eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مجتبی برسنجی ساعاتی قبل از شهادت ♦️محل شهادت: المیادین سوریه 🌷تاریخ شهادت: ۲۵ اسفند ۹۹
🌷اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم پاسدار مجتبی برسنجی در معراج شهدای تهران 🌷شهادتت مبارک
💞 مراسم عروسی ما، به خواست خودمان نیمه شعبان درمسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم. جالب است برایتان بگویم وقتی فیلمبردار آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری؟ می دانستم رضا دوست دارد شهید شود چون بارها گفته بود. من هم در جواب فیلمبردار گفتم: انشاءالله عاقبت ما ختم به شهادت شود. من رضا را خیلی دوست داشتم، فکر می کنم عشـــ❤️ـــــــق ما خیلی خاص بود. بعد از رضا پرسید: شما چه آرزویی دارید؟ گفت: همین که خانم گفت💞
چند لحظه با شهدا 🕑 همسرش می گفت: برگه ی مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می روند... 🌷 . طرف‌داشت‌غیبت‌میکرد‌، بهش‌گفت:«شونه‌هاتودیدی..⁉️» . گفت:«مگه‌چیشده؟🙆🏻‍♂» . گفت:«یه‌کوله‌باری‌از‌گناهانِ ‌اون‌بنده‌خدا‌روشونه‌های‌توعه..!🚶🏻‍♂» . 🌷 داشت‌روۍزمین‌چیزۍمےنوشت رفتندجلودیدندچندین‌متر‌بارهانوشتہ «حسیـــن» طورۍڪہ‌انگشتش‌زخم‌شده... پرسیدندحاجےچڪارمیکنے؟! گفت: ″چون‌میسرنیست‌من‌راڪام‌او عشق‌بازۍمیکنم‌بانام‌او 💔:)″ 🌷 ♥️ اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست @maktabesardarsoleimani
⭕️ شهید به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه را اجرا می کرد، اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند، گوشه ای می نشست و اشک می ریخت. در اش نیز نوشت: می روم تا آن دنیا شرمنده حضرت عباس(ع) نباشم. شهیدجاویدالاثر امیرعلی محمدیان متولد سال ۷۱ در تهران بود و دی ماه سال ۹۴ پس از ماه ها تلاش و پیگیری به صورت داوطلبانه برای کمک به جبهه های دفاع از حریم اسلام و حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شد اما هیچگاه پیکر او پس از شهادت به کشور بازنگشت. 🕊 🌷 یاد عزیزش با صلوات
✍یک روز قبل از اینکه بره رفتیم گمرک برای خودش کوله پشتی و لباس نظامی . گفتم حسین مگه اونجا بهتون نمیدن این چیزارو؟ گفت: اونجا میدن ولی من که دارم خودم می خرم که وسایل اونجا رو استفاده نکنم. حدود ۲۰۰ هزار تومن از پولش رو خرید و همه رو با خودش برد تا بده به رزمنده ها 🌷 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 ارتباط با خادم کانال @sardar_zakizadeh https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
ای دل تا کِی دودلی حُر باش و یار حسین...🌷🕊 هشت روز مانده بود به اربعین۱۳۹۳ شب ساعت یازده بود که مجید سراسیمه آمد خانه ! گفت وسایلم را جمع کن که عازم کربــــــلا هستم ! گفتم: زودتر میگفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.... عجله داشت و رفقایش داخلِ ماشین منتظرش بودند. چه رفقایی و چه سفر اربعینی ! تا برسند مرز مهران صدای آهنگ شان و بگو بخندشان بلند بود..! گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. مجید اولین بار که رفت داخلِ حرم حضرت علی علیه‌السلام کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هربار هم که می‌رفت حرم دیر بر می‌گشت آن هم با چشم‌های خون..! رفقا مانده بودند که خودِ مجید است یا نقش جدید. پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست .... دیگر دست خودش نبود. ذکر یاحسین یاحسین بود و اشک و ناله. وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: توی این چند روز از امام‌حسین خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم ... او حرّی دیگر شده بود. فاصله‌ی بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود ....🌷🕊 📚: کتاب مجید بربری
🌸﷽🌸 در مکتب سردار سلیمانی در محضر یاران عاشورایی سردار شهید ظهر تاسوعا 👈 خانه مان روضه امام حسین بود مصطفی آن زمان 4 سال داشت. آواخر روضه نزدیک اذان ظهر بود که صدای ترمز شدیدی از خیابان آمد. بلافاصله یکی از همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات مرد! 🌷 از ترس خشکم زده بود و نمیتوانستم حرف بزنم به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم درست روبه روی کتیبه یا اباالفضل العباس بودم همین که چشمم به کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما ، سرباز و فدایی شما... 👈 بعد هم به آقا متوسل شدم که بلایی سرش نیامده باشد. و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت.سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم 🌷 فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود. مصطفی ظهر تاسوعا روز آقا اباالفضل العباس علیه السلام به شهادت رسید 🎤 راوی مادر شهید ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار زینب ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
مکتب سردار سلیمانی یاران حاج قاسم مدافعان حرم مناجات بسیار زیبا از شهید نوری 🔹️ شهید مدافع حرم بابک نوری در بخش های از وصیت نامه اش می گوید:خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آن‌ها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به ‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه ؟ ◇ خدایا گناه‌های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر . ◇ خدایا تا وقتی ‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. ◇ خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم.
مکتب سردار سلیمانی مدافعان حرم زینب کبری دشمن امروز به مرزهای اعتقادی و ایمانی ما حمله می کند 🔹️ شهید کوچک زاده در معرفی جنگ امروزی و رفتار های دشمن می گوید: باور کنید که جنگ است و جنگ امروز بسی سخت تر از دوران هشت سال دفاع مقدس است . ◇ دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست . ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم آخرین لحظات شهادت شهید مدافع حرم "علیرضا نظری" 🔹️ سردار شهید “علیرضا نظری ” آذرماه ۱۳۹۶ در عملیات پاک‌سازی “البوکمال ” سوریه در دفاع از حریم آل الله مدال سرخ شهادت بر سینه آویخت. ◇ در لحظات شهادت خود تصویری از مقاومت، شهامت و عشق به “الله “، “مولا “، “مقتدا ” و “زهرای مرضیه ” به نمایش گذاشت. ◇ شیر بیشه دفاع از حریم و حرمت زینبی در لحظات آخر زندگی دنیوی خود با نام بردن مکرر از نام “الله “، سبحان‌الله عشق بنا کرد و با یاد “علی ” ارادت خود به مولای شیر مردان را به تصویر کشید. ◇ به‌رسم مؤمنان واقعی، امام زمان خود را حتی در لحظه شهادت از خاطر نبرد و نام “مهدی فاطمه ” از زبانش نیفتاد و آنجا که دیگر نایی برای ماندن نمانده بود بی‌بی دوعالم و مادر مؤمنان و متقیان، “زهرای محمد ” را به خاطر آورد. 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید
دشمن امروز به مرزهای اعتقادی و ایمانی ما حمله می کند شهید کوچک زاده در معرفی جنگ امروزی و رفتار های دشمن می گوید: باور کنید که جنگ است و جنگ امروز بسی سخت تر از دوران هشت سال دفاع مقدس است . دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست . ... 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم آخرین لحظات شهادت شهید مدافع حرم " نظری" 🌷 سردار شهید “علیرضا نظری ” آذرماه ۱۳۹۶ در عملیات پاک‌سازی “البوکمال ” سوریه در دفاع از حریم آل الله مدال سرخ شهادت بر سینه آویخت. در لحظات شهادت خود تصویری از مقاومت، شهامت و عشق به “الله “، “مولا “، “مقتدا ” و “زهرای مرضیه ” به نمایش گذاشت. شیر بیشه دفاع از حریم و حرمت زینبی در لحظات آخر زندگی دنیوی خود با نام بردن مکرر از نام “الله “، سبحان‌الله عشق بنا کرد و با یاد “علی ” ارادت خود به مولای شیر مردان را به تصویر کشید. به‌رسم مؤمنان واقعی، امام زمان خود را حتی در لحظه شهادت از خاطر نبرد و نام “مهدی فاطمه ” از زبانش نیفتاد و آنجا که دیگر نایی برای ماندن نمانده بود بی‌بی دوعالم و مادر مؤمنان و متقیان، “زهرای محمد ” را به خاطر آورد. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر شهید مدافع حرم در صحن علنی مجلس مسئولین نظام را به خون حاج قاسم و پدرش قسم داد../وظیفه مسئولین سنگین‌تر شد! 🔹️ اختلاف ها را کنار بگذارید و درد مردم و حفظ کشور داشته باشید... ◇ وی گفت: اگر جز این باشد ما فرزندان شهدا که روزگارمان را بی سایه پدر می‌گذرانیم از آنها (مسئولین) نخواهیم گذشت...
حاجتی که شهید صدر زاده از شهدای گمنام طلب کرد 🔹️ مصطفی به هر دری میزد که به سوریه اعزام شود با آن مخالفت می‌شد ، یک روز که خیلی کلافه بود بہ میدان شهدایِ گمنام در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ... ◇ چند تا پله می‌خورد و آن بالا پنج شهید گمنـام دفن بودند ، من از پلہ‌هـا بالا رفتم و دیدم کہ مصطفی حتی از پلہ‌هـا هم بالا نیامد !! ◇ پایین ایستادہ بود و با لحن تندی که انگار از یک رفیق و دوست طلب می‌کند، گفت :« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ، می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید خودتان باید کارهای من را جور کنید». ◇ دقیقا خاطرم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود ، من فقط او را نگاہ می‌کردم ... ◇ گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستادہ بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌ کرد !! ◇ کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا حاجتــش را گرفت ، سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعــزام شد. ◇ مصطفی اصلا برای ماندن نبود نمی توانست بمــاند ، آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود، گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود . 🎤 راوی: همسر شهید 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر شهید مدافع حرم در صحن علنی مجلس مسئولین نظام را به خون حاج قاسم و پدرش قسم داد../وظیفه مسئولین سنگین‌تر شد! 🔹️ اختلاف ها را کنار بگذارید و درد مردم و حفظ کشور داشته باشید... ◇ وی گفت: اگر جز این باشد ما فرزندان شهدا که روزگارمان را بی سایه پدر می‌گذرانیم از آنها (مسئولین) نخواهیم گذشت...
🌷 شهیدی که خود را به داعش فرزند حضرت زهرا معرفی کرد 🔹️ دوستانش می‌گفتند: بچه مشهد بود ،برای اعزام به سوریه حدود چند ماه تلاش کرده بود تا مسئولان لشکر فاطمیون قبول کنند و اعزامش کنند ... ◇ همان روزهای اول ، او را مسئول تک تیراندازها کردند ◇ (دوستش) می‌گفت: خیلی برای بچه هایش کار می‌کرد ، مثل مـادر بود برایشان ، صبح تا شب خدمت می‌کرد به بچه‌ها ◇ فروردین ۹۳ اعزام شد به سوریه (حلب) و ۲۲ روز بعد هم ... ◇ داوطلب شدند ساختمان۳ را که سقوط کرده بود، پاکسازی و آزاد کنند ◇ حسن و مصطفی (شهید صدرزاده) و ٦ نیروی داوطلب ... شدند ۸ نفر ... ◇ حسن گفت : ۸ نفریم ،اسم عملیات هم باشد (؏) ◇ همه با فریاد یا (؏) ریختند داخل ساختمان و پاکسازی را شروع کردند ◇ دشمن با زبان عربی می‌پرسید :شما که هستید؟ ◇ حسن فریاد می‌زد : نحن_شیعه_علی_بن‌_ابیطالب (؏) نحن_ابناء_فاطمه‌_الزهراء (س) ◇ آن روز خیلی شجاعانه جنگید ، وسط معرکه تیر خورد ، به سختی بچه ها حسن را به عقب بردند ، فردایش هم در بیمارستان پر کشید ... 🌷
سیره ستارگان ⬇️ پدر شهید نقل می کند:جواد احترام خاصی برای شهدا و جانبازان قائل بود. گاهی وقتها به آسایشگاه جانبازان امام خمینی رحمة‌الله‌علیه سرمی‌زد و در آنجا، به استحمام جانبازان قطع نخاعی کمک می‌کرد و کارهایشان را انجام می‌داد. 🌷
ستارگان آسمان شهادت🕊 آقا پژمان از کودکی به ورزش علاقه داشت و در این زمینه،موفقیت‌های زیادی کسب کرد. رشته‌ی اصلی ورزشی ایشان، موتورسواری در کلاس موتورکراس۸۰‌ سی‌سی و۲۵۰سی‌سی بود و در سال۱۳۸۸ در رشته‌ی موتورکراس مقام اول استانی را کسب کرد. در سال۱۳۸۹نیز موفق شد مقام اول استانی و سوم کشوری را کسب کند. همچنین سال۱۳۹۱ در رشته دوچرخه‌ سواری،مقام اول را به خود اختصاص داد. همین مهارت ایشان در امر موتور سواری و ماشین‌سواری بود که باعث شد در سوریه،همرزمانش را از اسیرشدن به دست داعشیان نجات دهد و قهرمان من، آخرین حکم قهرمانی‌اش را با امضای سید‌الشهداء علیه‌السلام دریافت کند. 🎤راوے:همسر شهید 🌷
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐 مکتب سردار سلیمانی یاران حاج قاسم 🌷 یک ارادت خاصی به عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند. به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند . هر موقع به علیه السلام و علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
مکتب سردار سلیمانی مدافعان حرم 🕌 ازپله های قهوه خانه که پائین می آمد به من اشاره می کرد و می گفت: "پناه حرم! بریم"؟ ◇ و خودش شروع می کرد به خواندن: "پناه حرم! کجا داری میری برادرم؟! بدرقه راه تو، دیدهء ترَم! آهسته تر برو داداش، ببین چه مضطرم" ◇ حالا این نوحه را من یاد گرفته بود ولی عجیب به دلش نشسته بود... ◇ دلش تاب اضطرار حضرت زینب را نداشت رفت تا بار دیگر عمه سادات به اسارت نرود... 🎤 راوی: دوست شهید 🌷
💔 عاشق حضرت زهرا س بود ۱۴ساله بود که در مجلس حضرت زهرا بعد از شنیدن مصائب آن حضرت، از هوش رفت در عملیات آزادسازی نبلُ‌الزهرا شهید شد رمزعملیات یازهرا بود و موقع شهادت سربند یازهرا بر پیشانی و پلاک یا زهرا س به همراهش بود 🌷
🌷 عباس دنیا را رها کرد و عاشق خدا شد. 🔹 فرازهایی از دلنوشته‌‌ زیبا شهید مدافع حرم، عباس دانشگر ◇ خدایا! دلم تنگ است. هم جاهلم هم غافل، نه در جبهۀ سخت می‌جنگم نه در جبهۀ نرم. ◇ کربلای حسین علیه السلام تماشاچی نمی خواهد… یا حقی یا باطل؟!… -راستی من کجا هستم؟ ◇ خدایا! یا مرا از زمین بردار، یا دست منِ زمین گیر را بگیر. گناه، غرقمان کرده و غفلت، دلمان را سیاه کرده؛ نشانه اش می‌خواهی؟ همین بی‌تفاوتی است. ◇ حیوان اگر ببیند می رنجد، ولی انسان به جایی می رسد که نمی رنجد. خدایا کمکم کن. مرا آزاد کن از بند نفسیات و هوس ها. خدایا بنده تو که باشم. 🌷
حس دلنشین پدر و دختری 🔹سه شب قبل از این که به شهادت برسد، تماس گرفت. دخترش محدثه گوشی تلفن را برداشت و صحبت کرد و بعد از آن با دختر دیگرش زینب حرف زد که زینب گفت: " بابا زود بیا، همین الان بیا " که آقا عبدالله گفته بود: " ۱۰ تای دیگر می‌آیم " که ۱۰ روز دیگر همان روز خاکسپاری‌اش بود. عبدالله باقری 🌷
🧡وصیتنامه طلبه ی شهید مدافع حرم فرهاد طالبی اگر انسان تحت ولایت الله باشد مرتبا از ظلمت به سمت نور می رود. شاید انسان بگوید من با نماز از ظلمت به نور می‌روم نه با ولایت الله نه.با نماز نمی روی با ولایت می‌روی. وقتی ولایت نباشد انسان راازخداوند دور می‌کند به عاشورا نگاه کن مگر عاشورا یی ها نماز نمی خواندند؟ چرامیخواندند اما نماز بی ولایت می خواندند شدند اشقیای کربلا. باهمان نماز صبح همان جهاد باهمان امربه معروف باهمان نهی ازمنکر باهمان روزه باهمان زکات باهمان صله رحم اما شدند اشقیای کربلا چرا چون با ولایت طاغوت بودند این مهم است که انسان بگوید من به این رهبر(حضرت آیت‌الله خامنه‌ای)حواسم است واقتداکرده ام. حرف های دیگران هرچه باشد حواست را پرت نکند. درعصرامروزیک عده مزدور توسط طاغوتیان اسیر شده اند که این ولایت امرراازبین ببرند و 🌟این جانب فرهادطالبی فرزندباقر باسلامت کامل ورضایت قلبی برخود واجب می‌دانم که بااین مزدوران به پیکار بپردازم. شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸سوریه🌷💫 مزار:گلزارشهدای روستای دهنو فاضلی بخش چاهورز🍃 🌱🕊 _طالبی🌷💫
هـرموقع‌به‌بهشت‌زهـرا‌میرفت آبی‌برمیداشت‌وقبـورشهـدارو میشست! میگفت:باشهداقرارگذاشتم‌که‌ من غبـارروازروی‌قـبرهای‌آنهـا‌ بشورم‌..؛ و‌آنھـٰاهم‌غبارگنـاه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌ مـن‌بشورند.. 🌷
شهید شناسی👇 مهدی کم حرف بود اهل چاپلوسی وتعریف وتمجید نبودوهمیشه ساکت بود باصدای اذان انرژی می‌گرفت.بهش آرامش می‌داد وهمیشه جز اولین نفرها بود برای نماز جماعت واول وقت .منطقی وسرش به کارخود ش بود.به دنیا وپول اهمیت نمی داد با همه مدارا می‌کرد وهیچ کس از او ناراضی نبود همیشه بچه اش را به حسینیه می‌آورد میگفت بچه باید تو حسینیه بزرگ شود ن مهد کودک .علاقه زیادی به ولایت فقیه وشهادت داشتند. 🌷
ا 💞تو فاطمه ی من هستی 🌹ارادت عجیبی به حضرت زهرا(س) داشت. می گفت دوست دارم خدا به من سه دختر بدهد و در اسم هر سه از نام فاطمه استفاده کنم. دخترمان را خیلی دوست داشت.بغلش می کرد، بو می کرد و همه اش می گفت که تو فاطمه من هستی. ☘ تا جایی که می توانست اهل کمک به بقیه بود. خیلی وقتها از خودش و از ما میزدند تا به بقیه کمک کند. با اینکه خیلی صبور بود ولی با ناراحتی و مریضی فاطمه زینب بعضی وقت ها گریه میکرد. یک مرتبه فاطمه زینب تب کرد از شب تا صبح خیلی مواظب بود که تبش بالا نرود. ❣اگر حشره ای پای بچه را میگزید جای آن را بوس میکرد و میگفت: بابا ببخشید اینها نمی فهمند که تو فاطمه ی منی همیشه کف پای بچه را بوس میکرد و روی چشمانش میگذاشت. 🎤راوی همسر شهید
🦋مدافعان حرم پروانه های شهر دمشق🦋 🌷دفاع ازحق مظلوم از همان دوران کودکی دفاع ازمظلوم در او نهادینه شده بود. اگر می‌دید به کودکی داره ظلم می شود، یا عده‌ای مسخره‌اش می‌کنند یا کتکش می‌زنند، تحمل نمی‌کرد و قبل از اینکه ناظم مدرسه یا بزرگ‌تر دیگری برسد خودش وارد عمل می‌شد و از آن مظلوم دفاع می‌کرد و اگر حقی از او ضایع شده بود، حق مظلوم را می‌گرفت؛ به شدت هم برخورد می‌کرد! علی‌رغم اینکه در دبستان و کودکی بچه‌ها می‌روند دور و اطراف آدم‌های قوی جمع می شوند، اما ابراهیم بیشتر سمت قشر ضعیف چه از نظر مالی یا از نظر جسمی می‎‌رفت، تا به واسطه اینکه ابراهیم پیش اینها هست کسی جرأت نکند به اینها نزدیک بشود. یادم است یک روز مستند شهید احمد متوسلیان را که می‌دیدیم، در فیلم احمد متوسلیان در مدرسه حمله می‌کند و چند نفر را می‌زند. ابراهیم همان لحظه به من نگاه کرد و یک خنده‌ی معنا داری به من کرد. دقیقا آن صحنه‌ها یادآور خاطرات ابراهیم بود. البته ابراهیم بعدا به یک پختگی رسید که این روحیه‌اش را کنترل نمی‌کرد. 🍃راوی:برادرشهید 🌷