eitaa logo
مکتب ام ابیها سلام الله علیها
710 دنبال‌کننده
40.6هزار عکس
48.7هزار ویدیو
2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | روایت مشعل‌های آمریکایی! ⁉️ ماجرای پشت‌پرده مشهورترین مجسمه جهان! 💢 چگونگی زنانه‌شدن مصرف سیگار! ♨️ ترفند صنایع دخانی آمریکا برای جذب خانم‌ها به سیگار! 💢 دنیای مدرن و استفاده ابزاری از زنان! 💢 سیگار و برابری و آزادی زنان! ⁉️ شرکت‌های دخانیات آمریکا چطور سیگار را تبدیل به پرچم آزادی زنان کردند؟ ♨️ سیگار نمادی از استقلال و تمدن! 💢 واقعیت عجیب گرایش زنان به ! ⁉️ سیگار چطور تبدیل به مشعل آزادی زنان شد؟ 💢 آزادی زنان به سبک آمریکایی! ________________________ 🔹برشی از سخنرانی در برنامه جهان آرا 💎ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مشعل‌های آمریکایی! 💢 دنیای مدرن و استفاده ابزاری از زنان! 💢 واقعیت عجیب گرایش زنان به ! ________________________ 🔹برشی از سخنرانی در برنامه جهان آرا ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
19.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 نظر جالب دکتر عزیزی درباره رد کردن کسی به دلیل کشیدن 🟣 باید بررسی شود شاید اخلاق و رفتار خوبی داشته باشد که سیگار کشیدنش اصلا به چشم نیاید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🌺ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
⭕️ دود مشکوک 🔸 قسمت اول👇 🔻آوا موهای قرمز آتشینش رو توی یه دم اسبی گنده جمع کرده بود و با یه تی‌شرت مشکی و شلوار جین پاره پوره، توی کافه دودی شهرمون مثل یه فشفشه‌‌ی آماده انفجار می‌درخشید. یه سیگار بین لب‌هاش بود و دودش رو با حرکات آهسته و اغواگرانه بیرون می‌داد. انگار داشت یه فیلم هالیوودی بازی می‌کرد! 🔺آوا فکر می‌کرد سیگار کشیدن خیلی باحاله. یه جور علامت بزرگسال بودن، یه نشونه از اینکه دیگه بچه نیست و همه چیز رو می‌فهمه. البته اینو از روی تبلیغات رنگارنگی که توی مجلات می‌دید فهمیده بود؛ دخترهایی با موهای براق و لبخندهای جذاب که با سیگار توی دستشون، خیلی خوشحال و ریلکس به نظر می‌رسیدن. 🔻یه روز، وقتی آوا داشت با دوستانش توی کافه لاف می‌زد، یه پسر عینکی و موجه به اسم سام وارد شد. سام یه روزنامه‌نگار بود و به نظر می‌رسید خیلی جدی و باهوش باشه. آوا اولش فکر کرد این پسر خفن بهش کاری نداره، اما سام یه نگاه عجیب به آوا انداخت و بعد شروع کرد به نوشتن توی دفترچه‌اش. 🔺آوا با خودش گفت: «حتماً داره یه رمان پلیسی می‌نویسه و من الهام بخشش شدم!» 🔻اما بعد فهمید که سام داره راجع به سیگار تحقیق می‌کنه. آوا اولش خیلی تعجب کرد. مگه میشه کسی از سیگار خوشش نیاد؟ آخه مگه میشه دنیارو بدون دود سیگار تصور کرد؟ 🔺سام با آوا شروع به صحبت کرد و سعی کرد بهش بگه که سیگار کشیدن چقدر ضرر داره. آوا اولش به حرف‌های سام نخندید، اما کم کم کنجکاو شد. شاید این پسر عینکی چیزی می‌دونست که بقیه نمی‌دونستن. 🔻آوا با خودش فکر کرد: «آخه مگه میشه یه چیز که اینقدر باحاله و همه دوستش دارن، ضرر داشته باشه؟» 🔺اما سام به حرفش ادامه داد و به آوا گفت که شرکت‌های سیگاری دروغگو هستند و فقط می‌خوان پول در بیارن. اون به آوا نشون داد که چطور با تبلیغات زیبا و دروغین، آدم‌ها رو به سمت سیگار کشیدن تشویق می‌کنن. 🔻آوا هرچه بیشتر به حرف‌های سام گوش می‌داد، بیشتر گیج می‌شد. شاید حق با سام باشه. شاید سیگار اونقدرها هم که فکر می‌کرد باحال نباشه. و اینجاست که ماجرای آوا و سام شروع میشه... ادامه دارد... 📚 ======================= ⚠️ این داستان، برگرفته از کتاب «ناگفته‌های صورتی» اثر است که می‌توانید برای دریافت آن به اینجا مراجعه کنید. 🌺ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
⭕️ دود مشکوک 🔸 قسمت دوم👇 🔻آوا باورش نمی‌شد که سیگاری که این همه عاشقش بود، بتونه اینقدر بد باشه! اون از سام پرسید: «پس چرا همه سیگار می‌کشن؟ مگه اونا هم نمی‌خوان سالم بمونن؟» 🔺سام با لبخندی تلخ جواب داد: «آوا جون، اینجاست که قضیه جالب میشه. شرکت‌های سیگاری خیلی زرنگن. اونا با تبلیغات قشنگ و بازیگرای معروف، همه رو فریب میدن. اونا میگن سیگار کشیدن خیلی باحاله و باعث میشه آدم جذاب و باکلاس بشه. حتی یه عده دکتر هم پیدا شدن که میگن سیگار ضرر نداره!» 🔻آوا دهنش از تعجب وا موند. اون فکر نمی‌کرد شرکت‌ها بتونن اینقدر دروغگو باشن. سام ادامه داد: «اونا به خصوص روی دخترها کار می‌کنن. میگن سیگار کشیدن باعث میشه دخترها لاغرتر و جذاب‌تر به نظر بیان. تازه، سیگار کشیدن یه جور مبارزه با قوانینه، یه نشونه از استقلال و آزادی!» 🔺آوا سرش رو به نشونه‌ی تأسف تکون داد. اون متوجه شد که چقدر فریب تبلیغات رو خورده. حالا دیگه به سیگار مثل قبل نگاه نمی‌کرد. 🔻آوا و سام تصمیم گرفتن که بیشتر در مورد این موضوع تحقیق کنن. اونا به کتابخونه رفتن و کلی کتاب و مقاله درباره سیگار خوندن. هرچی بیشتر می‌خوندن، بیشتر متوجه می‌شدن که چه فاجعه‌ای در حال اتفاق افتادنه. 🔺یه روز، آوا و سام به طور اتفاقی به یه سند محرمانه دست پیدا کردن. این سند نشون می‌داد که یکی از بزرگترین شرکت‌های سیگاری، سال‌ها پیش می‌دونسته که سیگار باعث سرطان میشه، اما این موضوع رو از مردم پنهان کرده بوده. 🔻آوا و سام از این کشف خیلی شوکه شدن. اونا فهمیدن که چقدر بزرگا می‌تونن دروغگو باشن و به خاطر پول، سلامتی مردم رو به خطر بندازن. 🔺آوا دیگه نمی‌تونست ساکت بمونه. اون می‌خواست همه رو از این موضوع آگاه کنه. اون و سام تصمیم گرفتن که یه کمپین بزرگ راه بندازن و به مردم بگن که سیگار کشیدن چقدر خطرناکه. 🔻اما اونا می‌دونستن که این کار آسون نیست. شرکت‌های سیگاری خیلی قدرتمند بودن و هر کاری می‌کردن تا از افشای حقیقت جلوگیری کنن. آوا و سام می‌دونستن که یه مبارزه سخت در انتظارشونه، اما اونا امیدوار بودن که بتونن دنیا رو تغییر بدن. 🔺و اینجاست که ماجرای آوا و سام وارد مرحله‌ی جدیدی میشه... ادامه دارد... 📚 ======================= ⚠️ این داستان، برگرفته از کتاب «ناگفته‌های صورتی» اثر است که می‌توانید برای دریافت آن به اینجا مراجعه کنید. 🌺ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯