•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۷۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... سرم را برگردا
۷۳ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش اول
محبت شهید به همکاران
... از چیز گرانبها خبری نبود. ولی دیدم در بین سوغاتیها یک کتابی خودنمایی میکند. کتاب را گرفتم. دیدم نوشته آخرین نماز در حلب، دو ویژگی جوان مؤمن انقلابی مدافع حرم پاسدار شهید عباس دانشگر. مدام در این فکر بودم که این چیز گرانبها چه بود. بعد از عزاداری به خانۀ فامیل برگشتم. دوباره بسته را باز کردم. دیدم مقداری سوغاتی است و چیز گرانبهایی در بسته نیست. کتاب را گرفتم. از صفحۀ اول شروع به مطالعه کردم. آرامآرام عشق و علاقهام به شهید بیشتر شد. از مطالعۀ کتاب لذت بردم. وقتی وصیتنامه را میخواندم، به عظمت روح بلند شهید پی بردم. اشک میریختم و حسرت میخوردم که من هم روزی همکارش بودهام؛ اما از کاروان شهدا جا ماندهام. متوجه شدم خداوند متعال چه بندگان پاک و مخلصی دارد که ما از آنان غافلیم. هرچه میخواندم، علاقه و عشقم به شهید و کتابش بیشتر میشد. صفحات آخر را به پایان بردم. دلم طاقت نداد. دوباره از اول شروع کردم...
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #برادر_شهیدم
#مکتبشهیدعباسدانشگر
اگه کسی بعد وضو گرفتن...
آیت الکرسی رو بخونه
خدا ثواب ۴۰ سال عبادت رو مینویسه
و مقامش رو ۴۰ درجه بالاتر میبره.
حالا اگه کسی موقع وضو گرفتن
سوره قدر رو قرائت کنه
از گناهانش خارج میشه
جوری که انگار تازه متولد شده.🕊
#رزق_معنوی
#ثوابیهویۍ
📸#تصاویر_ارسالی
✅که کوچه های قم را
زیارت را ، دست بر روی سینه گذاشتن و سلام دادن را .. همه اش را به نیابت از تو انجام میدهم . ای برادرِ شهید...
_
_
#شهید_عباس_دانشگر
#بیادرفیق_شهیدم🌹
{ویَبقَیاللهُحینَلایَبقیَاحَد}
+خدامۍماندهنگامۍکہکسۍ
نمۍماند...🌿
💙¦↫ #خـدایاشـکرتــــ
40.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•⟨🤍هُوَ الْخَالِقُ الْمُتَعَالْ🦋⟩•
خوبترین خبرِ غروبِ جمعه ی من ؛ پس کی از
راه خواهی رسید؟
امام زمانم، این دنیا برای تحول و شکوفاشدن منتظر توست. اگر تو بیایی بیابان هم گلستان میشود، نهرهای خشکیده پر آب میگردد و دلهای گناه آلود ما از معصیت منزه خواهدشد!
جمعه ها میآیند ، غروب میشوند و میگذرند اما تو نمیآیی ؛ و من به این فکرمیکنم که تو چقدر هنگام دیدن پرونده اعمال ما دلگیر خواهی شد.
مهدیِفاطمه‹عج› هر جمعه در اثنای افول آفتاب ، به خورشیدی که در حال غروب کردن است خیره میشوم و میاندیشم باز هم تو نیامدی؛ کاش لایق یاری تو باشم، کاش من هم یکی از آن ۳۱۳ سوار باشم که تو را همراهی میکنند!
آقا جان چشم های ما به انتظارِ رخسارِ بیهمتای توست و گوشهایمان منتظر شنیدن ندای ″أنَاالْمَهْدیٖ″ات؛ بیا که زمستان سرد و بیطراوتِ ما تنها با ظهور و حضور تو گلستانِ بهاری میشود.
یا قائم آل محمد ، من همچنان هر روز به شوق آمدنت دعای″الهیعظمالبلاء″ را زمزمه میکنم؛
تو امام حسین امروز منی و من تا جان در بدن دارم تحت فرمان تو ام!...
دیـدار تـو گر صبـح ابـد هم دهـدم دسـت ،
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی…
✍🏻 #مکتبشهیدعباسدانشگر
🤍 #اللھمعجللولیڪالفرج
🦋 #لبيڪیامہدےعج
••مجموعهمکتبشهیدعباسدانشگر↓↓
🆔@maktababbasdanshgar
«وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»
و خدا را آن گونه که شایستهی اوست نشناختند.
📚سوره زمر/آیه ۶۷
+خدا هی بهمون میگه عزیزم
بسپارش به من ،بعد ما ناز میکنیم
بهش اعتماد نداریم و میگیم نه تو نمیتونی!
بسپار به خدا و مطمئن باش
اندوه عالم رو از روی شونههات برمیداره...
#آیهگرافی 🌹🖇
📸 #تصاویر_ارسالی
✍🏻:/ دوتا از کتاب های شهید دانشگر در کتابفروشی حرم مطهر رضوی!...
کتاب رفیق شهیدم مرا متحول کرد
و کتاب راستی دردهایم کو😍
#شهید_مدافع_حرم
#بیادرفیق_شهیدم
«یا اَرْاَفَ مِنْ کُلِّ رَؤُفٍ»
ای مهربانترین مهربانان💕
#معبودم
فضیلتنمازجماعتودرمسجدآنچنانعظیم
شمردهشدهاستڪہاعجاببرانگیزاست وقطعاخیرڪثیردرآننهفتہاست.
•شهید عباس دانشگر
•کتاب تاثیر نگاه شهید
#یادداشت_شهید ❤️
#شهید_عباس_دانشگر
-میگفت..
خدا به ما توفیق آگاهی دهد
که اگر در ابتلا و آزمایش قرار گرفتیم،
بد را خوب و خوب را بد نبینیم؛
ما خرابیم، خداکند که بفهمیم خرابیم تا به
فکر اصلاح و درمان برآییم!🌱
ـ
🎤-آیتاللهبهجت-
#سخنبزرگان #منبرمجازی
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۷۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... از چیز گرانب
۷۴ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش اول
محبت شهید به همکاران
... همانطور که اشک از گونههایم جاری بود، میگفتم: من که یه روزی ادعا داشتم از این کاروان عقب مونده ام. دهههفتادیها از ما جلو زدن. بعد از تمام کردن بار دوم، خواب از سرم پرید. کتاب را کنار گذاشتم؛ اما دیدم یک جاذبۀ معنوی در من ایجاد شده که نمیتوانم از کتاب دل بکنم. مدام عکس شهید را میدیدم و گریه میکردم. این شهید بدجور من را مجذوب خودش کرده بود. تحولی در درونم ایجاد کرد. آن شب در حسرت نرفتن به سوریه میسوختم. دست و صورت را آب زدم. برای بار سوم کتاب را گرفتم و از اول خواندم. این بار به عمق شخصیت شهید بیشتر پی بردم و خداوند متعال را شکرگزاری کردم که در این سفر معنوی گذرم به مسجد جمکران افتاد. گویا روزی من بود که با شهید عباس دانشگر آشنا شوم.
صدای اذان را از مسجد شنیدم. بلند شدم و نماز صبح را خواندم. آن شب یک شب بهیادماندنی برایم بود. جذبه و عشق عباس در دلم طوفانی ایجاد کرد که وصفشدنی نیست. آن شب احساس کردم با شهید رفیق شدهام. با لحن دوستانه و صمیمی به شهید عباس گفتم: اینطور دلم رو منقلب کردی. دستم رو بگیر و کمکم کن تا تعلقات دنیوی اسیرم نکنه و بتونم تا آخر عمر توی مسیر ولایت و شهدا قدم بردارم. یقین کردم منظور آن آقا از چیز گرانبها همین کتاب بود. آن دستورالعمل و وصیتنامۀ شهید بهترین هدیه برایم بود...
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #داداشعـباس
#مکتبشهیدعباسدانشگر