🖋 #سیره_شهدا
قهربودیم درحال نمازخواندن بود...
نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم ..
کتاب شعرش را برداشت وبایک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن...
ولی من بازباهاش قهربودم!!!
کتاب را گذاشت کنار...به من نگاه کردوگفت:
غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!
بازهم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم....
گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند.
.. دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟
گفتم:نـــــــه!!!
گفت:"تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری...
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری...
زدم زیرخنده....و روبروش نشستم....
دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم...
خداروشکرکه هستی....
راوی:همسر #شهید_بابایی
🌷 #مثل_شهدا_باشیم
یادمان شهدا
✨برای خدا کار کنید...
🌸یاد #شهید_رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.
🌺یاد #شهید_بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله...شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره...
🌷یاد #شهیدحسین_خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه!
🍃یاد #شهیدمهدی_باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه...
💠 یاد خیلی از شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نکنیم.