فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آشنایی_با_حجاب
از زبان شهيد حاج شيخ احمد كافے
به کودکانتان چیزهایی بیاموزید که خداوند با آن چیزها سودشان می رساند تا مرجئه (منحرفان عقیدتی) با دیدگاهشان بر آنان چیره نشوند .---»امام علی ع
#امیر_المومنین #حدیث #حجاب #عفاف #حجاب_و_عفاف #تربیت_کودکان #شهید_کافی #کافی #مرحوم_کافی #مهدیه_تهران #صدای_شهید_کافی #چادر #عادت #کلیپ #دختر
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
#عفافگرایی
🍂در هیاهوی #شهر گم شدهام. میان صدای بوق ماشینها، معامله آدمها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.
🍂حال انسانها عوض شده است. گویی مانکنهایی برای #تبلیغ لباس بر روی زمین #خدا شدهاند.
🍂#حجاب...، غریبترین و مظلومترین پوشش این روزهاست.
🍂چشمانم را میبندم و پرنده دلم، به سوی #شهیده_کمایی پرواز میکند. منافقین او را با چادرش خفه کردند. نمیدانم چرا مردم با چادر قهر کردهاند! آن را بوسیدهاند و گوشه کمدهایشان خاک میخورد.
🍂چشمانم به #موهای بافته شده زیبایی میافتد. بافت این موها، مرا یادِ دستهای بسته #شهدای_غواص میاندازد.
🍂نمیدانم بافت دستهای بسته محکمتر است یا بافت موهای رها شده در خیابانها؟ آنان با دستِ بسته هم #مقاومت کردند اما ما، با دستهای باز چه میکنیم؟!
🍂روز به روز لباسها آب میرود. خیاط سلیقهها، قد شلوارها را کوتاهتر میکند و بخیل میشود در خرج کردن دکمه برای #مانتوهایی که لبههایش از هم فراریاند.
🍂یادم به شهدایی میافتد که دستهایشان را فدا کردند، اما پیراهنهایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و #شرمنده نبینند.
🍂کمی آنطرفتر #مردهایی را میبینم کنار این #عروسکهای خوش رنگ و بدلباس، که رگ #غیرت بر گردنشان نبض ندارد و بیخیال به این نمایش #بی_حیایی لبخند میزنند.
🍂شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و #موهای رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه میکند که نکند این ها #دختر باشند.
🍂#دلم گرفته و #اشکهایم پایان تلخ قصه #آزادی است.
✍️#طاهره_بنائی_منتظر
💎کانال #نگاه_مادر↙️
╔═🕊🍃═════╗
🆔 @Negah_madar
╚═════🍃🌾═╝
#عفافگرایی
🔷 درِ اتاقِ رئیسِ "مؤسسه اسلامى نیویورک" را گشود و بی مقدمه گفت: "مى خواهم مسلمان شوم"!
🔷 مرد سرش را از روى کاغذ برداشت و چشمش به #دختر جوانى افتاد که چیزى از وجاهت و جمال کم نداشت. گفت: "باید بروى تحقیق کنى. دین چیزى نیست که امروز آن را بپذیرى و فردا رهایش کنى".
🔷 قبول کرد و رفت، مدتى بعد آمد. مرد راضى نشد... باز هم باید تحقیق و مطالعه کنى. آن قدر رفت و آمد که دیگر صبرش لبریز شد. فریاد کشید و گفت: "به خدا اگر مسلمانم نکنید، مى روم وسط سالن داد می زنم و مى گویم من مسلمانم".
🔷 مرد فهمید که این دختر جوان در عزم خود جدى است. روز میلاد #پیامبر_اکرم (ص) جشنى به پا کردند و او در آن مجلس مسلمان شد و براى اولین بار #حجاب را پذیرفت.
🔷 خانواده مسیحى دختر که با یک پدیده جدید مواجه شده بودند، شروع به آزار و اذیت او کردند و روز به روز بر سختگیرى و فشار خویش افزودند. دختر مانده بود چه کند!
🔷راه مؤسسه اسلامى نیویورک را در پیش گرفت و مسئولان این مرکز را در جریان وضعیت خود قرار داد. آنان نیز با برخى از علماى ایران تماس گرفتند و مطلب را با آنان در میان گذاشتند. در نهایت، کار به اینجا رسید که اگر خطر جانى او را تهدید مى کند، اجازه دارد #روسرى خود را بردارد.
🔷 دختر پرسید: اگر من روسرى خود را برندارم و در راه #حفظ_حجابم کشته شوم، آیا #شهید محسوب مى شوم؟
🔷 پاسخ شنید: آرى و او با صلابت گفت: "والله قسم روسرى خود را برنمیدارم، هر چند در راه حفظ حجابم، جانم را از دست بدهم".
✍️ #حسین_سروقامت
💎کانال #نگاه_مادر↙️
╔═🕊🍃═════╗
🆔 @Negah_madar
╚═════🍃🌾═╝
#عفافگرایی
#غیرت_ورزی
🍂در هیاهوی #شهر گم شدهام. میان صدای بوق ماشینها، معامله آدمها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.
🍂حال انسانها عوض شده است. گویی مانکنهایی برای #تبلیغ لباس بر روی زمین #خدا شدهاند.
🍂#حجاب...، غریبترین و مظلومترین پوشش این روزهاست.
🍂چشمانم را میبندم و پرنده دلم، به سوی #شهیده_کمایی پرواز میکند. منافقین او را با چادرش خفه کردند. نمیدانم چرا مردم با #چادر قهر کردهاند! آن را بوسیدهاند و گوشه کمدهایشان خاک میخورد.
🍂چشمانم به #موهای بافته شده زیبایی میافتد. بافت این موها، مرا یادِ دستهای بسته #شهدای_غواص میاندازد.
🍂نمیدانم بافت دستهای بسته محکمتر است یا بافت موهای رها شده در خیابانها؟ آنان با دستِ بسته هم #مقاومت کردند؛ اما ما، با دستهای باز چه میکنیم؟!
🍂روز به روز لباسها آب میرود. خیاط سلیقهها، قد شلوارها را کوتاهتر میکند و بخیل میشود در خرج کردن دکمه برای #مانتوهایی که لبههایش از هم فراریاند.
🍂یاد شهدایی میافتم که دستهایشان را فدا کردند، اما پیراهنهایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و #شرمنده نبینند.
🍂کمی آنطرفتر #مردهایی را میبینم کنار این #عروسکهای خوش رنگ و بدلباس، که رگ #غیرت بر گردنشان نبض ندارد و بیخیال به این نمایش #بی_حیایی لبخند میزنند.
🍂شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و #موهای رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه میکند که نکند این ها #دختر باشند.
🍂#دلم گرفته و #اشکهایم پایان تلخ قصه #آزادی است.
✍️طاهره بنائی منتظر
#نگاه_مادر
@Negah_madar