توی سنگر هر کس مسئول کاری بود
یکبار خمپارهای آمدو خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم دیدیم رسول،
پای راستش را با چفیه بسته است
نمیتوانست درست راه برود.
از آن به بعد کارهای رسول را هم
بقیه بچهها انجام دادند ...
کم کم بچهها به رسول شک کردند
یکشب چفیه را از پای راستش باز کردند
و بستند به پای چپش :)
صبح بلند شد؛ راه افتاد؛ پای چپش لنگید!
سنگر از خندهی بچهها رفت روی هوا
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن
تا یکهفته کارای سنگر رو انجام بده
خیلی شوخ بود ...
همیشه به بچه ها روحیه می داد
اصلا بدون رسول خوش نمیگذشت :)
#شوخ_طبعی
#لبخندها_خاکی
#شهید_رسول_خالقی🌷
🌷 لینک مکتب سردار سلیمانی در پیام رسان ایتا👇
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
پیک و رسانه شهدا باشید و مبلغ آنها
لطفا جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز و ترویج فرهنگ شهید و شهادت لینک کانال سردار سلیمانی عزیز را به همه معرفی کنید و در گروه هایی که هستید نشر بدهید
اجرکم عندالله و عندالشهدا
توی سنگر هر کس مسئول کاری بود. یکبار خمپارهای آمد و خورد کنار سنگر؛ به خودمان که آمدیم؛ دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است. نمی توانست درست راه برود. از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچهها انجام دادند...
کمکم بچهها به رسول شک کردند! یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش!! صبح بلند شد؛ راه افتاد؛ پای چپش لنگید! سنگر از خنده بچهها رفت روی هوا....
تا می خورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده. خیلی شوخ بود؛ همیشه به بچهها روحیه میداد؛ اصلا بدون رسول خوش نمیگذشت.
#شهید_رسول_خالقی🕊🌷🕊