این صحنه رو زینب دید،صدا زد: همه ی زن و بچه ها بیان،همه رو جمع کرد،اومدن دنبال این دختر،جمع شدن توی قتلگاه، همه دارن گریه می کنند، همه دور گودال حلقه زدن، یکی خاک تو صورتش میزنه،یکی زیر چادرش موهاشو پریشون میکنه، یکی ناله میزنه،یه وقت دیدن زینب اومد وسط گودال نشست، صدا زد:حالا میخوام براتون روضه بخونم"مگه میشه روز اربعین زینب روضه خون نباشه؟"گفت: حالا همه ساکت باشید، بذارید خودم روضه بخونم، آخه خودم دیدم* همین جا لاله ام را سر بریدن ملائک از گلویش بوسه چیدن *خودم دیدن همه دور داداشم حلقه زدن، خودم دیدم نیزه دار داره با نیزه میزنه، خودم دیدم یکی با خنجر میزنه، خودم دیدم یکی با شمشیر میزنه.اونی که صدای من رو بلند کرد،دیدم اونایی که شمشیر ندارن، دیدم دامناشون رو پر از سنگ کردن، همه داداشمو با سنگ میزنن، همین جا، دستم رو گذاشتم رو سرم، فریاد زدم: "وامحمدا...واحسینا..." همین جا بود دیدم مادرم فاطمه اومد، کنار بدن عزیزم نماز خوند.... این اشکارو قدرش رو بدون، بمال به این دست و صورتت، این دستت اگه خالیِ،اگه چیزی در محضر اینا نداری،نگی گنهکارم،نکی من کجا حسین کجا؟ حاج رحیم ارباب که از اساتید آیت الله بروجردی بوده،گفت: یه روز دیدم دو تا جوان اومدن دم در مسجد ایستادن، ظاهر خیلی خوبی نداشتن، یکیشون گفت:فلانی اینجا امشب غذا میدن بیا بریم بخوریم، اون یکی گفت: نه بابا اینا هیئت دارن اگه بری توشون باید مثل خودشون بشی،باید سینه بزنی، دوساعت طول میکشه، گفت:حالا بیا بریم ما که کاری نداریم.میگه: این دوتا جوان اومدن، من هواشون رو داشتم، عقب مجلس نشستن، همه دارن گریه میکنن،ضجه میزنن،این دو تا جوان مسخره می کنند، می خندیدن،یعنی چی این سینه زنی؟یعنی چی این گریه؟... میگه:بارها اومدن از جام بلندشم برم اینا رو بندازم بیرون یا تذکر بدم بهشون،باز با خودم گفتم ،خود حضرت زهرا شاید ناراحت بشه،میگه:گذشت،فرداش دیدم این دوتا جوان که دیروز مسخره می کردند و می خندیدن، اول مجلس، هنوز منبری شروع نشده اومدن دو زانو جلو منبر نشستن هی گریه می کنند،هی تو سر خودشون میزنن،ماندم خدایا چی شده؟کشیدمشون کنار گفتم:اون از خنده ی دیشب شما،این از گریه ی امروز شما،چی شده یه شبِ زیر و رو شدید؟ گفت: فلانی دیشب که از اینجا رفتیم خونه، هر دوتای ما با هم این خواب رو دیدیم،خواب دیدیم صحرای محشره، مارو به عنوان گنهکار گرفتن،دست  و پامون رو زنجیر کردن،بستن دارن میبرن سمت آتش،هی التماس ،آقا تو رو بخدا مارو رها کنید، بذارید برگردیم عمل خوب انجام میدیم،گفت: نه اگه میخواستید تا حالا انجام میدادید، میگه ما رو نزدیک آتیش کردن، این داغی آتش به صورت ما می خورد، یه مرتبه دیدیم یه خانمی صداش رو بلند کرد گفت: صبر کنید، یه بی بی اومد، اینارو رها کنید، اینها مال من هستند، اینها آزاد شده ی من هستند، ملک ها مارو رها کردند، گفتیم: بی بی جان ما که یه دونه عمل خوب توی نامه ی عملمون نداریم، چرا مارو آزاد کردید؟ قصه چیه؟ گفت: یادتون هست دیشب اومدید هیئت؟گفت: یادتون رفتید زیر زمین شام خوردید؟ گفت یادتون توی راه پله ها می اومدید بالا،دیدید دو سه تا استکان نبلکی رو زمین ِ،گفتید اینهارو برداریم پای اینها بهش نخوره بشکنه؟ شما به اندازه ی یه جابجایی استکان نبلکی به گردن من حق دارید، به همون اندازه من دستت رو می گیرم... "بی بی جان می خوای بگم اینا چند ساله سینه زن حسینند؟ بی بی میخوای بگم اینا عمرشون، هستی شون برا حسینِ؟ می خوای بگم این نوکرا دو ماه محرم صفر همه چیزشون رو میذارن کنار،فقط توی حسینیه ها دنبال گریه کردن هستند؟ مگه میشه بی بی مارو نگاه نکنه،مگه میشه بی بی مارو رها کنه؟ 💫💫💫
-دشتی اربعینه، بوی یارت هاتیه زینب چاو انتظارت هاتیه گرده خوم هاوردمه یه کاروان خویشک دل بیقرارت هاتیه اى قرار قلب زار عاشقم بوی عطرغمگسارت هاتیه هاتمه له شام وکوفه ،ای برا له مزارت یاره زارت هاتیه م اسیرلطف و احسان تو بیم ویره، لطف بى شمارت هاتیه خویشکت هاتیه گرده کاروان زینب بی غمگسارت هاتیه ای برا یه اربعین،داخ تو دیم خویشک پر اشکبارت هاتیه حال م حال غمین ومضطره ودلی پرخم كنارت هاتیه م دل افکار و پريشان تونم زینب دلخسته یارت هاتیه اربعینه اربعینه ای برا دل چو(مجنون)بیسه بی همنوا @majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸احیاء کننده سنت پیاده روی اربعین مرجع تقلیدی که ۲۶۰ بار به زیارت سیدالشهداء رفت ! کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ زبانحال حضرت زینب اربعین حسین(کردی ) آه وفغان دیرم، له اربعین امشو یه سرچلی شاهه، چاوم بیه پرآو خوین ودوعین دیرم شین وه حسین دیرم2 ای ساربان، ایره باغ گل یاسه یه قوره ثارالس ، یه قوره عبّاسه (خون وه دو عین دیرم شین له حسین دیرم) (2) ویره حسین م، له م جدا کردن سره ،ولیو عطشان ، وه تن جیا کردن خون وه دو عین دیرم... ویره جیا بیه، دستی له تن سقّا خون جگر رشیا س ،وه دامن سقّا خون وه دو عین دیرم ... رباب وه غم ویره ، صدالتهاب دینه عکس علی اصغر، وه روی آب دینه خون وه دو عین دیرم ... ویره دو گل له م،گیان دایه، ژیره خار لو تشنه گیان دایه ، وه دیده ی خوینبار خون وه دو عین دیرم ... ویره وه خون، خفتن، هفتاد و دو یارم هجده گل پرپر، وه خاک و خون بارم خون وه دو عین دیرم... ویره تن قا سم، وه خوین شناور بی یه سیزده ساله، صدپاره پیکر بی خون وه دو عین دیرم، بوی حسین دیرم (2) ✍آرمین غلامی مجنون الشعرای کرمانشاهی ☑️کانال متن نوحه باسبک👆👆👆 سبک متن👇👇👇
❣﷽❣🌹 اربعین -اشعارکردی.. له شام بلا زینب،وه کرب و بلا هاتی وه، بهره عزاداری،سمت نینوا هاتی گردیه بغل قوره،عباس و حسینه خود خویشکه غریبه م،وه شور و نوا هاتی ای براحسین بینه ،قدم بیه له غم خم وه سرم له جوروخم،وه جور و جفا هاتی تو کشته ولوه،عطشان،م اسیر ظالم بیم رأس تو وه نی بهر،هم ری عزا هاتی وه کوفه و شاره شام،وتم م ، له خواص و عام وه خوین حسین م،ای خوین خدا هاتی وه خواب رقیه دی،یه شوه بیه مهمانت آخر وه سرت مهمان،بهر اسرا هاتی یا رب وه حق زینب،بخشای توجرم ، م (مجنون) وه در لطفم،وه جرم و خطا هاتی زمینه:،مظلوم حسینم رو (2) (مجنون کرمانشاهی)
❣﷽❣🌹 -اشعارکوردی م هر چه دیرم وه تولای حسینه روح دعا رمزه تمنای حسینه عهد الستی بستمه، م تا قیامت چاوه دلم مسته تماشای حسینه هر سر وه پای توکفیدن،جاودانه هر سر که بوده ن، گرم سودای حسینه به به نمازی که، له بین قتلگاهه ای فخره تنها سهم والای حسینه مرده دلیله، عشق تو باور نکردن تنیا دلِ زنده پذیرای حسینه وه نَحنُ وَجهُ الله یه بیه مسلّم وجه خدا واللهِ سیمای حسینه وه روژه محشر که گره ،وه کار دیریم چاوه فلک وه قد و بالای حسینه تو کعبه بیده ، قاطیه حُجاج بیمه م لحظه لحظه وه حسین محتاج بیمه (مجنون کرمانشاهی) _______________________ ✅کانال سبک وشعرمجنون کرمانشاهی
❣﷽❣🌹 -اشعارکردی بی، اربعین و هاتیه،زینب دواره کربلا تا وه فغان و اشک و آه،بهر حسین بگره عزا تاقوره گی بگیره بغل،نجوا بکه گرده برا بوشه که ، ای برا بپرس،وه خویشکه غم مبتلا بوشه له احوالم برا،بینه که محزون زینبم بوشه چه سان وه تو بیه ،وه کوفه و شام بلا گر تو نپرسی بوشمت،خم بی قدم وه بار غم بس که شنفتم طعنه و،دیمه جفا وه اشقیا ویره توام بگرم عزا ،وه یار و انصارت برا وه سوز دل ناله بکم،تابرشنم اشک عزا غیر ه رقیه دویته تو،اطفال جمله حاضرند بیه سفیر تو وه شام،ای تشنه کام نینوا (مجنون)نوا دیره له خم،ناله دیره امشو ارات یا رب وحقه اربعین،فرما قبول له، م عزا زمینه: (مجنون کرمانشاهی)
غارت پیراهنت را دیده ام بر روی نی رفتنت را دیده ام تازیانه خوردنت را دیده ام پاره پاره آن تنت را دیده ام اربعین زینب سوی گودال رفت دیدی آخر زینبت ازحال رفت بوده ام ،یادِ تنت یک اربعین خونی است پیراهنت یک اربعین یادِ  نیزه خوردنت یک اربعین راس بر نی رفتنت یک اربعین ازفراقت قامت من خم شده یک نفر ازکاروانت کم شده توبه نی بودی وحیرانت شدم؟ من چهل منزل پریشانت شدم؟ شاهد اشک یتیمانت شدم هرکجایی دیده گریانت شدم درهوایت اربعینی آمدم روی نی بودی وبرتو سر زدم دیده گریان بوده ام پایِ سرت بین راه افتاده ازپاِ خواهرت گشته زینب یک تنه یک لشگرت یادویدم در پی آن دخترت برزمین میخورد و از ماجای ماند هرکجا باگریه مارامیکشاند بازهم اشکم سرازیر غم است بال وپرها گیر زنجیر غم است کوچه درهر کوچه تحقیر غم است بین غصه خواهرت پیر غم است سنگها خورده به ماه هرشبت خورده بر پیشانی این زینبت دیده ام خولی وشمر بی حیا دیده ام از مردم ِ کوفه جفا من غمی بدتر ز دشت کربلا لطفی از قومی که بوده آشنا بی حیا آمدکنیزی بی نهاد نان و خرمابهر ِ خیراتش بداد بر دره دروازه ای در ازدحام.. بهر استقبال ماقومی زشام چشم های هرزه ای از روی بام کرده بودن قوم مابی احترام دیدگانی سوی ما ها خیره بود چشم نامحرم به زنها خیره بود ازچه گویم شام ،نامش سنگ بود یاجواب ،انتقامش سنگ بود بر سره هر پشت و بامش سنگ بود برتو آخر احترامش سنگ بود تونمی پرسی ز احوالم چرا باتوبودم من چهل منزل اخا حقِّ زینب سیلی و آزار نیست کوچه گردی بین ،اینِ انظار نیست یاعبور از کوچه وِ بازار نیست یاسزاوارِش دل غمبار نیست بین این غوغا نرفته معجرش شدشکسته بین این کوفه سرش بوی نان می آمد ازاین خانه ها؟ دیدی ازنی ضَعفِ این دُردانه ها؟ جای ما دادند درویرانه ها؟ دیده ای شلاق براین شانه ها؟ دست بسته بوده ایم پیشِ عوام بی توما را برده اند بزم حرام ماکجا و مستی وبزم شراب میدهد ملعون دل ماراعذاب میکشد آهی حزین از دل رباب راس تو دیده به حال پیچ و تاب خون چکیده از لبانت ناگهان برلبانت خورده چوب خیزران کن نظاره خواهرت درپای قبر گریه کردم برسرت درپای قبر دیده ام چشمِ ترت درپای قبر آمداز ره دخترت درپای قبر حق بده مردک مریضش خوانده است یاکسی آنجا کنیزش خوانده است @majnon1396
♥رجزاربعین کربلا... پای پیاده زیرعلم. اربعین خوش است تاول زدن بپای غم اربعین خوش است پای پیاده سوی حرم هروله کنان سینه زدن میان حرم اربعین خوش است "موکب به موکبت همه زوار عاشق است." باران اشکها به غم اربعین خوش است ای کعبه ی دل همه عشاق یاحسین پای پیاده سوی حرم اربعین خوش است مزدتمام سینه زنان دست فاطمه است سایه نشین به زیرعلم اربعین خوش است زوارمیلیونی به حریم توآمده وقت عبور پای قدم اربعین خوش است با دم گرفتنم همه رامست میکنم ای نوحه خوان. بخوان که دم اربعین خوش است (مجنون)به سر زنان به عزای توآمده اینجاتمام اشگ غم اربعین خوش است.. 📝.شعر @majnon1396