#شهیدآنه🕊
#شهیداحمدنمازی🌷
تازه عروسی کرده بودیم،هنوز در شیرینی و شادی زندگی بودیم که گفت:
فردا اعزام است، من هم میروم...
در مسیر خداحافظی با خانواده، آرام گفت: مریم، من در این سفر شهید میشوم... بعد شهادتم گریه نکن، زینبوار صبور باش.
چند روز بیشتر نگذشت که خبر شهادتش رسید...
من هنوز جعبههای جهازم را باز نکرده بودم، هنوز شیرینی عروسی مانده بود؛ همان شیرینیها را در مراسم شهادتش میان بچهها پخش کردند.
#باشهداتاشهدا🌷