یک روز یکی از مسئولین به من گفت: برادر شما عجب بچه زرنگیه. از روزی که وارد آموزش شدیم در همه ی کارها پیش قدم هسته. تا کاری را پیشنهاد می دهیم، اولین داوطلب علی عربه.... غلام رضا خوشحال بود و شنیده بود که علی تو جبهه خیلی کارگشا خواهد بود. دیگر کسی برای اعزام او تردید نداشت.... روزی علی در منطقه عملیاتی کنار شط فرات نشسته بود که به یکی از رزمنده ها گفت: من چطوری می تونم شنا توی آب خروشان شط رو یاد بگیرم؟ دوستش به شوخی یا جدی گفت: کسی وقت نداره به تو شنا یاد بده. باید بپری تو آب خودت یاد بگیری. هنوز لحظه ای نگذشته بود که علی پرید توی آب! همه با حیرت و نگرانی نگاهش می کردند اما علی در دل آب آنقدر دست و پا زد تا با آب انس گرفت... کم کم علی شناگر ماهری شد. شناگری که گاه برای عملیات شناسایی همراه بقیه، اولین کسی بود که وارد آب سرد در دل زمستان می شد و از سردی آن، خم به ابرو نمی آورد. 🎤راوی: برادر شهید 📚: آینه در آتش شهید علی عرب🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.

به نظر من بزرگترین خصلت خوبی که باعث شهادت اصغر شد، این بود که هیچوقت باعث آزار کسی نشده بود. وقتی به خواستگاری من آمد دایی‌ام گفت من او را می‌شناسم با خنده گفت: ین پسر برای تو حیف است خیلی پسر خوبی است. اصغر دل هیچکس را نمی‌شکست. آزارش به کسی نمی‌رسید. بارزترین خصوصیتش همین بود. حقِ کسی گردنش نبود. به خاطر علاقه خاصی که به امام حسین داشت؛ زیارت عاشورا خیلی می‌خواند و وابستگی زیادی به این زیارت داشت. آرامشی که از زیارت عاشورا می‌گرفت همیشه در ذهن من می‌ماند. شهید علی اصغر منصوريان 🌷

یک شب کاظم برای شناسایی شبانه رفته بود. چون می بایست چراغ خاموش حرکت می کرد،ماشین چپ کرده بود.‌‌.‌. استخوان های مچ دستش شکسته شده بود.‌‌‌.. می بایست پانزده روز در گچ بماند. یک روز از گچ گرفتن دست هایش می گذشت.‌‌ به حمام رفت. گچ دستش را برید و کنارگذاشت! با خنده گچ را به من داد و گفت: بگذار پشت پنجره اتاق به یاد من؛ هر وقت دلت تنگ شد، نگاهش کن! اصرار نکردم در خانه بماند، جوابش را می دانستم، در این مواقع همیشه می گفت: آن همه بچه های بسیجی را که امانت پیش ما هستند و پدر و مادرهایشان زحمت کشیده اند تا به این سن رسیده اند، تنها بگذارم و بیام استراحت کنم؟ 📚: انتظار شهید حاج کاظم رستگار🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.

ایستگاه داستان📚 🔆 کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان. مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش تعمیر شده را بگیرد. کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام ... اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد. از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد... او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده... اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل.

ایستگاه موسیقی و آهنگ 😂 🔔 اینو نبینید از دست دادین😂😂😂 حتما ببینید خیلی باحاله 😂😂😂

فیلمی از خادمی شهید مدافع حرم محمد بلباسی.. #شهید_بلباسی_ #مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀🕊

ابراهیم خیلـے در اعمالش دقت میڪرد! شنیده بود ڪھ نفوذ شیطان در اعمال انسان بسیاࢪ مخفـے است ، شیطان هر ڪسۍ را بـھ طریقۍ گمراه مۍڪند حتـے ڪارهاۍ خوبۍ ڪھ انجام مـےداد مراقب بود ڪھ آلوده بـھ نیت هاۍ دنیوۍ نشود!♥️🌱 مرتب با علماۍ ربانـے در ارتباط بود و تلاش مـےڪرد تا شیطان را ناڪام ڪند ابراهیم مـےدانست ڪھ شیطان سـھ بار قسم خورده تا انساس را گمراھ ڪند!🚶🏿‍♂ علمدار کمیل شهید ابراهیم هادی 🌷

شهید تهرانی مقدم بدون هيچ واهمه و سياسی كاری و به صورت شفاف می گفت:« ما بالاخره يك روز اسراييل را نابود مي كنيم و اين جمله را شب آخر هم از ايشان شنيديم و يادم هست كه مشتش را هم گره می كرد و می گفت. اين مفهومش اين نيست كه من اين كار را می كنم ، اين روشی كه من بنيان گذاشتم در عرصه موشكی نتيجه اش نابودی اسراييل است. شهید حسن تهرانی مقدم 🌷

مکتب سردار سلیمانی 🎥 همسر شهید مهدی باکری خطاب به مادر شهید علی‌وردی: به شما تبریک می‌گویم با مدال افتخاری که به درب خانه شما زده شده است. #زن_عفت_افتخار #لبیک_یا_خامنه_ای

آمده بود مرخصی. داشتیم درباره ی منطقه حرف می زدیم. لابه لای صحبت گفتم : « کاش می شد من هم همراهت به جبهه بیام ! حرف دلم را زده بودم. » لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد. گفت : « هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است ؟! همین که حجابت را رعایت کنی ، مبارزه ات را انجام داده ای. » شهید محمدرضا نظافت 🌷

مکتب سردار سلیمانی حاج قاسم: 🎤 بیش از دویست هزار نفر در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند، و امروز یک میلیون نفر دیگر شهید بشود؛ این جامعه و این نظام ارزش این فداکاری‌ها را دارد...