eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️•﷽•♥️ 🌷 سردار شهید حمید ایرانمنش (حمید چریک_حمید رگباری) یک شب پشت بام سپاه (روز سوم تشکیل سپاه ) کشیک می‌داد، دیدم با دقت مراقب اطراف است. خواستم امتحانش کنم چند گلوله رسام ، حول و حوش حمید شلیک کردم و او نیز اسلحه را گذاشت روی رگبار و دور خودش شروع به چرخیدن کرد. به این خاطر حمید قبل از این که به حمید چریک معروف شود، به «حمید رگباری» شهرت یافته بود، خلاصه او حدود سه خشاب خالی کرد. هدیه به روح مطهرش صلوات 🎤 روایتگر: سردار سلیمانی با حاج قاسم به شهدا وصل می شویم @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ حامد امام (ع) به من بود ساره یعقوبی همسر شهید میگوید فهمیدیم که حرم امام رضا (ع) را تا چند دقیقه دیگر عوض می‌کنند، به همین دلیل در حرم ماندیم، در شلوغی حرم ۲ تا تاج گل بزرگ آوردند، من یک گل رز از وسط یک تاج گل بیرون کشیدم، دوستانم گفتند « خوب و خاصی برای من می‌افتد». همان روز خانواده «حامد» به من در مشهد آمدند ، حامد را امام رضا(ع) به من داد و درست در شب بابایش باب موسی بن جعفر(ع) حامد حاجتش را گرفت و به آرزویش رسید و آسمانی شد و تا بهشت پرواز کرد مدافع حرم شهید یاد عزیزش با صلوات با شهدا به اهل بیت وصل می شویم @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ شب عملیات کربلای ۱ بود کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود.پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد می‌شدیم سنگرهای دشمن در 200 متری‌مان قرار داشتند. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار می‌آورد ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خورد. و خرج‌های آر پی چی آتش گرفتند و علی شعله‌ور شد. امکان اینکه کوله‌پشتی علی را باز کنیم نبود. همه بهت‌زده داشتند علی را نگاه می‌کردند. شعله‌های آتش لحظه به لحظه علی را در کام خودشان می‌کشیدند و همه هر لحظه‌ منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند. علی همانطور که داشت می‌سوخت، نارنجک‌هایش را از خودش جدا کرد. چفیه ای گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط می‌شد نگاه کرد. شعله‌ها ذره ذره علی را می‌سوختند و علی جلوی چشم‌های ما داشت جان می‌داد. علی سوخت و به شهادت رسید اما جان همه بچه های گردان محفوظ ماند ۱۶_ساله یاد عزیزش با صلوات @maktabesardarsoleimani با صلوات تصویر باز شود
♥️•﷽•♥️ در عملیات کربلای ۵ هنگام فتح پاسگاه کوت در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله. یاد عزیزش با صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝 روایت قهرمانان هنگامی که حاج حسن آغاسی زاده سر سفره غذا می نشستند تا غذایی تناول کنند اگر در آن سفره دو رقم غذا بود ایشان ناراحت می شدند. و این ناراحتی خودشان را به یک نحوی به پدر و مادرشان تفهیم می کردند که یک نوع غذا کافی است. همیشه میگفت ما شیعه مولا علی_ع_ هستیم باید مانند مولا علی_ع_ زندگی کنیم یاد عزیزش با صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝 روایت مادر جعفر شب عید قربان که قرار بود صبح آن روز به جبهه برود هوا خیلی گرم بود ایشان رفت روی بالکن که بخوابد من برایش رختخواب بردم که برایش پهن کنم ولی او گفت: نیازی نیست بگذار روی زمین بخوابم وقتی پرسیدم چرا ؟ گفت: مادر جان اگر بدانی جبهه رزمنده ها چگونه و روی چه چیزی می خوابند برای من لحاف و تشک نرم نمی آوردی. بچه ها توی جبهه روی سنگهای سخت و سفت و خارهای تیز و در محیط پر از مار و عقرب می خوابند این را گفت و روی موزاییک ها خوابید. یاد عزیزش با صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝روایت پدر شهید به یاد دارم وقتی که رضا در اهواز بود یک پماد برای پا دردم فرستاد و روی پماد نوشته بود پدرجان ! من که کاری نتوانستم برای شما انجام دهم فقط این پماد را برایت می فرستم تا پاهایت هر چه زودتر خوب شود. _رضا_ کرابی‌ یاد عزیزش با صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝 رفته بودیم مشهد محمد تقی جمعه وقت اذان ظهر به دنیا آمد. بچه ی اول بود و اولین نوه ی پدربزرگ و مادربزرگ. آنها هم وزنش شیرینی خریدند و توی حرم امام رضا(ع) دادند مردم خوردند خیلی خوشحال بودند شهید _محمد تقی _رضوی یاد عزیزش صلوات 📚 یادگاران «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ خاطرات ماندگار سردار سلیمانی📝 قوم و خویش ها، دوستان و سربازانش جوان ها و....با ایشان خیلی راحت بودند مثل برادر بود برایشان آدمی بود که وقتی می دیدیش خدایی میشدی کلا دنیا را فراموش میکردی حاج قاسم نسبت به حضرت زهرا(س) ارادت خیلی خاص و ویژه ای داشت همیشه می گفت من هرچه دارم از بی بی حضرت زهرا دارم مراسمات فاطمیه ایشان در کرمان پرشور بود سال آخر مراسم فاطمیه سال۹۷.... شب آخر حاجی به ما گفت: نروید من با شما کار دارم پیش خودمان گفتیم حاج قاسم با ما چکار دارد شب آخر هی فکر میکردیم همه که رفتند گفت: بیایید با هم یک عکس بگیریم یادگاری چون سال دیگه من فاطمیه نیستم شما باید مراسم را تنها برگزار کنید خندیدیم 😁😁😁 _حاجی چرا نیستی ، کجایی مرد مومن ؟؟؟ حاجی هم خندید😁 _حالا می بینید من نیستم عکس گرفتیم خندید و رفت و میدانست که نیست اما ما باور نداشتیم نبودنش را😭 یاد سردار عزیز ما با صلوات 📚 حاج قاسم «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝 خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی حاج قاسم فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش توی آفتاب پیرمرد را از حمام آورد روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد دست و پیشانی اش را می بوسید و می گفت: همه دل خوشی من تو این دنیا پدرمه یاد مهربان ترین سردار دلها سلیمانی عزیز صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 👈 راه شهید ،مرام شهید 📝 به من می گفت: به همسرم نگویید جهیزیه ات کم بود و دو عروس دیگرم بیشتر از تو جهزیه آوردند او از خانواده ای مستضعف است و این گونه سرزنشها او را رنج می دهد و خدا هم ناراحت میشود من دنبال جهاز و مال دنیا نبودم من دنبال زن با حجب و حیا و با حجاب و عفاف و با ایمان بودم که خدا را شکر به خواسته ام رسیدم شهید_ محمدرضا_ارفعی‌ یاد عزیزش با صلوات 📚 یادگاران «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
♥️•﷽•♥️ 📝روایت مادر شهید شب عروسي به مادر گفت «...فكر نكنين حالا كه زن گرفتم، خونه نشين مي شم. زندگي من جبهه است.» فرداي عروسي رفت جبهه. 📚يادگاران روحانی_ شهید _ عبدالله_ ميثمي یاد عزیزش با صلوات «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ وَ مُعایَشَهَ وَ مُرافَقَهَ » ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani