eitaa logo
- ای‌اجتماع‌ ِسیزده‌ماه‌‌وستاره -
1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
51 فایل
شیعه به دنیا آمده‌ایم ؛ك مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم🌿 - - کنیز حضرت مادرهستم، دانشجوی ِدکتری ِتخصصی شیمی‌فیزیک جهت ِارتباط: @HMMZ8889 - - به قول حضرت ِآقا، بچه حزب‌اللهی باید در تمام ِ زمینه‌ها علمدار باشه کپی‌حلال‌به‌شرط‌عضویت ُ تلاوت‌دعای‌عهد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 همیشه وقتی میخواست فیلم یا عکس شهدا رو تماشا کنه منو مینشوند کنارش ودوتایی باهم تماشا میکردیم به قول خودش میخواست من رو آماده کنه. همیشه از شهادت حرف میزد وقتی گریه میکردم، بغض میکرد واشک توی چشمهاش جمع میشدو میگفت: "ببخشید خانم معذرت میخوام" بعد که گریه هام تموم میشد بهم میگفت: "همیشه بخند و شاد باش که با خوشحالیت خوشحال میشم. اگه ناراحت باشی و گریه کنی منم دلم میگیره و ناراحت میشم" بعد غیر مستقیم با شوخی وخنده میگفت: "انقدری که من بهت علاقه دارم مطمئنم که زیاد پیشت نمیمونم" بخاطر همین هروقت دلم میشکنه وگریه میکنم عطرش رو احساس میکنم وشب خوابش رو میبینم وقتی گله میکنم که چرا نیستی میگه من درتمام شرایط کنارتم و تنهات نمیزارم ولی تو نمیتونی منو ببینی.. در بدترین شرایط کنارم بوده وبهم کمک کرده ودستم رو گرفته، هیچوقت تنهام نزاشته (کمیل) شهادت شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
💔   از خداوند سه آرزو طلب کرده بود، ملاقات حضوری با حضرت امام(ره)، زیارت حضرت زینب (سلام‌الله علیها) و همسری که کنیز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد خیلی زود سید به هر سه خواسته اش رسید. فردای روز عملیات  با مادرشان تماس تلفنی داشته اند و می گویند دختری را معرفی کرده اند که ما به خواستگاری اش برویم. و ملاقات حضوری حضرت امام ( ره ) هم خیلی زود روزی شان می شود و به فاصله بسیار کوتاهی بعد از مراسم عقدش، راهی سوریه برای زیارت می شود اما همیشه افسوس می خورد که چرا آن موقع در آن حس و حال خوب، رزق شهادت را از خداوند نخواسته است. 💞 @shahiidsho💞
💔 زیاد شنیده ام که می‌گویند: ۲ تا بچه داری چرا می‌خواهی بروی؟ طوری می گویند به خاطر بچه هایت نرو که انگار من معنی زن و بچه را نمی‌فهمم😒 و بویی از عشق نبرده ام یا دلم سنگ است❗️ فدایی عمه جان ..... مذهبی ها عاشق ترن....اما بلدن عشقشونو خوب وصل کنن... 💞 @shahiidsho💞
💔 💕 در اولین روز ماه رجب، عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید».. خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود. اولین مکانی هم که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهدا بود. وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهدا، شهیدی را هم نام آقا صادق ببینم این دعا را خواهم کرد. دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صادق جنگی را دیدم. در آن لحظه، حال عجیبی پیدا کردم اما بعد از آن به این دعا مصمم شدم. به روایت همسر 💞 @shahiidsho💞
🔳زندگی عاشقانه 🔻یادمه یکروزتو خونمون بابچه هانشسته بودیم ، بچه ها کوچیک بودن و سرگرم بازی هوای گرم و شرجی تابستون،مثل همیشه خونه رو برق انداخته بودم.برای همسرم شربت خاکشیر آماده کرده بودم . همسرم زنگ آیفون و زد و تو با تعجب از اینکه چرا با کلید در و باز نکرده و زنگ میزنه رفتم جلوی آیفون ، توی تصویر فقط یک شاخه گل رز قرمز دیده میشد همسرم با یک شاخه گل بعد از 24 ساعت شیفت به خونه اومده بود بخدا قسم شهدا همشون زندگی عاشقانه ای داشتن و مطمئنم در آسمان هم عاشق می مانند بیشتر از قبل .... 🔻 برای شادی روح شهدا صلوات راوی همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1476919296Cfd2ed02a92