فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبهای مربوط به سال ۱۳۸۵ با سردار شهید حسن طهرانی مقدم که در آن پرده از رازی بزرگ برداشته میشود!
شهید طهرانی مقدم: انتظار شهید کاظمی به سر آمد و ما هیچ مرزی برای بُرد موشک نداریم...
@maktabeshahedhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺استفاده از پهپادهای فرانسوی برای ترور نخستوزیر عراق
🔹«کاظم الحاج» کارشناس امور امنیتی و سیاسی، در گفتوگو با شبکه عراقی «دجله» درباره پهپادهایی که اخیرا خانه «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق را هدف قرار دادند، گفت که پهپادهای استفاده شده در این حمله ساخت فرانسه هستند.
@maktabeshahedhajgasem
24.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون تعارف با فرمانده نيروي دريايي سپاه درباره جزييات توقف نفتکش متخلفی که قصد سرقت نفت ايران را داشت
@maktabeshahedhajgasem
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
🌹پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش🌹
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن. (همه رهگذرند)
زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی سری سخت را بشکند. (پس مراقب حرفهایت باش)
به کسانیکه پشت سرت حرف میزنند بیاعتنا باش آنها جایشان همانجاست، دقیقا پشت سرت. هرگز از تو نمیتوانند جلوتر بیفتند. پس گذشت داشته باش.
عمر من 80 سال است ولی مثل 8 دقیقه گذشت و دارد به پایان میرسد. پس در این دقیقههای کوتاه، کسی را از دست خودت ناراحت نکن.
اگر صدای بلند نشانگر مردانگی بود، سگ سرور مردان بود. پس همیشه آرام سخن بگو.
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشتههایت را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز. پس داشتههات را شاکر باش.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _🇮🇷
@maktabeshahedhajgasem
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍گویند: پوریای ولی را جوانی پر از زور و بازو به شاگردی در زورخانه آمد. پوریا به او گفت: تو را نصیحتی میکنم مرا گوش کن! روزی در کوچهای میرفتم پسرکی بر من سنگی زد و ناسزا گفت و فرار کرد. چون به دنبال او رفتم تا علت ناراحتیاش را از خودم بدانم به منزلشان رسیدم. درب را زدم مادرش بیرون آمد. علت را جویا شدم، پسرک گفت: از روزی که تو با پدرم کشتی گرفته و زمیناش زدهای پدرم دیگر در معرکهگیری، کسی به او انعامی نمیدهد. بسیار ناراحت شدم چون من از راه کارگری تأمین معاش میکردم ولی پدر او از راه معرکهگیری و میدانداری روزی اهل و عیال خود تأمین میکرد.
پدرش را صدا کردم و عذر خواستم. با پدرش برنامهای ریختیم. دو روز بعد پدرش معرکه گرفت و زنجیری به مردم نشان داد و شرط کرد بر دور بازوهای من بپیچد ولی من نتوانم آن را پاره کنم و من قبول کردم و زنجیر دور بازوان من پیچید و من فشاری زدم سبک، ولی چنان نشان دادم که هر چه در توانم بود فشار زدم که ردّ زنجیر بر بازوهای من ماند و تسلیم شدم که پاره نشد. مرد خوشحال شد و زنجیر در بازوی خود کرد و پاره نمود و من از شرم سرم به زیر انداخته از میدان دور شدم؛ تا مردم بدانند زور بازوی او از من بیشتر است و چنین شد که آبروی مرد به او برگشت و این به بهای رفتن آبروی من بود. مدتها گذشت مردم از راز این کار من باخبر شدند و مرا دو چندان احترام نمودند.
🍁
این گفتم که بدانی ای جوان! زور بازوی تو چون شمشیر توست، پس آن را در نیام خداترسی و معرفت و ایمان اگر پنهان کنی تو را سود خواهد داد ولی اگر از نیام خود خارج کنی بدان شمشیر بازوی تو اول تو را زخمی خواهد کرد و هیچ مبارزی شمشیر بدون نیام بر کمر خود نمیبندد چون نزدیکترین کس که به شمشیر برنده او، خود اوست.
@maktabeshahedhajgasem