-ابراهیمبهتنهاچیزیکهفڪرنمیڪرد
مادیاتبودوهمیشهمیگفت:
روزۍراخدامیرساندبرڪتپولمهماست
ڪاریهمکهبراۍخداباشد
برڪتدارد..🤍
#شهیدابراهیمهادۍ🌷
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #الله_بنده_سی
🌹 به یاد فرمانده خاکی و بی ادعا ، محبوب دل رزمندگان ، سردار سرلشگر #شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
با تو می شد تا ستاره پر کشید
طرحی از شوق کبوترها کشید
با تو می شد عشق را آغاز کرد
در هوای عاشقی پرواز کرد
با تو حتی عشق ، عاشق می شود
یادی از داغ شقایق می شود
یاد تو ، یاد تمام لاله هاست
معنی احساس خوب ژاله هاست...
اقا مهدی رسولی حرف قشنگی زد:
بچـهبـودیـمیـهزمانـۍمـادرمون
دستـمونومیـگـرفتمیبــرد مزارشهدا، سنـشوننگاهمـیکردیم میگفتیماینشـهیدانقدرازمـنبـزرگتره
حالامـیریممـیبینیمشهیداچقدر
ازماکــوچیــكترن...
بـیاینقـبولکنیـمجامـوندیم.. ):💔
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
May 11
هرگاه مایل به گناه بودی این سه نکته رو فراموش نکن: ۱- خدا میبینه ۲- ملائکه مینویسند ۳- در هر حال مرگ میاد.
جانشین سردار سلیمانی برایم تعریف کرد و گفت: آقاسعید ۳ روز پشت دفتر حاج قاسم به حالت تحصن نشسته بود. میگفت: برگه مرا امضا کنید تا به سوریه بروم. در عراق خبری از شهادت نیست.
حرفهای آقاسعید را تلفنی به حاج قاسم منتقل کردم. سردار گفت: راستش در چهره شهید انصاری، شهادت را میبینم.
اگر او برود دیگر برنمیگردد. من به او نیاز دارم. همسرم، چون مستشار بود، کمک حالشان در جنگ بود. به همین خاطر شرطی برای همسرم گذاشت که او آن شرط را ۲۰ روزه انجام داد. در نهایت، چون قول و قرار گذاشته بودند، بعد از امضای برگه، شهید انصاری راهی سوریه شد...
دخترم زینب راضی نبود پدرش به سوریه برود. حسین هم آن موقع ۱۰ سالش بود.
آقاسعید برگشت. زینب طاقت نیاورد. گفت: بابا نرو. حداقل تا عروس شدن من بمان. دخترم آن زمان زیاد خواستگار داشت، اما، چون پدرش نبود، منتظر شدیم تا برگردد.
رو به زینب گفت: داعش خیلی نامروت است. سر جنین زن باردار شرط میبندد. شکمش را با چاقو میبرد تا ببیند شرط را برده است یا نه. بعد بچه را داخل آتش میاندازد. با چشم به او اشاره کردم. اینها را برای زینب تعریف نکند.
🎤راوی: همسر شهید
شهید سعید انصاری🌷
🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید
👇👇👇👇👇
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
شهدا تمرین کردند ولایت پذیری امام مهدی(عج) رو تو آقا روح اللّٰه خمینی. ما باید تمرین کنیم ولایت پذیری امام مهدی(عج) رو بی چون و چرا تو آسید علی آقا؛ بند پوتینها رو محکم ببندید؛ این روزها میگذره و خواهید دید و خواهیم دید به زودی زود إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا و وَنَرَاهُ قَرِيبًا؛ به اتفاقای مهم، به خبرای مهم
مکتب سردار سلیمانی
... دوستی زنگ زد و گفت :ما عمل قلب باز داشتیم،
خیلی هم نگران مشکلات و عوارض عمل بودیم،
به شهید مجید متوسل شدیم و برای این شهید نذر #صلوات گرفتیم،
خدا را به حق این شهید دادیم باورکردنی نیست که مشکل مریض ما، بدون عمل جراحی حل شد...
📚 ابو طاها زندگینامه و خاطرات مدافع حرم شهید مجید صانعی موفق صفحه ٧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید میرحسینی یک قاری #قرآن به تمام معنا بود.
✍روایت حاج قاسم سلیمانی از شهید حاج قاسم میرحسینی
شهید حسن دانش برای موفقیت در مسابقات #قرآن تلاش زیادی میکرد البته هدفش مطرح شدن و دیده شدن در سطح دنیا و کشور نبود بلکه میخواست به شاگردانش بفهماند که یک قاری شهرستانی هم میتواند در سطح کشور و یا حتی بینالمللی هم بدرخشد و از اینکه به هدفش رسید بسیار خوشحال بود و موجب شد که شاگردانش هم پشت کاری بیشتری پیدا کنند و به دور از دغدغه و با اعتماد به نفس در مسابقات شرکت کنند.
شهید حسن دانش که با آغاز فعالیتهای قرآنی در دوران کودکی، به افتخار کسب عنوان قاری برتر جهان اسلام دست یافته بود، سرانجام در حادثه منا به شهادت، آرزوی دیرینه خود نائل آمد.
شهید حسن دانش🌷
مکتب سردار سلیمانی
یاران حاج قاسم
شهید افشین ذورقی🌷
یکی از عادتهای شهید اهمیت به تلاوت قرآن به ویژه در شبهای پنجشنبه بود فرقی نمیکرد این شب در محل کار، مأموریت و یا در منزل باشند.به عنوان مثال اگر نیمهشب از مأموریت بر میگشتند وقتی میخواستم برایش شام یا چای ببرم میگفتند اول قرآنم را بیاورید. تا زمانیکه یک سوره یا صفحه از قرآن را تلاوت نمیکرد امکان نداشت لب به غذا بزند چون معتقد بود شبهای جمعه اموات منتظرند.
🎤راوی همسر شهید
🌻رسول خدا صلی الله علیه فرمودند:
🌱دل سه گونه است:
➊⇜ گرفتار دنیا
➋⇜ گرفتار عُقبی
➌⇜ گرفتار مولا
1⃣ دلی که گرفتار دنیا باشد،
سختی و رنج نصیب اوست
2⃣ دلی که گرفتار عقبی باشد،
درجات بلند نصیبش شود
3⃣ دلی که گرفتار مولا باشد،هم دنیا دارد و هم عقبی را و هم مولا را.
📚: سید بن طاووس، محاسبه النفس
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پنج_شنبه_های_شهدایی
در مکتب ولایت
در محضر امام خامنه ای(مدظله العالی):
🔰تحقّق اراده الهی در گرو وجود اسباب
شهید سلیمانی باید زنده بماند. شهدا همه باید زنده بمانند. نباید بگذاریم غبار فراموشی، گَرد فراموشی روی اینها بنشیند. و خب شهید سلیمانی جزو برجستهترینها است. باید اینها زنده بمانند.
یک بخشی از زنده ماندنشان کار من و شما است. حالا یک بخشیاش کار خدا است که به ما ربطی هم ندارد و خدا خودش زنده نگه میدارد، امّا یک بخشی هم کار ما است. عیناً مثل قضیّهی امام حسین (علیه السّلام)؛ امام حسین را خدا زنده نگه داشته، امّا اگر من و شما جلسه درست نکنیم، سینه نزنیم، حرف نزنیم، منبر نرویم، روضه نخوانیم، این تحقّق پیدا نمیکند. یعنی ارادهی الهی اسباب لازم دارد، اسباب را هم البتّه خدا راه میاندازد، امّا از طریق اسباب این کارها انجام میگیرد، و اسبابش من و شماییم، وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب؛ اسباب سببیّت پیدا میکنند به لطف پروردگار، امّا اسباب باید وجود داشته باشد و اینها سببند.(۱۴۰۱/۱۰/۱۱)
#حاج_قاسم🌷
🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید
👇👇👇👇👇
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
پارجه لباس خریده بود، به یک خياطها داد و گفت: يک دست لباس كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود، از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم هديه دادم به او! ساعتش رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود!
🔹️اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب اخلاق ابراهيم شوند.
علمدار کمیل
شهید ابراهیم هادی🌷
👆👆👆👆👆
از شهدا درس بیاموزیم
مثل شهدا باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿الحجرات: ١٥﴾
در ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۹۵ مصادف با مبعث نبی مکرم اسلام، مدافعان حرم از استان مازندران در حماسه خانطومان سوریه، افتخاری برای ایران اسلامی آفریدند که اذهان مردم این دیار و ایران اسلامی هرگز این جانفشانی را فراموش نخواهد کرد.
مدافعان حرمی که با الگوگیری از مکتب حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) برای دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السلام) و نجات جان مردم مسلمان، ایستادگی کردند و با مقاومتی کم نظیر و تقدیم ۱۶ سرباز آخرالزمانی مهدی فاطمه (عج)، چشم فتنه استکبار جهانی را در جنگ نیابتی داعشیان و گروهکهای دست پرورده آمریکای جنایتکار و صهیونیسم بین الملل کور کردند و از آن پس، اردیبهشت ماه، این دیار لاله پرور با رایحه دل انگیز عطر شهادت این شهدای عزیز، به رنگ و بوی اردیبهشت مقاومت درآمده است.
شهدای مدافع حرم لشکر خط شکن وخط نگهدار ۲۵ کربلا در حماسه خان طومان همچون دیگر شهدای مدافع حرم، استوانههای مستحکم سرافرازی و سربلندی کشور هستند. شهدایی که در تداوم و امتداد راه بیش از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید این لشگر در دوران دفاع مقدس، بار دیگر برگ زرینی را در تقویم تاریخ مقاومت ایران اسلامی رقم زدند.
─┅═ೋ❅🌷❅ೋ═┅─
🌷♥️🌷🕊🌷♥️🌷
🌷🕊🌷♥️🌷
🌷♥️🌷
🌷
مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
شهيد هادي شهابيان🌷
وقتي که به عنوان معلم کارش را در يکي از روستاهاي کاشمر شروع کرد، برايش مقداري وسايل زندگي فرستاديم. در تعطيلات تابستان فهميديم از اين وسايل خبري نيست.
- مادر! وسايلت کو؟
با لبخند نگاهم کرد و گفت:
- مادر جان! آنها را به يک تازه عروس و داماد دادم تا وسايل زندگي شان باشد!
- خب براي سال بعد چه مي کني؟
- تا سال ديگر خدا بزرگه!
سال بعد، دوباره برايش وسايل خريديم. اما باز تابستان فهميديم از آنها هم خبري نيست. آنها را هم به خدمتگزار مدرسه اهدا کرده بود.
🎤 راوی مادر شهید
📚 بالا بلندان
👆👆👆👆👆
مثل شهدا باشیم
از شهدا درس بیاموزیم
تا می توانیم دستی را بگیریم
شب جمعه به نیت اموات مان به
یتیمان و مستمندان خیرات بدهیم
6037997553000630
بانک ملی
شماره کارت
جهت کمک به هزینه سفر بچه های یتیم در اردوی زیارتی مشهد و زائر کربلا به نیت اموات تان کمک کنید
جهت هماهنگی و کسب اطلاعات بیشتر پی وی مراجعه کنید یا پیام بدین یا تماس بگیرید
09139953778
ابوالفضل ایزدی
🌷
🌷♥️🌷
🌷🕊🌷♥️🌷
🌷🕊🌷♥️🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه شب رحمت و مغفرت و آمرزش الهی
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات
4_5895677027121366539.mp3
4.56M
ایستگاه موسیقی 👇
آهنگ مادر ♥️😍♥️
بهشت در دست مادر بود
مادر آن را زمین گذاشت
تا ما را در آغوش بگیرد
اڪنون میگویند :
بهشت زیر پاے مادران ست
شب جمعه و آیینه و نقل و نبات
شب جمعه یاد اموات با صلوات
به نیت مادران آسمانی که دیگر کنار ما نیستند
به سفر زیارتی خانواده یتیمان برای مشهد و کربلا کمک کنیم
به نیابت از مادران آسمانی مان که ثواب زیارت را ببرند
تا یتیمان نایب الزیاره اموات مان باشند و ثواب زیارت برای آنها نوشته شود
هر کس به اندازه توانش کمک کند حتی یک ده هزار تومان که پول یک پفک هم الان در این روزگار نمیشود
سیره آسمانیان
در زمانی که چروک بودن لباسها و نامرتب بودن موها نشانه بیاعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگلترین پاسدار روی زمین میآمد.
روح و جسمش تمیز بود. وقتی میخواست برود بیرون، میایستاد جلوی آینه و با موهایش ور میرفت. به شوخی میگفتم: «ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیدهام رفته.» میگفت: «فرقی نمیکند، آدم باید مرتب باشد.»
📚کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم، حمید باکری ص ۱۱ و ۲۳
سردارشهید#حمید_باکری🌷
📝 فرازی از وصیتنامه
محمدجان!
عزیزم
زندگی نکن برای خودت
زندگی کن برای مهدی (عج) ...
شهید #حمیدرضا_اسداللهی🌷
•
📍درمشکلاتاست؛
ڪهانسانراآزمایشمۍڪنند
صبرپیشہڪنیدکہدنیافانیاست
ومامعتقدبهمـعادهستیم!(:☝️🏼"
سردارشهید #حسین_خرازی🌷
🌷شهید"محمد حسین یوسف الهی"
شهید محمد حسین یوسف الهی که شهید سپهبد قاسم سلیمانی در خاطرات خود از وی یاد کرده است و در وصیتش آمده است که در کنار وی دفن شود، متولد سال ۱۳۴۰ در شهر کرمان بود.
همرزمان این شهید بزرگوار میگویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را میخواند، ولی کسی او را نمیدید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود.
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
🌷شهید"محمد حسین یوسف الهی" شهید محمد حسین یوسف الهی که شهید سپهبد قاسم سلیمانی در خاطرات خود از وی
سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید: یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود.
من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد. گفت: برای چی؟ گفتم:، چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم. گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم.
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.
گفتم: یعنی چه از کجا میگویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب (س). دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟ با خنده جواب داد: تو چهکار داری. فقط بدان بی بی به گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم.
هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود.
همان طور که گفتم همیشه به حرفی که میزد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود؛ و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
شهيد يوسف علي عباس زاده🌷
بعد از شهادت ايشان، يک روز در منزلشان بودم که شخصي به آنجا مراجعه کرد و بسته ي پولي را به همسر شهيد دادند.
ايشان پرسيدند: پول بابت چيست؟ گفت: مقداري به شهيد عباس زاده بدهکار بودم تا اين که بعد از شهادتشان، توانستم آن را جور کنم و الآن وقتش است که دينم را به شما بپردازم.
همسر شهيد از اين طلب اظهار بي اطلاعي کرد و به آن شخص گفت:
آقاي عباس زاده در وصيتش گفته اند که کسي به من بدهکار نيست.
او گفت: اين از بزرگواري شهيد عباس زاده است که اين طور نوشته اند. ولي من به ايشان بدهکارم و اين دين بر ذمه ي من است. هر طور شده بايد اين دين را اداء بکنم. البته اين تنها يک نمونه از موارد بسياري بود که نقل شده، حال آن که شهيد در وصيت نامه ي خود، چيز ديگري نوشته بود.
که کسی به ایشان بدهکار نیست
ایشان همیشه به دیگران کمک میکرد
اما کسی خبر نداشت
📚 بالا بلندان
👆👆👆👆👆👆👆
مثل شهدا باشیم
از شهدا درس بیاموزیم
و به بچه های یتیم برای سفر زیارتی کمک کنیم تا آرزو به دل نمانند😔
🔰زندگی به سبک شهید محمدحسن فايده
مقابل منزل ما زنی پير و تنها زندگی میكرد كه روزگار را به خاطر فقر زيادی كه داشت، به سختی میگذارند.
گاهی كه محمدحسن از خريد برمیگشت، میديدم برخی از اجناس كمتر از مقداری است كه سفارش دادهام. علت را كه از او سوال میكردم، میگفت: با صغری خانم تقسيم كرديم. بنده خدا نيازمند است و بايد به فكر او هم باشيم.
وقتی هم میگفتم شايد مهمانی برسد و خودمان احتياج داشته باشيم. میگفت: ميهمان روزیاش را با خودش میآورد، شما نگران نباش.
🎤راوی: مادر شهید