🐫🐫کدام شتر ؟🐫🐫
ابن عبّاس نقل مى كند كه گفت: شخصى دو #شتر فربه را به عنوان #هديه خدمت #پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم آورد، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به اصحاب و همراهان خود فرمود:
كداميك از شما مى تواند دو ركعت نماز را با همه واجبات آن از قيام و ركوع و سجود و ساير اعمالش بجا آورد و در اثناء آن به چيزى از امور دنيوى نيديشد و در #قلبش فكر دنيا خطور نكند تا يكى از اين دو شتر را به او #هديه كنم.
اين مطلب را يكبار و دو بار بلكه سه بار تكرار كرد هيچ يك از اصحاب جواب ندادند. #اميرالمؤمنين عليه السلام برخاست و عرض كرد:
اى رسول خدا ؛ من دو ركعت نماز را از تكبيرة الإحرام آن تا سلام آخر مى خوانم و به چيزى از امور دنيوى حديث نفس نمى كنم.
فرمود: اى على ؛ درود خدا بر تو باد نماز را شروع كن، اميرالمؤمنين عليه السلام تكبير گفت و به نماز پرداخت، و همينكه سلام نماز را گفت، #جبرئيل فرود آمد و به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم عرض كرد: اى محمّد ؛ خداوند به شما سلام مى رساند و فرموده است: يكى از دو ناقه را به على عليه السلام عطا كن.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: من شرط كرده بودم كه اگر دو ركعت نماز بخواند بدون اينكه به چيزى از امور دنيوى فكر كند شتررا به او دهم، امّا على عليه السلام هنگامى كه به #تشهّد مشغول بود با خودش فكر كرد كداميك از دو شتر را بگيرد؟
جبرئيل عرض كرد: اى محمّد ؛ خداوند سلام رسانيده و مى فرمايد: على عليه السلام كه فكر مى كرد كداميك از اين دو شتر را بگيرد نه بخاطر خودش بود و نه به خاطر دنيا، بلكه او فكر مى كرد كداميك را بگيرد كه فربه تر باشد تا در راه خدا آن رابكشد و براى #خشنودى پروردگار به #فقرا بدهد.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم گريه كرد و هر دو شتر را به او #مرحمت فرمود. على عليه السلام هر دو را كشت و در راه خدا انفاق نمود، و در اين مورد خداوند تبارك و تعالى اين آيه شريفه را نازل فرمود:
«إنَّ في ذلِك لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أوْ ألْقَى السَمْع وَهُوَ شَهيد». [۱]
و در قضيّه گذشتگان تذكّر است براى كسى كه دل آگاهى دارد يا به كلام پروردگار گوش فرا دهد، و او گواه است.
مقصود اميرالمؤمنين عليه السلام است كه در نماز خود را مخاطب ساخت و با خودش گفتگو كرد ولى در آن هرگز درباره امور دنيوى فكر نكرد. [۲]
و اين طريق اخلاص و عصمت است و اين دو خصلت در هيچكس جمع نمى شود مگر در شخص ايشان و فرزندان معصوم آن حضرت عليهم السلام.
📚منابع:
[۱]: غاية المرام: ۶۸۷ ح ۱۴.
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🕊ناجی مادر🕊
📚در كتاب تحفة المجالس روايت شده كه :
روزى فاطمه بنت اسد سلام اللّه عليها #مادر اميرالمؤمنين على عليه السّلام درايام #طفوليت با چند نفر از دختران عرب به صحرا رفتند و بازى مى كردند كه ناگاه #شيرى پيدا شد و همه دختران #فرار كردند، ولى فاطمه سلام اللّه عليها #نتوانست فرار كند.
در اين حال بود كه #سوارى نزديك شده و شمشير خود را كشيده آن شير را دو نيم كرد،
همينكه فاطمه سلام اللّه عليها اين حالت را ديد، خود را به قدوم آن سواره انداخته و #گردنبندى كه در گردن داشت گشوده به رسم #هديه به آن سواره داد و دعاى خير نمود و به سلامت متوجّه مكه گرديد.
چون اين خبر به پدر و مادر فاطمه سلام اللّه عليها رسيد گريان و نالان متوجه صحرا گرديدند
و فاطمه سلام اللّه عليها را صحيح و #سالم ملاقات كردند و از احوالاتش پرسيدند ، فاطمه سلام اللّه عليها كيفيت آمدن سواره را گفت ، پس ايشان به عقب سواره روان شدند كه او را به مكه آورده احسانى در حق او نمايند، به جايى رسيدند كه شير را كشته ديدند و هر چه جستجو كردند از سواره اثرى نيافتند،
باز به مكه مراجعت نمودند . مدت مديدى گذشت ، تا اينكه روزى حضرت #امير عليه السلام در ايّام #طفوليت با مادر خود مزاح و #شوخى مى كرد ، مادرش فاطمه عليها السلام به او گفت:
اى فرزند تو كودكى ، با من #مزاح مى كنى ؟
حضرت فرمود: اى مادر مگر قصه شير و سواره را فراموش كرده اى ؟ آن سواره كه بود كه تو را از چنگ شير نجات داد و خلاص كرد؟
مادرش گفت : ميان من و آن سواره نشانى هست پس حضرت دست به آستين خود كرده و #گردنبند مادرش را بيرون آورد و گفت : اى مادر ملاحظه كن ببين كه اين همان گردنبند تو است يا نه ؟
مادرش گفت آرى . حضرت فرمود:
آن سواره #من بودم كه شير را كشته و تو را نجات دادم.
#شناخت_امیرالمومنین
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
👑گردنبند با برکت👑
🌤روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد نشسته بود و اصحاب به دورش حلقه زده بودند. #پیرمردی با لباسهای ژولیده و حالتی رقّتبار از راه رسید، #ضعف و پیری توان را از او ربوده بود، پیامبر به سویش رفت و جویای حالش شد.
آن مرد پاسخ داد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، #فقیری پریشان حالم، #گرسنهام مرا طعام ده، #برهنه هستم مرا بپوشان، #بینوایم گرهی از کارم بگشا.
🌟 پیامبر فرمود:
اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجامدهندهی آن است».
سپس او را به منزل #فاطمه علیهاالسلام راهنمایی کرد.
🕌پیرمرد فاصلهی کوتاه مسجد و خانهی فاطمه علیهاالسلام را طی کرد و دردش را برای او گفت. زهرا علیهاالسلام فرمود:
ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم، سپس #گردنبندی را که دختر حمزة بن عبدالمطلب به او #هدیّه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد و فرمود: این را بفروش انشاءاللَّه به خواستهات برسی.
🎖مرد بینوا گردنبند را گرفت و به مسجد آمد. پیامبر همچنان در میان اصحاب نشسته بود. عرض کرد:
ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه علیهاالسلام این گردنبند را به من #احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف #نیازمندیام برسانم.
پیامبر #گریست.
عمّار یاسر عرض کرد: یا رسولالله! آیا #اجازه میدهی من این گردنبند را بخرم؟
پیامبر فرمود: هر کس خریدارش باشد خدا او را #عذاب ننماید.
عمّار یاسر از اعرابی پرسید: گردنبند را چند میفروشی؟
مرد بینوا گفت: به غذایی از نان و گوشت که سیرم کند، لباسی که تنم را بپوشاند و یک دینار خرجی راه که مرا به خانهام برساند.
عمّار پاسخ داد: من این گردنبند را به بیست دینار طلا و غذا و لباسی و مرکبی از تو خریدم💰.
عمّار مرد را به خانه برد و او را سیر کرد، لباسی را به او پوشاند، او را بر مرکبی سوار کرد و بیست دینار طلا هم به او داد، آن گاه گردنبند را با مشک خوشبو ساخت و در پارچهای پیچید و به غلام خود گفت:
این را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تقدیم کن، خودت را هم به او بخشیدم.🥺
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز غلام و گردنبند را به فاطمه بخشید.
غلام نزد فاطمه آمد. آن حضرت گردنبند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا #آزاد کردم.
غلام #خندید. فاطمه علیهاالسلام راز خندهاش را پرسید. پاسخ داد:
🕊 ای دختر پیامبر! #برکت این گردنبند، مرا به خنده آورد که گرسنهای را #سیر کرد، برهنهای را #پوشاند، فقیری را #غنی نمود، پیادهای را #سوار نمود، بندهای را #آزاد کرد و عاقبت هم به سوی #صاحب خود برگشت.🕊
📚اگر نبود فاطمه:ص13تا14
💔ای جان عالمی به فدات
بی بی جان خدا لعنت کند دشمنان وقاتلین و غاصبین حقتان را و منکرین فضائلتان را💔
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🍏🍎تُفّاحَه الفردوس🍎🍏
📜از سلمان محمدی نقل شده که:
🌤روزی خدمت فاطمه ـ علیها السلام ـ وارد شدم در حالی که حسن و حسین- علیهما السلام – در پیش او مشغول بازی بودند که من از دیدن این صحنه بسیار #شادمان و خوشحال شدم؛ مدتی نگذشت که رسول خدا 《صلی الله علیه و آله 》 آمدند
من به پیامبر اکرم 《صلی الله علیه و آله 》 عرض کردم:
یا رسول الله مرا آگاهی دهید از اهل بیت خود تا دوستی و #محبت من نسبت به آنان #بیشتر شود.
🌴حضرت فرمودند:
ای سلمان! شبی که به سوی #آسمان ها برده شدم همراه با جبرئیل از باغها و قصرها دیدار داشتم که #رایحه ای خوشبو به مشامم رسید که مرا بسیار متعجب ساخت (از بوی خوشی که داشت)، پس گفتم: ای دوست من جبرئیل! این بوی خوش چیست که بر تمام #عطرهای بهشت #غلبه پیدا کرده است؟
🕊جبرئیل گفت:
ای محمد! این عطر #سیبی است که خداوند تبارک و تعالی سیصد هزار سال پیش آن را خلق کرده که نمی دانم خداوند متعال چه #منظوری از آفریدن آن داشته است.
🌴پیامبر اکرم 《صلی الله علیه و آله》 در ادامه فرمودند:
در فکر این سیب که گروهی از فرشتگان را دیدم که سیبی را همراه خود آورده و گفتند: ای محمد! پروردگارت سلام می رساند و این #سیب را به شما #هدیه می دهد.
🍎پس آن سیب را گرفته و زیر بال های جبرئیل قرار دادم و چون به زمین بازگشتم این سیب را خوردم که خداوند متعال آب این سیب را در پشتم جمع کرد و من چون با خدیجه همبستر شدم او به #فاطمه حامله شد.
✨ خداوند به من وحی فرمود که فرزندی برای تو متولد خواهد شد که حوراء انسیه است. ازدواج نور را با نور قرار بده که #نور فاطمه ـ علیها السلام ـ از نور #علی 《صلواتاللهوسلامهعلیه 》 است و من (خداوند) آن ها را #درآسمان زوج یکدیگر قرار دادم و یک پنجم #زمین را #مهر فاطمه معین کردم و از این دو نور #ذریه ای پاک خارج خواهم کرد که #چراغ اهل #بهشتند و نامشان حسن و حسین است و از صلب #حسین امامانی متولد می شوند که آنها را به #شهادت می رسانند پس وای بر قاتلین آنها.🥺
✅بنابراین طبق روایات وارد شده سیبی که #نطفه حضرت فاطمه ـ علیها السلام ـ از آن منعقد شده در یکی از سفرهای #آسمانی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ یعنی #معراج، از میوه های #بهشتی به آن حضرت اعطا شد، نه در غار حراء. اما درباره این که آیا پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ آن میوه را بین خود و خدیجه- علیها السلام – تقسیم نمودند، روایات مذکور چیزی در این باره بیان نمی دارند.
📚بحرانی، سید هاشم، مدینه معاجز الائمه الاثنی عشر، قم، موسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۲۲۵. مرندی، ابوالحسن، مجمع النورین، بی جا، بی تا، ص۲۲. شوشتری، قاضی نور الله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۰، ج۲۵، ص۷.
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
💠آیتالله محمد علی اراکی که در خواب #امیرکبیر را دیده است که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است.
سبب آن را میپرسد و امیر پاسخ میدهد : با اشک گفت:
🩸آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت #تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو تا رگ بریدند این همه #تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از #عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت به یاد تشنگی ما #ادب کردی و #اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این #هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
گرچه پس از مرگ امیر، ناصرالدین شاه پشیمان شد اما این امر سودی به حال خود و ملت نداشت و مرگ امیر به فرصتی تازهای برای فاسدان و بیگانه پرستان برای دست اندازی بیشتر به داراییهای کشور تبدیل شد.
#امیرکبیر
#شهادت_امیرکبیر
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
هدایت شده از مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🍏🍎تُفّاحَه الفردوس🍎🍏
📜از سلمان محمدی نقل شده که:
🌤روزی خدمت فاطمه ـ علیها السلام ـ وارد شدم در حالی که حسن و حسین- علیهما السلام – در پیش او مشغول بازی بودند که من از دیدن این صحنه بسیار #شادمان و خوشحال شدم؛ مدتی نگذشت که رسول خدا 《صلی الله علیه و آله 》 آمدند
من به پیامبر اکرم 《صلی الله علیه و آله 》 عرض کردم:
یا رسول الله مرا آگاهی دهید از اهل بیت خود تا دوستی و #محبت من نسبت به آنان #بیشتر شود.
🌴حضرت فرمودند:
ای سلمان! شبی که به سوی #آسمان ها برده شدم همراه با جبرئیل از باغها و قصرها دیدار داشتم که #رایحه ای خوشبو به مشامم رسید که مرا بسیار متعجب ساخت (از بوی خوشی که داشت)، پس گفتم: ای دوست من جبرئیل! این بوی خوش چیست که بر تمام #عطرهای بهشت #غلبه پیدا کرده است؟
🕊جبرئیل گفت:
ای محمد! این عطر #سیبی است که خداوند تبارک و تعالی سیصد هزار سال پیش آن را خلق کرده که نمی دانم خداوند متعال چه #منظوری از آفریدن آن داشته است.
🌴پیامبر اکرم 《صلی الله علیه و آله》 در ادامه فرمودند:
در فکر این سیب که گروهی از فرشتگان را دیدم که سیبی را همراه خود آورده و گفتند: ای محمد! پروردگارت سلام می رساند و این #سیب را به شما #هدیه می دهد.
🍎پس آن سیب را گرفته و زیر بال های جبرئیل قرار دادم و چون به زمین بازگشتم این سیب را خوردم که خداوند متعال آب این سیب را در پشتم جمع کرد و من چون با خدیجه همبستر شدم او به #فاطمه حامله شد.
✨ خداوند به من وحی فرمود که فرزندی برای تو متولد خواهد شد که حوراء انسیه است. ازدواج نور را با نور قرار بده که #نور فاطمه ـ علیها السلام ـ از نور #علی 《صلواتاللهوسلامهعلیه 》 است و من (خداوند) آن ها را #درآسمان زوج یکدیگر قرار دادم و یک پنجم #زمین را #مهر فاطمه معین کردم و از این دو نور #ذریه ای پاک خارج خواهم کرد که #چراغ اهل #بهشتند و نامشان حسن و حسین است و از صلب #حسین امامانی متولد می شوند که آنها را به #شهادت می رسانند پس وای بر قاتلین آنها.🥺
✅بنابراین طبق روایات وارد شده سیبی که #نطفه حضرت فاطمه ـ علیها السلام ـ از آن منعقد شده در یکی از سفرهای #آسمانی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ یعنی #معراج، از میوه های #بهشتی به آن حضرت اعطا شد، نه در غار حراء. اما درباره این که آیا پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ آن میوه را بین خود و خدیجه- علیها السلام – تقسیم نمودند، روایات مذکور چیزی در این باره بیان نمی دارند.
📚بحرانی، سید هاشم، مدینه معاجز الائمه الاثنی عشر، قم، موسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۲۲۵. مرندی، ابوالحسن، مجمع النورین، بی جا، بی تا، ص۲۲. شوشتری، قاضی نور الله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۰، ج۲۵، ص۷.
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)