eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگی‌اش جاری بود، هر کجای زندگی‌اش سرک می‌کشیدی، می‌دیدی‌شان. خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب می‌کرد برای عکس شهدا. در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکس‌ها را چسبانده بود. مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه می‌گفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بی‌اعتنا نبود، سعی می‌کرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شب‌ها که می‌خوابید. 🌷 کتاب عمارحلب، صفحه 201 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
گوشی محسن که زنگ می خورد، با دیدن شماره حرم خوشحال میشد اکثر تلاوتهاش هدیه به امام هشتم علیه السلام بود تلاوت و اذان صبحهای چهارشنبه حرم مال محسن بود خودش این روز و ساعت را انتخاب کرده بود و به خودش می بالید که روز زیارتی امام، خادم حضرت شده.... سه شنبه شب ها ساعت یک می رسید خونه آن روزها سربازیش، دانشگاهش، تلاوت ها و تدریس هایش حسابی رمق محسن رو می گرفت. سه شنبه شب ها اما نشاط و نیروی دیگری می گرفت مامان تا اون وقت شب بیدار می موند تا محسن رو نمی دید چشمش روی هم نمی رفت همان طور که بساط شام رو پهن می کرد بهش می گفت: از ساعت شش صبح می دوی تا ساعت یک نصفه شب ساعت دو و نیم هم که می ری حرم آخه تو خواب و استراحت لازم نداری؟! اقلا تلاوت صبح چهارشنبه رو بعد از ظهر چهارشنبه می انداختی... محسن با خنده می گفت: نمی دونید مامان یه روز بلند شین سحر با من بیاین حرم تا بدونید یه لذتی داره سحر از خیابون طوسی بندازی بری حرم، چهارشنبه روز آقاست من این توفیق رو با هیچی عوض نمی کنم... چند دقیقه به اذان صبح، صدای تلاوت محسن از بلندگو های حرم راه خودش رو می گرفت از راسته خیابان طبرسی می گذشت و می پیچید توی کوچه جوادیه مامان می رفت توی حیاط می نشست چشمش به ستاره های سحر بود و گوشش به صدای محسن... 🌹 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
خاطره‌ام به شب دهم تیرماه، عملیات «کربلای ۱» اختصاص دارد. آن شب من و شهید امیر تابش و دو نفر از بچه‌
آب قمقه خودش و من را تا انتها سرکشید. زیر بغلش را گرفتم تا با رساندن به خاکریز خودی او را تحوبل بچه‌های امداد بدهم. همین طور که داخل میدانِ مین عقب می‌آمدیم، در بین میدان مین اول و دوم دیدم یک شهید روی زمین افتاده است. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر شهید غلامحسین رضایی است که پایش قطع شده بود. به خودم آمدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم و آنها را به طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاه‌های مهندسی گشاد کرده بودیم، هدایت کردم. ابتدای میدان مین راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم: «تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت می‌کنم اگر باز هم حرکت نکرد خودمون دستگیره‌های حرکت بلدوزر رو به عقب می‌کشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت می‌کنه تا از میدان رد بشه.» خوشبختانه با حرکت شهید تابش و جذبه‌ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاه‌های مهندسی را برای زدن خاکریز و جان‌پناه برای رزمندگان به سلامت از میدان مین عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ‌بچه‌های‌ تخریب ترمیم بشود. تا نزدیکی‌های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بودیم. هوا روشن شده بود که شهید سید محمد زینال‌حسینی به دنبال ما آمد. به عقب بازگشتیم. از اینکه به تکلیفمان عمل کرده بودیم احساس رضایت می‌کردیم. خدا را شکر که معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. امروز آن معبر هنوز هم باز است و زائرینی که برای اربعین از مرز مهران به کربلا مشرف می‌شوند از آن به سلامت عبور می‌کنند. باید به یاد رزمندگانی که برای باز نگهداشتن آن معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشیم. راوی: سید محسن‌ حسینی از جمله رزمندگان پیشکسوت تخریب‌چی دوران دفاع مقدس🍃 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
خیلی پیش‌روی کرده بودیم، چند نفر از جلو به طرف‌مان می‌آمدند و قد یکی از آنها، حدود یک متر از بقیه بلندتر بود، همین باعث شده بود که تا هر کدام از بچه‌ها، حدسی درباره‌اش بزنند که کیست، جلوتر که آمدند حاج‌مهدی را شناختم که روی شانه یکی از عراقی‌ها نشسته و اسلحه‌اش را به طرف بقیه گرفته بود با اینکه هر دو پایش زخمی شده بود، اما پنج عراقی را اسیر کرده و روی شانه یکی سوار شده بود تا به خط خودی برسد، بعداً خودش تعریف کرد که فقط یک گلوله داشته و با همان، یکی از عراقی‌ها را که به طرفش حمله کرده بود می‌زند و بقیه را هم اسیر می‌کند. سردار شهید کازرونی یار و همرزم سردار سلیمانی از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول فرماندهی طرح عمليات لشكر ثارالله بود، سردار سلیمانی در مورد شهید کازرونی گفت: من به جرائت قسم می‌خورم ذره‌ای ترس در وجود حاج مهدی کازرونی راه ندارد. 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
رفاقت‌های زمان جنگ عجیب بود؛ یک فرمانده گردان به نام «ماشاءالله رشیدی» داشتیم، او شب عملیات «کربلای 5» می‌خواست وارد عملیات شود؛ دم خط به سنگر من آمد؛ گردان هنوز نرسیده بود، او موضوعی تعریف کرد. رشیدی فرمانده گروهانی به نام ذکی‌زاده داشت که دو روز پیش شهید شده بود؛ رشیدی می‌گفت: من و ذکی‌زاده با هم عهد بستیم که هر کدام از ما زودتر شهید شد، وارد بهشت نشود، تا دیگری بیاید، دیشب ذکی‌زاده را خواب دیدم که به من می‌گفت: «ماشاءالله مرا دم در نگه داشتی چرا نمی‌آیی؟!» وقتی رشیدی این موضوع را تعریف کرد، فهمیدم که به زودی شهید می‌شود؛ او را نگه داشتم اما رفت و درگیر خط شد؛ بلافاصله هم شهید شد. شهیدان ماشاءالله رشیدی و ذکی‌زاده❤️ 🍃🌹 راوی: سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
سجاد در یک خانواده شهیدپرور رشد پیدا کرد. دایی‌هایش داوود و مرتضی کمانی هر دو از شهدای دفاع مقدس هستند. پسرم دوست داشت سپاهی شود و ماهم مشوقش بودیم. از خصوصیات بارز پسرم میتوانم به محجوب بودن، داشتن ایمان قوی، حب رهبری، پاکدامنی، شجاعت، صداقت، مهربانی، احترام به بزرگتر‌ها، ورزشکار و بسیار مسئولیت ‌پذیر اشاره کنم. سجاد اهل صله رحم بود و تمامی خصوصیات خوب یک انسان واقعی را دارا بود. ‌ پسرم با ایمان قوی و علاقه شدید قلبی به اسلام و ائمه اطهار، از میهن و اسلام و کشورش دفاع میکرد و همواره گوش به فرمان رهبر بود. به نظر من همه این خوب بودن‌ها و خالص بودن‌هایش، به خاطر علاقه‌اش به سرگذشت دایی‌های شهیدش داوود و مرتضی کمانی بود. او مسیر شهادت را از دایی‌هایش آموخته بود. من با تمام سختی‌های پیش رو در زندگی که عمده‌ترین آنها از دست دادن همسرم و نداشتن مسکن و نبود منبع درآمد و مشکل تکلم و شنوایی ‌ام بود، سه فرزندم را با حب ائمه اطهار بزرگ کردم. 🌷 حسینی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
ذکاوت و هوشیاری رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس در بین نیروهای تا بن دندان مسلح عراق زبانزد خاص و عام بود و باعث ترس و واهمه آنها شده بود. در ابتدای جنگ، عراقی ها تا نزدیکی های اهواز پیش آمده بودند و شهرهای سوسنگرد، بستان، هویزه و.... در دست آنها بود. بچه های اطلاعات عملیات و در رأس آنها شهید حسن باقری برای شناسایی با لباس مبدل به قلب دشمن نفوذ می‌کردند. گاه‌گاهی گشتی های دشمن هم داخل شهر اهواز می‌آمدند و بر می‌گشتند. روزی یکی از فرماندهان جبهه جنوب به سوسنگرد ما آمد. نزدیک ظهر بود گفت: «ناهار چی دارید؟» گفتم :«ناهار ما همین‌هاست که می‌بینید، تن ماهی و خوراک سیب زمینی.» گفت:«غذای دیگری ندارید؟» گفتم :«ما این‌جا غذای گرم نداریم.» گفت:«الان می‌روم و غذای گرم می‌آورم.» گفتم:«از کجا؟» گفت:«می‌روم از یک جایی می‌آورم.» رفت و بعد از نیم ساعتی دیدم که با غذای گرم برگشت. به او گفتم: «این غذا را از کجا گرفتی؟» گفت: «رفتم از برادران عراقی گرفتم.» اول فکر کردم شوخی می‌کند. ولی دیدم نه غذایش با غذای ما فرق دارد. معلوم شد با لباس مبدل رفته بود داخل صف عراقی ها و غذا گرفته بود. راوی: رزمنده محمد امیری گرامی باد💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام «میرزا محمود تقی‌پور» در سال ۱۳۶۱ در مشهد به دنیا آمد. او برای فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی وارد حوزه علمیه مشهد شده و سپس به شهر قم مهاجرت و در این شهر ساکن شد. بیست و نهمین روحانی شهید مدافع حرم، تحصیلات حوزوی را تا سطح درس خارج ادامه داده و طلبه مدرسه علمیه جعفریه و امام باقر(ع) مشهد بود.🍃 این شهید مدافع حرم عضو شورای مرکزی مؤسسه بلاغ مبین و مسئول گروه جهادی طراوت ماندگار(فعال در زمینه محیط زیست) بود. وی همچنین به عنوان دانش پژوه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم فعالیت داشت. حجت‌الاسلام تقی‌پور دو فرزند پسر و دختر به نام‌های زهرا ۱۱ ساله و مرتضی ۷ ساله از خود به یادگار گذاشته است. وی پیش از این سه مرتبه با نام جهادی «ابوقاسم» برای فعالیت‌های تبلیغی طی سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به سوریه اعزام شده بود و آخرین مرتبه از سوی گردان ۱۰۲ حضرت معصومه(س) تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق(ع) به سوریه اعزام شد و در نهایت ظهر روز اربعین در حومه «دیرالزور» بر اثر برخورد با تله انفجاری در سال ۹۶ به شهادت رسید.🍃 روحانی شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام تقی پور به دلیل شهادت در روز اربعین به «شهید اربعین» معروف شده است.🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍امام خامنه ای مدظله العالی ؛ شهیدان و جانبازان و آزادگان زن نمایشگرانِ یکی از برترین قلّه‌های افتخارات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی‌اند. 💢تهیه شده در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمان... ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیمانی: در دفاع مقدس تشویق و هدیه ای نبود...این‌ها ویژگی های دفاع مقدس است، هیچ کجا پیدا نمی‌کنید. درجه و رتبه ای نبود. شما وقتی توی جمع وارد میشدی نمی‌توانستی... این‌ هم دقیقاً مصداق اون چیزی بود که در روایات ما پیرامونِ رسول معظم اسلام (ص)، ذکر می‌کنند، میگویند کسی وارد میشد در جمع، از نشستنِ اون جمع، از آراستن افراد، نمی‌توانست تشخیص بدهد، پیغمبر اکرم چه کسی از اینهاست! جنگ چون چنین وضعی بود، امتیازی نبود، درجه ای نبود، رتبه ای نبود، یک چنین حالی گرفته بود از اون حال اولیه اسلام. -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
31.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصف یاران | به روایت حاج قاسم سلیمانی 🔸 روایت‌های تاریخی حضور شهید سلیمانی در دفاع مقدس -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------