در مکتب شهادت
در محضر مادران شهدا
مدافع حرم
#شهیدمهدی_صابری
نام مستعار(غلام حسین)
مهدے تو وصیتـــ نامه اش📝 نوشته بود
رسیدن به سن 30 سالگی بعد از علی اڪبر ع برایم ننگـــ استـــ
مادرش می گفت :
آخرین بار ڪه از
سوریه برگشت ایران، با هم رفتیم مشهد
بعد از زیارتـــ دیدم مهدے ڪنار سقا خونه ایستاده و میخنده🙃
ازش پرسیدم، چیه مادر؟ چرا میخندے؟
گفتـــ : مادر امضاے شهادتم رو از امام رضا گرفتمـ😍
بهش گفتم اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم😣
مهدے دستش رو به سمت آسمون بلند ڪرد👆 و گفتـــ مادر خـــدا هستـــ
#یاد_عزیزش_با_صلوات
30.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند کوتاه شهید مدافع حرم مهدی صابری.🌷🇮🇷🌷
پیشنهاد دانلود👉
کاش گناهان ماهم ...
مثل شهدا...
ترک نماز شب و...
دیر شدن نماز اول وقت بود...
😭😭😭😭😭
4_5823435402324738385.mp3
3.54M
🎤حجت الاسلام مومنی
😔چشم ناپاک کجا، دیدن آن پاک کجا؟؟؟!
👌🏼زیبا و شنیدنی
*﷽*
#شهیدانه
در مسجد روستا جلسه ی روضه و سخنرانی برپا بود. با هم به مسجد رفتیم تا در جلسه معنوی شرکت کنیم.
به خانه برگشتیم او گفت : خواهر! امشب حاج آقا در چه موردی صحبت کردند؟ از سخنان ایشان چی یاد گرفتی؟
من که تمام مدت تو مسجد با بغل دستیم حرف زده بودم و به سخنان واعظ گوش نداده بودم ، با شرمندگی گفتم : نمی دانم ایشان در چه موردی حرف زدند!
ناراحت شد و گفت : حواست کجا بود؟!
تو که می خواستی با کناریت حرف بزنی چرا به مسجد رفتی؟!
سعی کن در این جلسات ، حواست را جمع کنی تا مطالب تازه یاد بگیری.
📚 : ره یافتگان کوی یار، ج 2
#شهید_محمدعلی_عرب_نژاد
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#در_محضر_شهدا
سال های اخیر دار القرآنی در محل با
مسؤلیت خودشون احداث کرده بودند
و جوان ها را به سمت تلاوت و حفظ
قرآن و درس زندگی هدایت می کردند.
#شـهـیـدحـسـن_رجـایـی_فـر
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: زنگ زندگی
استاد مربوطه: سپهبد علی صیاد سربازی
🌷 شهید صیاد با این کار خود فرماندهاش را متعجب کرد...
زمان شاه بود و داشت دوره ی تکاوری رو سپری میکرد. رفته بودند راهپیمایی استقامت و از آسمون آتیش میبارید. فرمانده چشمش خورد به صیاد شیرازی که از شدت گرما انگار آتیش گرفته بود و داشت از حال میرفت... رفت جلو و بهش گفت: اگه برات مقدور نیست، میتونی آرومتر ادامه بدی. هنوز صیاد چیزی نگفته بود که یکی گفت: استاد! الان ماه رمضانه و ایشون هم روزه است ... فرمانده میگه جا خوردم ...
📚منبع: یادگاران ۱۱ کتاب شهید صیادشیرازی
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ،
ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ
ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ .
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ؛
اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ .
🌺 امام مظلوم نیست مقتدره ،
🌺میدونید اقتدار امیرالمومنین باعث شد که ابن ملجم قاتل ایشون بشه ؟!
👈👈چندتا ولی خدا در طول تاریخ در خانه کعبه بدنیا اومده ؟ یک دونه اون هم قاتلش ابن ملجم
❌ این ابن ملجم آدم معمولی نیست ،
مردم یمن به سفارش امیرالمونین نیرو فرستادن خدمتشون ،
جوونی که از بین همه اونها اومد و گفت یا علی ما ارادت داریم بشما ابن ملجم مرادیه
🎤 آقای بهجت میفرمایند ؛
ابن ملجم یک عمری مثل پروانه دور امامش گشت آخر سر امام خودشو کشت
کسی که تو جنگ با خوارج اصلا پای رکاب امیرالمومنین بوده
🔺بعدا کم کم شل شد بعد قاتل ایشون شد
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
شب عروسیِ یکی از نیروهایش، با چند تن از همرزمان کنار هم نشسته بودند. علی نجیب نشست کنارشان و پیشنهاد تشکیل گــردان ۴۰۸ را بـه حاجی داد.
حاج قاسم پذیرفت. همان جا هم گردان تشکیل شد و نیروهایش هم مشخص شدند. فرقی نمی کرد کجا باشد! وسط عروسی هم گردان می چید!
📚 : رفیق خوشبخت ما
#یاد_عزیزشان_با_صلوا