4_5992441527903717372.mp3
1.85M
🔸ترتیل صفحه 575 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام صبا - سه گاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۷۵:
هر چه ممکن است، قرآن بخوانید:
در زمان پیامبر صلوات الله علیه ، گروهی از مسلمانان که از ارزش والای شب زنده داری آگاه شده بودند، بخش زیادی از شب را بیدار می ماندند و به خواندن نماز و قرآن سپری می کردند؛ تا حدّی که گاه به سختی می افتادند و به جسمشان آسیب می رسید و گاهی نیز از کار و فعّالیت روزانه ی خود باز می ماندند. خداوند در این آیه با اشاره به این نکته، به مسلمانان توصیه می کند که برای بهتر بهره بردن از برکات عبادت شبانه، هر قدری از شب را که می توانند، بیدار بمانند و به عبادت و تلاوت قرآن بگذرانند، و برای تأکید بر این مطلب، دو بار در این آیه می فرماید: هر چه ممکن است، قرآن بخوانید.[1] گذشته از اینکه این فراز از آیه، به مطلب خاصّی که در آن زمان بوده، اشاره می کند، می تواند به مطلب عمومی تری نیز اشاره کرده باشد، و آن، اینکه خوب است هر کس در شبانه روز به قدری که میتواند، قرآن بخواند، و بدینوسیله، روح و جان خود را نورانی کند.
پیشوایان معصوم ما نیز بر تلاوت بخشی از قرآن در هر شبانه روز تأکید کرده اند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:
«چه اشکالی دارد که یکی از شما که تاجر است و در مغازه اش مشغول است، هنگامی که به منزلش باز می گردد، نخوابد تا اینکه سورهای از قرآن را تلاوت کند، و در مقابل هر آیه ای که میخواند، ده حسنه برایش نوشته شود و ده گناه از نامه اعمالش پاک شود؟»[2] در حدیث دیگری از پیامبر صلوات الله علیه میخوانیم: «هر کسی که در یک شب ده آیه بخواند، در زمره ی غافلان[کسانی که از خدا بی خبرند] نوشته نمی شود، و کسی که پنجاه آیه بخواند، در زمره ی ذاکران[کسانی که به یاد خدا هستند] نوشته می شود.»[3] البته پیشوایان ما، در کنار تأکید بر تلاوت روزانه قرآن، تأکید کرده اند که تلاوت انسان باید همراه با فروتنی و تدبّر و اندیشه در آیات قرآن باشد؛ زیرا هدف اصلی تلاوت قرآن، تعلیم و تربیت است. در حدیثی از امام رضا علیه السلام در باره ی فراز (فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنهُ)(هر چه ممکن است، قرآن بخوانید) می خوانیم: «آن مقدار بخوانید که در آن خشوع قلب و صفای باطن باشد.»[4] در ابتدای همین سوره نیز می خوانیم که خداوند پس از دستور به نماز شب میفرماید: (وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا)؛ یعنی قرآن را شمرده و بادقّت بخوان. در حدیثی از امام علی علیه السلام در توضیح این آیه آمده است: «آن را روشن بیان کن. نه مانند اشعار، سریع و پشت سر هم بخوان، و نه مانند دانه های شن، آن را پراکنده کن؛ بلکه دل های سختِ خود را با آن نرم کنید، و هرگز هدف شما این نباشد که به انتهای یک سوره برسید [؛ بلکه آیات قرآن را شمرده و بادقّت بخوانید؛ هرچند کم باشد].»[5]
[1] - در نگارش این متن تا بدینجا از تفاسیر المیزان، نمونه و الجوهرالثمین استفاده شده است
[2] - وسائلالشیعه، ج6، ص201
[3] - همان، ص202
[4] - بحارالانوار، ج84، ص135
[5] - الکافی، ج2، ص614
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5996889619373755190.mp3
2.39M
🔸ترتیل صفحه 576 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام سه گاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۷۶:
چرا آدمیان دوزخی می شوند؟:
مطالعه ی آیات قرآن کریم و روایات معصومین نشان می دهد که کارهایی انسان را از لطف و رحمت خدا دور می کند، و اصرار و پافشاری بر آنها، باعث بیچارگیِ ابدی انسان و دوزخی شدن او میشود. البته تأثیر نابودگری این کارها به یک اندازه نیست و برخی بدتر از دیگران هستند. در آیات مورد بحث می خوانیم هنگامی که بهشتیان از علّت دوزخی شدنِ دوزخیان از آنان سؤال میکنند، در پاسخ می شنوند که چهار عاملِ مهم، باعث بدبختی آنان شده است؛ عواملی که لطف خدا را از آنان دور کرد و آتش خشم خدا را برافروخت:
1ـ ترک نماز: نخستین عامل بیچارگی دوزخیان، «بی نمازی» است. نماز، مهم ترین نشانه ی یک مسلمان است، و به فرموده ی پیشوایان ما، «ستون دین» است. امام باقرعلیه السلام در باره ی نماز فرموده است: «نماز، ستون دین است. مثال آن، مثال ستون خیمه است؛ تا هنگامی که ستون ثابت مانده، میخ ها و طناب ها نیز ثابت می ماند؛ ولی هنگامی که ستونِ خیمه بیفتد و بشکند، هیچ میخ و طنابی سر جایش نمی ماند.[1]»
آری، تا هنگامی که نماز در زندگی انسان وجود دارد، بقیه ی عبادت ها نیز در جای خود انجام می شود، و در صورت کم و کاستی، نماز با تأثیر بی نظیر خود در اصلاح و پاکسازی انسان، کاستی ها را جبران می کند؛ ولی هنگامی که نماز از زندگی حذف شود، دیگر نشانی از مسلمانی در زندگی انسان نمی ماند. از این رو پیامبر گرامی ما فرموده است: «نماز را از روی عمد ترک نکن؛ زیرا هر کسی که آن را به عمد ترک کند، ارتباطش با دین اسلام قطع شده است.»[2]
2ـ بی توجّهی به فقرا و نیازمندان: دوزخیان در دنیا افرادی خودخواه و مغرور بودهاند که هیچگاه از دردِ دردمندان اندوهگین نمی شدند، و تنها چیزی که برایشان اهمّیّت داشت، خوردن و تفریح خودشان بود، و بدتر از همه ی اینکه آنان واجبات مالی خود را ادا نمی کردند؛ اموری مانند زکات و خمس که خودداری از پرداخت آنها، از گناهان بزرگ محسوب میشود. در حدیثی از امام علی علیه السلام میخوانیم: «هر کس زکات مالش را نپردازد، مسلمان نیست.»[3] همچنین در روایتی از امام باقر علیه السلام می خوانیم که ندادن خمس، آدم را دوزخی می کند.[4]
3ـ هم نشینی و هم صدایی با اهل باطل: یکی از ویژگیهای اصلی دوزخیان این است که با هر صدایی که بر ضد حق بلند می شد، همنوا می شدند و در هر مجلسی که بر ضد دین و آیات خدا تشکیل می شد، شرکت می کردند. آنان با کسانی نشست و برخاست داشتند که خدا و مقدّسات را به بازی می گرفتند و سخنانِ زشت و دور از ادب می گفتند و اهل گناه و فساد بودند. این هم نشینیِ نامبارک، آنان را به رنگ هم نشینانشان درآورد و سرنوشتشان را با آنان پیوند داد.
4ـ انکار روز جزا: اهل دوزخ برای فرار از مسئولیت و ادامه ی خلافکاری و گنهکاری هایشان، همیشه قیامت و حساب و کتاب آن را انکار میکردند؛ آنان نه تنها هیچ دلیلی برای انکار آن نداشتند، بلکه دلایل زیادی بر وجود آن دیده و شنیده بودند؛ امّا هیچگاه حاضر نمی شدند آن را بپذیرند؛ زیرا پذیرش آن، با قطع هوسرانی هایشان برابر بود، و آلودگی هایشان سبب می شد که آن را انکار کنند، و این انکارِ ابلهانه، سرانجام آنان را به خاک سیاه نشاند.
[1] - مستدرک الوسائل، ج3، ص31
[2] - وسائل الشیعه، ج4، ص43
[3] - مستدرک الوسائل، ج7، ص24
[4] - وسائل الشیعه، ج9، ص483
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5999141419187440065.mp3
1.84M
🔸ترتیل صفحه 577 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام سه گاه - حجاز
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۷۷:
بهترین داور:
یکی از ویژگی های قیامت این است که در آن دادگاه بزرگ، در کنار قضاوت عادل ترین قاضی جهان، یعنی خداوند، تک تک انسانها نیز برای قضاوتِ رفتار خود فرا خوانده می شوند؛ زیرا هم دلایل و شواهد برای کیفر یا پاداش افراد، کاملاً روشن است، هم هر کس به تنهایی می تواند در مورد درستکار یا خلافکار بودنِ خود قضاوت کند. آری، این ویژگی انسان است که بدی را بد می داند و خوبی را خوب می شمرد؛ هرچند ممکن است برای حفظ منافع خود، حقیقت را کتمان کند و برای رفتار نادرستش عذر بتراشد. آیات مورد بحث به همین نکته اشاره کرده، می فرماید که هرچند در قیامت، انسانها توسّط خدا و فرشتگان از تمام کارهایشان باخبر می شوند، بدون این کار هم هر کسی از وضعیّت خود آگاه است؛ هرچند در ظاهر عذرهایی بتراشد.
آیه ی 14 سوره ی اسراء نیز به همین نکته اشاره کرده، می فرماید: پس از آنکه در روز قیامت، نامه ی عمل هر کس به او داده می شود، به او گفته می شود: «نامه ی عملت را بخوان؛ امروز خودت برای محاسبه ی خودت کافی هستی.» البته هرچند اصل این حسابرسی در قیامت اتفاق می افتد، در دنیا نیز انسان ها از درست یا نادرست بودن رفتار و عملکرد خود آگاه اند و هر کس در دادگاه وجدان خود می تواند در مورد خویشتنِ خویش قضاوت کند. آری، این دادگاهِ پنهان، همان «نفس لوّامه» و وجدان سرزنشگر هر کس است که خداوند در آیه ی 2 همین سوره به آن سوگند یاد کرده است. شاید همه ی ما خویشتن را سرزنش کرده باشیم. در این حال و پس از انجام یک کارِ اشتباه یا ستم به دیگران، آشوبی در وجود ما به پا میشود و نیرویی ما را از درون ملامت میکند. این همان دادگاهِ وجدان است که در دنیا نیز اشتباهات ما را به یاد ما میآورد. البته ممکن است این نیروی درونی، به سبب خودخواهی ها و پیروی از هوسهای زودگذر، بسیار ضعیف و ناتوان شود و صدای آن دیگر به گوشِ جان نرسد. از این رو پیشوایان دین به ما سفارش کرده اند که پیش از فرا رسیدن دادگاه عظیم قیامت، پیوسته خود را به دادگاهِ خصوصیِ وجدان احضار کنیم و خویشتن را محاسبه کنیم تا از دادگاه بزرگ و علنی قیامت نیز سربلند و روسپید خارج شویم. آری، این توصیه ی مشهور پیامبر صلوات الله علیه است که فرمود: «پیش از آنکه به حساب شما برسند، به حساب خود برسید، و قبل از آنکه کارهایتان را بسنجند، خودتان کارهایتان را بسنجید و برای حضور در بزرگترین دادگاه آماده شوید.»[1]
[1] - وسائل الشیعه، ج16، ص99. ظاهراً ترکیب وصفی«العرض الاکبر»، اضافه مقلوب است و در اصل، «اکبر العرض» می باشد. با توجّه به صعوبت ترجمه این ترکیب برای مخاطب نوجوان، به «بزرگترین دادگاه» ترجمه شده است.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_6001575192470488366.mp3
1.95M
🔸ترتیل صفحه 578 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام حجاز
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۷۸:
راه و بیراهه:
اگر از ما بخواهند که چند ویژگیِ اصلی انسان را بیان کنیم، همه ی ما «اختیار» را حتماً جزء آنها نام خواهیم برد. اختیار، ویژگی جدانشدنی انسان از اوست، و همین صفت است که او را از دیگر جانداران جدا کرده، شایسته ی ستایش یا سرزنش می کند. ما هیچگاه به زنبور برای درست کردن عسل یا به گاو برای ساختن شیر «آفرین» نمی گوییم؛ ولی یک انسان را برای یک اختراعِ مفید تحسین می کنیم. علّت این مطلب، روشن است؛ زیرا زنبور و گاو، هیچ اختیاری در ساختن عسل یا شیر ندارند و بدون اینکه خود بخواهند و تنها بنا بر آفرینش خدای بزرگ، عسل و شیر می سازند؛ ولی یک انسان، با اختیار خود و تحمّل رنج های فراوان، به یک اختراع بزرگ دست می یابد. همچنین ما هیچگاه یک شیر را برای کشتن و دریدنِ یک آهو سرزنش نمی کنیم؛ ولی انسانی را برای سیلی زدن ناروا به گوش یک نفر یا کندنِ بی علت یک درخت سرزنش می کنیم؛ زیرا شیر، به فرمان غریزه و بدون فکر و عقل، آهو را می کُشد؛ ولی انسان، دارای عقل و فکر و شعور است و رفتار و کردارش را خودش رقم می زند. منشأ وجود دادگاهها و کیفرهای گوناگون نیز «اختیار» انسان است.
حال اگر انسان مختار بدون هیچ برنامه و هدفی در دنیا قرار می گرفت، چه اتّفاقی می افتاد؛ چه اینکه هم انسان، خواسته ها و امیال گوناگونی دارد و هم امکاناتِ روی زمین محدود است؟ از همه ی اینها مهم تر اینکه دنیا، نخستین مرحله ی زندگی انسان است و پس از آن، مراحل بسیار بزرگتری پیش روی انسان قرار دارد. به راستی آیا ممکن است خدای حکیم، انسان را در چنین وضعی به حال خود رها کند؟ بی شک اگر چنین اعتقادی داشته باشیم، حکمتِ خدا را انکار کرده ایم. از این رو خداوند با فرستادن پیامبران، برنامه ی زندگی انسانها را به آنان نشان داده و راه صحیح زندگی را برایشان مشخّص کرده است؛ راهی که فرجام آن، بهشت است؛ جایی که اختیار انسان به طور کامل شکوفا می شود و انسان هر چه بخواهد، در اختیارش قرار می گیرد؛ نعمت هایی که حقیقت آن توصیف شدنی نیست و آیات 5 تا 22 همین سوره، گوشه ای از آنها را برای ما توضیح داده اند. همچنین پیامبران، از سوی خدا، راههای انحرافی را به ما نشان داده اند؛ راههایی که فرجام آنها دوزخ است؛ جایی که به فرمودهی آیه ی 4 همین سوره، ساکنانش در غل و زنجیر و آتش سوزان قرار دارند. آری، دین خدا، راهی به سرای آزادی و خوشبختی است، و راههای دیگر، بیراهه هایی به سوی سرای اسارت و بدبختی هستند. اکنون ماییم و دوراهی سعادت و شقاوت که می توانیم با قدم گذاشتن در راه هدایت، شکر آن را به جای آوریم، یا با حرکت در بیراهه های گمراهی، از ناسپاسانِ نعمتِ هدایت باشیم.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_6006071451998750226.mp3
2.24M
🔸ترتیل صفحه 579 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام سه گاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۷۹:
پاداش اخلاص:
می دانیم که این آیات پس از ایثار و فداکاری بی نظیر امام علی علیه السلام و خانواده ی گرامی اش یعنی حضرت فاطمه سلام الله علیها …، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام نازل شده اند. ماجرا از این قرار است که امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها به توصیه ی پیامبر‹، برای شفای بیماری پسران خود نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. پس از بهبود فرزندان، آنان نذر خود را ادا کردند و همه با هم سه روز روزه گرفتند؛ ولی در روز یکم، غذای خود را به شخصی بینوا، در روز دوّم به یک یتیم و در روز سوّم به یک اسیر دادند و هر سه روز، خود با آب افطار کردند.
پس از آن، خدا آیات این سوره را نازل کرد و فداکاری آنها را ستود و نعمت های بی نظیری را برای چنین افرادی برشمرد؛[1] نعمتهایی که برخی از آنها در جای دیگری از قرآن نیامده است؛ نعمتهایی مانند:
1ـ نوشیدنی ناب بهشتی که با مادّه ای بسیار خوشبو آمیخته شده است(کَأسٍا کـانَ مِـزاجُها کافورا)؛
2ـ شادابی و خوشحالی بزرگ(نَضرَةً وَ سُرورا)؛
3ـ باغی بیمـانـنـد(جَنَّةً)؛
4ـ لـباسهای ابریشمی بی نظیر(حَریراً)؛
5ـ تکیه زدن بر تخت های سلطنتی بهشت(مُتَّکِئینَ فیها عَلَی الاَراِّئِکِ)؛
6ـ نبودن هیچ نوع گرما و سرمای آزاردهنده در بهشت(لایَرَونَ فیها شَمساً وَ لا زَمهَریرا)؛
7ـ سایه ی گسترده، خنک و دائمی درختان بهشتی(وَ دانِیَةً عَلَیهِم ظِلّْالُها)؛
8ـ میوه ها و خوشه هایِ در دسترس(وَ ذُلِّلَت قُطوفُها تَذلیلاً)؛
9ـ غذاهای رنگارنگ و نوشیدنی های گوارا در ظرفهای نقره ای بی نظیر و جامه ای بلورین زیبا(بِآنِیَةٍ مِن فِضَّةٍ وَ اَکوابٍ کانَت قَواریرَا)؛
10ـ جامی دیگر از نوشیدنی ناب بهشتی که از چشمهای به نام «سلسبیل» است(عَیناً فیها تُسَمّیّْ سَلسَبیلا)؛
11ـ حضور خدمتکاران بسیار زیبارو و درخشان در مجلس بزم و تفریح بهشتیان(وِلدانٌ مُخَلَّدون)؛
12ـ نعمتی وصف ناشدنی(نَعیماً)؛
13ـ فرمانروایی بسیار گسترده ی هر یک از بهشتیان در قلمرو سلطنـت خـود در بـهشت(مُلکاً کَبیرا)؛
14ـ لـباسهایی از ابریـشم خـالص(ثـِیابُ سُندُسٍ)؛
15ـ دستبندها و جواهر نقرهای(اَساوِرَ مِن فِضَّةٍ)؛
16ـ گرفتن نوشیدنی پاک بهشتی از پروردگار جهان(سَقاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهورا)؛ نوشیدنی ای که علاوه بر لذت مادی، به فرموده ی امام صادق علیه السلام ، جان و روحشان را از هر چیز غیر خدایی پاک می کند؛[2] نعمتی که شاید هیچ نعمتی در قرآن برتر از آن نباشد. البته به یاد داشته باشیم که تمام این نعمت های رنگارنگ، پاداش نیت خالصانه ی نیکوکاران است، و نه مقدار انفاق و صدقه شان؛ چه اینکه انفاق امام علی علیه السلام و خانواده ی گرامی اش به هر یک از آن افراد بینوا، یتیم و اسیر، تنها یک قرص نان بود و بس؛ ولی آنچه این انفاقِ مختصر آنان را چنین شایسته ی پاداش الهی کرد، اخلاصِ بی نظیر آنان بود که با وجود علاقه و احتیاج به غذا، آن را انفاق کردند و به آن افراد نیازمند گفتند: «ما فقط برای رضای خدا به شما غذا می دهیم و هیچ پاداش و تشکّری از شما نمی خواهیم.»(اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزاِّءً وَ لا شُکورا).
[1] - ر.ک به مجمع البیان، ج10، ص611
[2] - همان، ص624
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_6008323251812435623.mp3
2.16M
🔸ترتیل صفحه 580 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام سه گاه - بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۸۰:
چهار حادثه ی بزرگ:
از آیات قرآن استفاده می شود که فرا رسیدن قیامت، با حوادث بسیار بزرگ و شگفت انگیزی همراه است؛ حوادثی که اوضاع دنیا را کامل بر هم میزند و جهان دیگری را با مشخصّات جدیدی به وجود می آورد. به فرموده ی آیه ی 48 سوره ی ابراهیم علیه السلام ، در آن زمان، زمین به چیزی غیر از این زمین، و آسمانها نیز به چیزی غیر از این آسمانها تبدیل خواهند شد. در سوره های متعدد قرآن به این حوادث بزرگ اشاره شده است؛ به خصوص سوره هایی که در اواخر قرآن قرار دارند؛ مانند سوره های نبأ، نازعات، تکویر، انفطار، انشقاق، فجر، زلزال، قارعه و سوره ی مرسلات. در روایاتی که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده، این حوادث، «اشراط الساعة»(نشانه های قیامت) نامیده شده است.
آیات مورد بحث، به این چهار حادثه از آن حوادث مهم اشاره کرده اند که سه تای آنها در آستانه ی قیامت اتفاق می افتد، و یکی از آنها، پس از برپایی قیامت رخ خواهد نمود:
1ـ خاموش شدن ستارگان: بر اساس آیه ی 8، در آستانه ی قیامت، تمام ستارگانِ آسمان، خاموش و بی نور می شوند. آیه ی دوّم سوره ی تکویر نیز به تاریک شدن ستارگان در آستانه ی قیامت اشاره می کند. طبق آیه ی 2 سوره ی انفطار، ستارگان از مدار خود خارج شده، در صفحه ی آسمان پراکنده می شوند. شاید این پراکنده شدن، باعث تصادف آنها با یکدیگر و انفجار و از بین رفتن نور آنها بشود.
2ـ شکافته شدن آسمان: معنای دقیق شکافته شدن آسمان برای ما روشن نیست. شاید منظور از آن، شکافته و متلاشی شدن ستارگان و سیارات موجود در آسمان باشد[1]؛ شاید هم منظور از آن، کنار رفتن پرده ی عالم غیب از چشمان مردم جهان، و امکان ورود ملکوتیان و فرشتگان به عالم انسانها باشد.[2] در آیه ی 29 سورهی نبأ نیز می خوانیم: «و آسمان گشوده می شود؛ بدین صورت که به درهای متعدّدی تبدیل می شود.»
3ـ کنده شدن و ریز ریز شدن کوه ها: بر اساس آیات قرآن، در آستانه ی قیامت، زمین به شدّت لرزانده می شود[3]، و در پی این زلزله ی بسیار مهیب، کوهها از جا کنده شده، به حرکت در می آیند[4]، و سپس یکباره به زمین کوبیده می شوند[5]؛ تا اینکه اجزای آن کاملاً خرد شده، چون ذرّات معلق در هوا پراکنده می شود[6]. به راستی تصوّر چنین زلزله ی هولناکی هم در وجود انسان ترس و وحشت ایجاد می کند. بی سبب نیست که خداوند در آیه ی نخست سوره ی حج، در مورد این زلزله ی بسیار شدید هشدار داده است.
4ـ تعیین وقت برای پیامبران: در آن روزِ مهم، برای پیامبران الهی وقتی مشخّص می شود تا در مقام گواه امّت خود، در دادگاه قیامت شهادت دهند؛ چراکه پیامبران، مأمور رساندن پیام های خدا به مردم بوده اند و باید در قیامت روشن شود که هر امتی به پیامبر خود چگونه پاسخ داده اند؛ آیا سخنانش را پذیرفته یا انکارش کرده اند[7]. می دانیم که پیامبر هر امتی، به خواست خدا، از اعمال امت خویش باخبر است و در دادگاه قیامت در مورد رفتار و کردار مردم امتش گواهی می دهد. در آیه ی 41 سوره ی نساء می خوانیم که در قیامت، از هر امتی شاهدی برانگیخته می شود، و از امت پیامبر اسلام صلوات الله علیه نیز همان حضرت برای گواهی دادن به پا می خیزد.
[1] - ر.ک به تفسیر نمونه، ج26، ص296
[2] - ر.ک به تفسیر المیزان، ج20، ص166
[3] -4 واقعه
[4] -20 نبأ و 3 تکویر
[5] -14 حاقه
[6] -5 و 6 واقعه
[7] - بر اساس آیات 6 اعراف و 109 مائده
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d