🌷🌷✳️🌷🌷
در مکتب شهادت
راه شهید ، وصیت شهید
من تکلیف میکنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسینوار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته میشود و کسی میتواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادتطلبی میخواهد.
#شهید_مهدی_زین_الدین
شادی روحش صلوات
✳️✳️🌷✳️✳️
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
همہ میخندیدند و میگفتند :
اینجا هتل همدانی است ، یعنی اینقدر با همہ
خودمانی ، صمیمی ، راحت بودند و هر ڪسی
هر ڪار و مشڪلی داشت ،
اولین جایی ڪه میآمد ، منزل ما بود و
ایشان هم با رویی خوش برخورد میڪرد .
با آن همہ خستگی ڪه از سر ڪار میآمد ،
اگر میهمان در خانہ بود ،
یڪ وقت تا ساعت یڪ یا دو مینشست .
گرم و صمیمی بود و هر چہ در خانہ بود ،
با جان و دل در اختیار همہ میگذاشت .
اینطور نبود ڪه خودش را برای ڪسی بگیرد
و یا در جمعی از خود حرفی بزند .
#سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی
یادش با صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
خاطره ای از سردار بی سر خیبر
شهید محمد ابراهیم همت
اولين دوره نمايندگی مجلس داشت شروع می شد.
بهش گفتم:
«خودت رو آماده کن، مردم تورو میخوان»
قبلا هم بهش گفته بودم. ولی جوابی نمی داد.
آن روز گفت:
نمی تونم..... خداحافظی شب عمليات بچهها رو با هيچی نمیتونم عوض کنم.
یادش بخیر حاج ابراهیم همت الان کجایی وضعیت این روزها و حال و هوای مجلس را ببینید.....
کجایند مردان بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
لعنت خدا بر خیانت کاران به خون شهدا
در محضر شهدا
#شهیدمحمدفاضل
از دانشجویان پیرو خط امام
شهادت 1359 هویزه
دانشجوی رشته مهندسی صنایع
راه شهید ، کلام شهید
وصیت نامه یک خطی شهید محمد فاضل
با طمنانینه و ان شاءالله یقین قلبی و حاصل شدن قطع در کوچیدنم، جز این که از همه حلالی می طلبم، وصیت دیگری در نظرم نیست.
❤️
دفترچه خاطرات
دکتر شریعتی یک روز دست شهید را وقتی کوچک بود گرفته و به پدرش
می گوید :" قدر این بچه را بدانید.محمد مانند جواهر است"
روحش شاد و یادش گرامی باد
شادی روحش صلوات
در محضر مادران شهدا
دفترچه خاطرات
#شهیدسعیدآراسته
عطر #شهادت به مشامم رسید
مادر شهيد اظهار مي دارد همه ساله براي سلامتي شهيد روز بیست و هشتم صفر شعله زرد نذري داشت. در مرخصي آخر كه مصادف بود با بیست و هشتم صفر تمام نذري ها را خود شهيد بين دوستان و آشنايان و فاميل تقسيم كرد و بنا به گفته خود شهيد از همه فاميل خداحافظي كرد و شب جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء كه در اطاق خودش غيبتش طولاني شد متوجه شدم كه مشغول خواندن دعاي كميل است و گريه مي كند.حالتي داشت كه تنم لرزيد و عطر شهادت به مشامم رسيد و فضای خاصی برقرار بود. انگار می دیدم که با خدا حرف می زند و شهادت خود را طلب میکند اين آخرين مرخصي و ديدارمان بود.
شادی روحش #صلوات