سلام وعرض تسلیت ایام سوگواری خانم #ام_البنین
ان شاءالله از فردا
خطبه فدکیه را
در کانال بارگذاری خواهم کرد
با ما همراه باشید
و #زندگینامه
مادر قمر بنی هاشم را امشب در کانال خواهم گذاشت
ان شاءالله در نشر مطالب یاریمان کنید
و #حضرت_مادر
نگاه پر مهرش را به ما هدیه دهد
#حضرت_مادر_فقط_زیر_چادرتان_آرامیم
https://eitaa.com/somayehayezaman
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
#زندگینامه✨
#شهیده_راضیه_کشاورز 🌸🌸🌸
11 شهریورماه سال 1371 در یک ظهر گرم تابستانی همزمان با نوای ملکوتی اذان ظهر
در مرودشت شیراز به دنیا آمد. 😌
والدینش بخاطر ارادتی که به خانم #فاطمه_زهرا(سلام الله علیها) داشتند نام راضیه را برایش برگزیدند😃😍.
راضیه روز به روز
بزرگتر می شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفی به خانه می بخشید.☺️
از همان کودکی روحیه ای شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهربانی اش به وضوح در برخورد با اطرافیان آشکار بود.😯😯😯
#شادی روح شهدا صلوات ♡♡
💎کانال #نگاه_مادر↙️
╔═🕊🍃═════╗
🆔 @Negah_madar
╚═════🍃🌾═╝
💐🍃؛
🍃؛ #زندگینامه
او در سال 1336 در خرمشهر به دنیا آمد و فرزند سوم خانواده بود. تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد اما در کنار تحصیل سعی میکرد خیلی چیزها را یاد بگیرد. به گفته خانوادهاش نسبت به زمان خودش خیلی جلوتر بود.
گواهینامه رانندگی داشت و بسیار عالی رانندگی میکرد، در حالی که آن زمان در خرمشهر و شهرستانهای دیگر زنها چندان نمیتوانستند سراغ این کار بروند.
تایپ فارسی و لاتین را بسیار خوب میدانست و حتی یک لحظه از زندگی و فرصتهایش را بیهوده از دست نمیداد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که هنوز نهضت سوادآموزی تشکیل نشده بود. شهناز همراه چند نفر دیگر گروهی را تشکیل دادند و به روستاها میرفتند و به بچهها درس میدادند.
تا اینکه 31 شهریور 59 جنگ آغاز شد. خانواده آنها مانند بسیاری از خانوادههای خرمشهری از این شهر رفتند. به گفته خواهر شهید آنها هم به اهواز رفتند اما شهناز نتوانست از شهر دوربماند و دوست داشت در دفاع از شهر و کشور شرکت کند و به کمک دوستانش برود که در خرمشهر مانده بودند.
او همراه دیگران با تمام توان سعی داشت از شهر دفاع کند تا هشتم مهر رسید. از شیراز، کامیونی برای جبهه خرمشهر بار آورده بود و میخواست آنها را در مدرسهای خالی کند. دخترها منتظر آمدن مردها نشدند و خودشان دست به کار میشوند تا بار کامیون را خالی کنند.
زمانی که مشغول کار بودند که دیدند سر فلکه گلفروشی، عراقیها یکی از خانهها را با خمپاره زدند.
شهناز و دوستانش به طرف خانه دویدند تا اگر کسی آنجا هست، او را بیرون بیاورند. همان زمان خمپاره دیگری به زمین خورد و منفجر شد.
ترکش مستقیماً به قلب شهناز اصابت و او را همان جا شهید کرد. نحوه به خاک سپردن شهناز داستان تلخی دارد؛ شهناز در گلزار شهدای خرمشهر به خاک سپرده شد اما آنقدر شهر ناامن بود که فقط 5 نفر در تشییع او حضور داشتند و بیآنکه پدرش حضور داشته باشد توسط مادر و برادرهایش به خاک سپرده شد. برادرها با دست روی یک سنگ نام شهنار را کندند و بعدها با همین نشانهها بود که خانواده توانستند مزار او را پیدا کنند./
برای شادی روحش صلواتی هدیه کنیم
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
🍃
💐🍃
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
••🦋•• 📕#شناسنامہشهیده⇣⇣ نام : شهیده شهناز حاجی شاه تولد : 1336🌸 محل تولد : خوزستان شهادت : 8/مهر/
🦋••
سلام بر دوستداران شهدا🤚
من حاجی شاه هستم🤗
خانواده ی ما از چهار برادر و سه خواهر تشکیل
شده بود. دو تن از برادرهايم به نام هاي محمد
حسين و ناصر در خرمشهر شهيد شدند🕊
من دیپلمم را که گرفتم، درس حوزه را شروع کردم.
بسیار فعال بودم و انرژی ام تمام نمی شد😍
در کتابخانه فعالیت می کردم و در عین حال
دوره های آموزشی مذهبی و رزمی را دیده بودم🧕
حتی یک سال پیش از آغاز جنگ برای مبارزه با
قاچاق مواد مخدر، مسلح شده بودم👀
یک بار هم چهل نفر از دختران را برای آموزش دینی
به قم بردم و بعد هم آنها را برای آمادگی نظامی
به شلمچه بردم که در آنجا ، یکی از آنها در رودخانه
افتاد و من با زحمت فراوانی او را نجات دادم🙂
در سال هاي آغازين انقلاب در جهاد سازندگي به
خدمت پرداختم و در همان زمان،جنگ آغاز شد و
من در کنار ديگر مردم خرمشهر به دفاع از کيان
اسلامي مشغول شدم🇮🇷
اما در همان روزهاي اول جنگ یعنی هشتم مهرماه
سال 1359 بر اثر اصابت ترکش با خون سرخ خود
خرمشهر را خونين شهر ساختم و عاشقانه به ديار
دوست پرکشيدم و نخستین بانوی شهید خرمشهر
لقب گرفتم😊✌️
#زندگینامه/#شهیدهشهنازحاجیشاه❤️