❌برای پست انقلاب نکردیم
💢امام (ره) ما را از تصدی پستهای حساس منع میکردند؛مثلا دوست نداشتند دخترشان نماینده مجلس بشود.چون می گفتند:«دلم نمیخواهد این احساس و توهم پیدا شود که بخاطر منسوب بودن به من،دخترم فلان پست را گرفته است.یا می گفتند: «ما انقلاب نکردیم که پست بین خودمان تقسیم کنیم و اصلا برای اینکه این شایعه در ذھن مردم بوجود نیاید دنبال این کارھا نروید.ھزار جور کار دیگر ھست که می توانید آنھا را انجام دھید
#خاطرات_امام به نقل از فاطمه طباطبایی همسر مرحوم احمد خمینی(ره)
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلدسوم،صفحه ۲۱۷
🌷🌷🌷❤🌷🌷🌷
🌷🌷❤🌷🌷
🌷❤🌷
🌷
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
رییس جمهور محبوب و مردمی
شهید عزیز، مسئول مسئولیت شناس و خداشناس
محمد علی رجایی
*💠باید آخرین نفر باشم !*
*همسر شهید رجایی می گوید: به خاطر ترور منافقین مجبور شدیم پنجره اتاقها را ببندیم، به همین دلیل اتاق ها خیلی گرم شده بود. آقای رجایی با دیدن این وضع ، در تعاونی محل برای خرید کولر ثبت نام کرد. یک روز یک کولر آوردند تا نصب کنند. به ایشان گفتم: «سفارش شما بوده؟» گفت: «نه من سفارش نداده ام، می توانید کولر را برگردانید.» بعدا از ایشان سوال شد: چرا با وجود اینکه کولر نداشتید آن را برگرداندید؟ جواب داد: «اگر قرار است کولر داشته باشیم، ما هم مثل بقیه مردم باید در نوبت قرار بگیریم. اگر هم قرار است به من کولر بدهند، به خاطر مسئولیتی که دارم، باید آخرین نفری باشم که کولر بگیرم» تا زمان شهادت ایشان کولر نداشتیم.*
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
دریغ از فراموشی لاله ها
🌷
🌷❤🌷
🌷🌷❤🌷🌷
🌷🌷🌷❤🌷🌷🌷
💕💕💕🌷💞💞💞
ستارگان آسمان شهادت
معروفون فی السماء
مجهولون فی الارض
دفترچه خاطرات دفاع مقدس📝
#سیره_شهدا
در گرما گرم آتش شدید دشمن در عملیات بدر ، ناگهان صدای اذان به گوش رسید و پس از آن مسعود ، علمدار گردان ، در زیر همان آتش ایستاد و به نماز مشغول شد و نماز اول وقت را با آرامش خواند .
حتی در آن شرایط دست از نماز نکشید.....
🌷شهیدمسعود_اکبری
📕 امام سجاد و شهدا ، ص55
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
اینجا محفل عاشقان شهداست
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💫عاشق این بود که برود سوریه. میگفت: «من برای شهادت نمیروم، باید برویم آنجا کار انجام دهیم.» احساس میکرد آنجا به خدا نزدیکتر است. حتی یک بار در تماسی که از آنجا با من داشت، گفت:«به قدری خاک اینجا گیراست که اگر متاهل نبودم، اصلا بر نمی گشتم.»
💫میگفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا میآییم، امام حسین را راحت و همینجوری قبول داریم. ولی در دوره جدید بچهها مفاهیم را اینطور قبول نمیکنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین چگونه اند. کتاب خوانش میکنم و از این طریق به او یاد میدهم که خدا را بشناسد.»
💫میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد. به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه» گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب و از خانم خواستهام به شما سر بزند.» وقتی حلما میخواست به دنیا بیاید فقط از حضرت زینب کمک خواستم؛ یعنی احساس میکردم همراهم هستند.» یکی از اقوام ما در خواب دیده بود که آقا میثم به او گفته بود: «دخترم هدیه حضرت زهرا است.»
#شهید_میثم_نجفی ❤️
#راویهمسرشهید ✍
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
اسطورهای دفاع مقدس
✅گرامی باد سی و هشتمین سالروز🌷شهادت فاتح بستان سردار🌷شهید علی اکبر محمد حسینی
تولد: بیست دوم مهرماه ۱۳۳۷
شهادت: دوازدهم آذر ماه ۱۳۶۰
عملیات: طریق القدس(آزادسازی بستان)
نحوه شهادت: اصابت ترکش به پا
محل شهادت: پل سابله
مسئولیت:فرمانده گردان
آرامگاه شهید: گلزارشهدای کرمان
✅خاطره توسط #مقام معظم رهبری
🌿مقام معظم رهبری در یک برنامه تلویزیونی ماجرای بازدیدشان از ستاد جنگهای نامنظم را تعریف کردند و گفتند: در جبههی سومار یک جوان خیلی فعال و جدی بود که خیلی فعالیت میکرد. آن جوان خدا حفظش کند، اسمش اکبر بود.
✅اخلاص🌷شهید بزرگوار
🌿چهل پنجاه روز در ارتفاعات سومار مانده بود. یک روز آمد پیشم و گفت: اجازه بده من برگردم #کرمان. گفتم: من که حرفی ندارم، تو هم خیلی اینجا موندی؛ حتماً خسته شدی، میتونی برگردی. فکر میکردم خسته شده و دیگر نمیخواهد توی منطقه باشد؛ برای همین با رفتنش موافقت کردم.
🌿اما چند روز بعد برگشت. خیلی خوشحال شدم که دوباره برگشته. گفتم: اکبر کرمانی، تو که مأموریتت رو انجام داده بودی، چرا برگشتی؟
🌿با خوشحالی گفت: دفعهی قبل که از کرمان آمده بودم، از طریق #سپاه اعزام شده بودم. برای همین احساس میکردم به اجبار اومدم اینجا و این عذابم میداد. لذا رفتم کرمان و با سپاه و بسیج تسویه حساب کردم و به صورت آزاد آمدم منطقه، میخوام آمدنم برای خدا باشه.
🌷سردارشهید_علی اکبر_محمد_حسینی
گلزار_شهدای_کرمان
🔰من با شهدای زیادی حشر و نشر داشتم. اما شبیه شخصیت #شهيد_ابراهيم_هادي را در کمتر کسی دیدم.👌
🔰 برخی افراد بودند که بعضی از خصوصیات #ابراهیم را داشتند، اما اینکه کسی مانند #ابراهیم، این قدر جامع الاطراف باشد را ندیدم.
🔰 محبت #ابراهیم شامل حال همه می شد. از اسرای عراقی تا برخی رزمندگان که از نقاط دور دست ایران آمده بودند. این عشق و محبت، ظاهری هم نبود. ابراهیم با عشق وعلاقه به دیگران خدمت می کرد. 🌹👌
🔰اینکه ببیند یک بنده خدا اذیت می شود، برای او بسیار سخت بود. ابراهیم مسئولیت و فرماندهی قبول نمی کرد.❌
🔰 شاید یکی از دلایلش این بود که در زمان مسئولیت، امکان دارد انسان تصمیم درستی نگیرد 🔆و همین باعث رنجش اطرافیان شود.
🔰برای همین همیشه می گفت: یک نفر از دوستان، مسئولیت را قبول کند و ما با تمام توان در کنارش هستیم.💪
🔰 دیگر اینکه قلب رئوف و مهربان #ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت.
( اغلب مدافعان حرم #شهید_هادی را الگو و دوست شهید خود میدانستند .
ان شاءالله ما هم راه شهید رو بریم و شهادت نصیبمون بشه )
🌹 راوی : مولف کتاب شهید ابراهیم هادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
اینجا محفل عاشقان ولایت و شهداست
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
در مکتب ولایت
در محضر امام روح الله
راه امام ، کلام امام
💠 اگربخواهيد گرههای كور #اقتصادى خود را با پناه بردن به کانون سرمايهدارى غرب حل كنيد، نهتنها دردى ازجامعۀ خويش را دوا نكرده ايد،كه ديگران بايد بيايند واشتباهات شمارا جبران كنند.
#امام_خمینی
📚صحیفه نور، جلد ٢١،صفحه ۶٧
کجایی اماما که یادت بخیر
کاش بودی و می دیدی........
#شهید_ابراهیم_هادی
✍به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. #اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات #خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد.
💠یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار #ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود.
♨️نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند⁉️نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت.
🔷و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به #خُرد کردن #نان نمود.
حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد!
چند دقیقه بعد #کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
📚 #سلام_بر_ابراهیم۲/ص۱۴۷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
اینجا محفل عاشقان ولایت و شهداست
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
❇ "چگونه می شود 🌹شهید🌹 شد"
❣درس شهادت را از شهدا بیاموزیم .
موضوع : شهادت🌹
معلم : شهدا🌹
منابع : دست نوشته های شهدا 🌹
آیا امروز هم می شود شهید شد؟
آیا باب شهادت بسته شده است؟
آیا هرکسی می تواند شهید شود؟
راه ورسم شهادت چیست؟
چگونه زندگی کنیم تا شهید شویم ؟
💔💔
آنچه ذیلا تقدیم می شود پاسخ به این سؤال ها است با باز خوانی دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهداست .
💠💠
شهدا چگونه بودند و چه ویژگی ها یی داشتند . ابتدا اوصاف شهدا را فهرست کنیم .
۱-اخلاص در عمل داشتند .
۲-پر تلاش و خستگی ناپذیر بودند .
۳-با محبت و مهربان بودند .
۴-اهل دعا و مناجات بودند .
۵-ذوب در ولایت بودند و گوششان فقط به ولایت بود .
۶-در اجرای فرمان ولایت کوتاهی نمی کردند و با تمام وجود تا اجرای کامل ان در حد مجاهدت تلاش می کردند
💟💟
۷-از گناهان ریز و درشت به جد پرهیز می کردند .
۸-واجبات را پشت سر گذاشته و به مستحبات پایبند بودند .
۹-حرمت نگه می داشتند و برای پدر و مادر احترام ویژه ای قائل بودند .
۱۰-اهل کمک و دست به خیر برای محرومین و مستضعفین بودند .
۱۱-اهل خدمت به مردم بودند و این خدمت را بر خود فرض می دانستند .
۱۲-اهل ریا و تظاهر نبودند.
۱۳-اهل پست مقام نبودند .
۱۴-مسئولیت پذیر بودند .
۱۵-اهل تکلیف بودند نه نتیجه
🔷🔶
۱۶-زمان شناس بودند و در تمام صحنه ها حضور داشتند
۱۷-انقلاب و جمهوری اسلامی را باور داشتند و با تمام وجود پای انقلاب ایستاده بودند و بر سر انقلاب با هیچ کس معامله نمی کردند .
۱۸-فرمان ولایت فقیه را فرمان امام زمان (عج) و خداوند می دانستند .
۱۹-تا پای جان بر سر پیمان با ولایت فقیه زمان خود ایستادند .
🈳🈳
۲۰-اهل تردید و لغزش نبودند .
۲۱-در امور سیاسی و رخدادهای اجتماعی و بین المللی تحلیل داشتند و بی تفاوت نبودند .
۲۲-نسبت به وقایع و اتفاقات جامعه هوشیار وتأثیر گذار
بودند .
⭕️⭕️
۲۳-در تصمیم سازی و تصمیم گیری های کشور دخیل و تأثیر گذار بودند.
۲۴-نسبت به سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی بی تفاوت نبودند.
۲۵-شهادت را وسیله می دانستند نه هدف .
۲۶- با قران مجید، انس داشتند .
۲۷-اهل تهجد بودند .
◼️◾️
این بخشی از اوصاف شهدا بود که انها را به این مقام رساند .
مقام معظم رهبری ، امام و مقتدایمان فرمود:
"شهادت محصول یک مجموعه ارزش هاست"
و شهید اهل قلم شهید آوینی فرمود :
♻️♻️
شهادت یک لباس تک سایز است هروقت به ان اندازه برسی هر کجا که باشی شهید می شوی .
تمام ۲۷ موردی که ذکر شد بر گرفته از دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهدا بود .
آری عارفهای کامل که درس و مشق خود را از عرفه سیدالشهدآء(ع) بخوبی فرا گرفتند، شهدا بودند...
🔴قسم به خون پاکت ، راهت را ادامه خواهیم داد ای 🌹شهید🌹...
💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
🍃🌷🍃❤️🍃🌷🍃
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
سردار شهید مصطفی چمران
برشی از کتاب خدا بود و هیچ نبود🌙⭐️
شهید دکتر مصطفی چمران🌷
خوش دارم که در نيمه هاي شب در سکوت مرموز آسمان و زمين به مناجات برخيزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتني آسمان بگشايم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمايم، محو عالم بي نهايت شوم . از مرزهاي علم وجود در گذرم و در وادي ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چيزي را احساس نکنم.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
اینجا محفل عاشقان ولایت و شهداست
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
شهید محمود تاج الدین
#نخبه_علمی_بود...
🍃 به قدری با هوش بود که در 13 سالگی به راحتی انگلیسی حرف میزد و در جبهه آموزش زبان میداد ، عملیات والفجر 8 شیمیایی شد و در 17 سالگی به شهادت رسید.
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
اینجا محفل عاشقان ولایت و شهداست
🌷🌷🌷❤️🌷🌷🌷
🌷🌷❤️🌷🌷
🌷❤️🌷
🌷
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#سیره_شهدا
✍آخرین تماسش گفت ،
یه چیزی میگم قبول میکنی؟!
گفتم میخوای زن بگیری؟!
خندید گفت ، نه !
ازم قول گرفت ، گفت
وقتی #شهید شدم ، برام #گریه نکنی ها
برای #حضرت_زینب گریه کن....
مدافع حرم
#شهیدسیدامین_حسینی
📚نیمه پنهان ماه
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
اینجا محفل عاشقان ولایت و شهداست
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊