🩸گزارش لحظه به لحظه شهادت امیرالمؤمنین
#قسمتده
☄خاستگاری از قطام☄
ابن ملجم از اینکه با سخنانش باعث ناراحتی قطامگردیده بود پشیمان شد.
از سوی دیگر قطام که آتش دشمنی با۰ امیرالمؤمنین در قلبش زبانه می کشید در پی راهی بود تا ابن ملجم را بر ضد امام تحریک کند. لذا پس از دقایقی بازگشت و گفت:
💥از دست دادن خویشانم برای من عزاست. من چه کسی بعد از آنان دارم؟ آیا یاوری ندارم که انتقام مرا بگیرد؟ هرکس انتقامم را بگیرد خود را به او هدیه میکنم و در اختیارش خواهم بود!💥
👺ابنملجم برای دلجویی گفت:(شیون مکن و آرام باش که به مقصود خود خواهی رسید.!) آنگاه قطام گریه را قطع کرد و ساعتی نزد ابن ملجم نشست درحالی که سعی میکرد وی را شیفه خود نماید، وبالاخره به منظور پلید خودش دست یافت.
👺ابن ملجم برای دلجویی گفت:((اگر به درخواست ازدواج من پاسخ مثبت دهی انتقام تو را می گیرم!
👹قطام که منتظر همین سخن بود برای تحریک بیش تر او گفت :
🔥اشراف و بزرگان خاندانم از من خاستگاری کرده اند،اما من فقط به کسی پاسخ مثبت می دهم که انتقام مرا بگیرد. اکنون که فهمیده ام در مقابل بزرگان جنگیده ای و شجاعان را به قتل رسانده ای دوست دارم تو شوهر من باشی و من همسرت گردم!!🔥
👺ابن ملجم که خواسته خود را دست یافتنی می دید گفت:
[به خدا قسم من همسری گرامی برای تو خواهم بود. برای مهریه هر اندازه پول بخواهی میدهم.]
👹قطام گفت: (مهریه من یک هدیه و یک شرط است!)
او پرسید: آن هدیه و شرط چیست؟
پاسخ داد: سیصد هزار دینار و کنیزی آرایشگر و آوازه خوان به عنوان هدیه می خواهم!
💥ابن ملجم گفت:قبول کردم،آن شرط چیست؟
قطام که برای درخواست خود نیازمند پیش زمینه ای بود قبل از گفتن شرط، برای دومین بار خود را آراست و عقل از سر ابن ملجم ربود.
👺 ابن ملجم که نگاهش لحظه ای از قطام جدا نمی شد گفت:
💥هرکاری بخواهی انجام می دهم!!هرچند از کویر ها بگذرم و از دریاها عبور کنم و سر ها قطع گردد و بین مردم اختلاف افتد!💥
👹قطام گفت:
🔥شرط من برای ازدواج باتو کشتن علی بن ابیطالب با یک ضربت شمشير بر سرش است!🔥
📚بحارالانوار،ج۴۲،ص۲۲۹
📚مجمع الزوائد:ج۹،ص۱۴۰
#شهادت_امیرالمؤمنین
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
@maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)