eitaa logo
Maktubat مکتوبات
100 دنبال‌کننده
75 عکس
48 ویدیو
5 فایل
گفتنی ها را باید گفت- جواد راد استادیار علوم سیاسی دانشگاه پیام نور @javadrad2022
مشاهده در ایتا
دانلود
اینکه اصلاحطلبان به رفتارهای متواضعانه و مردمی آقای پزشکیان مفتخرند، بایستی در واقع مایه ی مباهات حزب الهی ها و دلسوزان نظام باشد، چرا که گفتمان تواضع را زحمات آنها و اقدامات امثال آقای احمدی نژاد و شهید رییسی عزیز آنطور جا انداخته که دیگر حتی اصلاحطلبان تندرو نیز آن را تبوی حکومتی یا حرکات پوپولیستی نمیدانند و روی ریل حرکت میکنند... درواقع دلسوزان از حاکمان جز اینها نمیخواهند (البته اگر صادقانه باشد).
اصلاحطلبان و یک بام و دوهوای وامهای بانکی وام ۳ میلیارد تومانی ریاست سازمان بورس اقدامی نابجا و مطرود اکثریت ملت ایران است. همچنین، ۹۰ هزار میلیارد تومان وام بانکها به کارمندان خود نیز نابجا و نامقبول برای ملت ایران!! اصلاحطلبان باید تکلیفشان را با این یک بام و دو هوا روشن کنند. نمیشود که آقای همتی وزیر اقتصاد، براحتی از ۹۰ هزار میلیارد وامِ روئسا و کارمندان بانکها دفاع کنند، اما در خصوص آن ۳ میلیارد رییس بورس (چون از حزب مخالف و دولت سابق است) چنان برآشوبند که کسی اگر نداند این آقای همتی لیبرال را یک کمونیست دوآتشه بپندارد! البته واقعیت این است که بدترین و کلانترین وامها در زیر سایه ی همین اصلاحطلبان به هزارفامیل حزبی ایشان داده شده و میشود و این هیاهوی وام ۳ میلیاردی فقط برای بی آبرو کردن حزب مخالف و مهمتر از آن شهید رییسی عزیز است (که اگر وامی هم به غلط داده شده، پس از شهادت ایشان بوده است و ان شالله بازگردانده شود تا غباری نباشد.). مخلص کلام اینکه: اولا سواستفاده از مناصب دولتی توسط عشقی یا روسای بانکها و دولتی نابجاست و محکوم. ثانیا اصلاطحلبان در این نوع فسادها دستشان بیش از اینکه طلبکار باشند، آلوده است... پس بشنوید و باور نکنید.! جواد راد
اصطلاحطلبان و چالش "جریان ازاد اطلاعات" یکی از آسیب‌های مباحث سیاسی، تقلیل آنها به جملات عامه پسند و مصادره به مطلوب آنهاست. یکی از این تقلیلها، فرمایش امروز آقای عارف است که: "اینترنت یک راه و اتوبان است. کسی راه را نمیبندد!" در نگاه اول این یک تمثیل جالب در دفاع از آزادی اطلاعات است. حال آنکه با کمی دقت، حتما آقای عارف به لزوم وجود ایستهای بازرسی و مرزبانی و عوارضی و دوربینهای کنترل تخلف و محدوده ها و خط کشی و موانع مختلف در حتی بزرگترین اتوبانها هم اذعان میکنند! لذا بر بزرگان سیاست است که با فهم درست از مسائل و دوری از ساده انگاری، خود و ملت را در معرض سقوط از دو سوی افراط و تفریط قرار ندهند. تا خسروان چه دانند...
چالشهای حکمرانی اصولگرایان اصولگرایان به عنوان جریانی که خود را معتقد به مبانی اسلام و انقلاب می دانند، همواره سهم پررنگی در سپهر سیاسی ایران داشته اند. اما آنها در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، در رقابتی نزدیک با اصلاحطلبان، شکست خوردند. بسیاری، پیروزی آقای پزشکیان و اصلاحطلبان را بیشتر نتیجه ضعفهای اصولگرایان در حکمرانی میدانستند. سوال اینجاست که چالشهای پیش روی اصولگرایان در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی که باعث عدم اقبال مردم میگردد، چیست و چه باید کرد؟! در حوزه ی سیاست، یکی از مسائل اصولگرایان، بکارگیری بانوان و اقوام و اقلیتها در سطوح بالای حکمرانی است. عدم توفیق اصولگرایان در این بخش (یا حداقل وجود چنین احساس جدی در مردم) باعث کاهش محبوبیت گفتمانی آنها میگردد. آنها، همچون جوانگرایی (که اکنون دال مرکزی اصولگرایی شده)، بایستی راهکاری در حوزه بانوان و اقلیتها بیابند. آنها همچنین در سطح نخبگان و رهبران سیاسی خود، با فقدان اجماع و رهبریت جامع و مانع مواجه اند. نیاز به رهبرانی متشخص، مردمی و باسواد و کاریزماتیک، و البته اجماع بر روی گزینه های نهایی، کاملا ملموس است. در حوزه ی فرهنگ، دو چالش حجاب و ملحقات آن و اینترنت، ضربه ی سختی به محبوبیت اصولگرایی زده است. علیرغم صعب بودن این دو مسئله، نیاز است فرمولی مقبول و ملی/اسلامی تعریف و تبلیغ شود (مثلا نمیشود توییتر فیلتر باشد و بزرگان اصولگرا بدون هیچ توجیهی آنجا حضور داشته باشند!). در حوزه اقتصاد، علیرغم زحمات و مجاهدت‌ها و مقاومتگرایی اصولگرایان، آنها بایستی فرمولی مشخص و دارای مقبولیت نسبی در حوزه ی رفع تحریمهای اقتصادی و مبارزه با فساد داخلی داشته باشند. این فرمول، ضمن تلاش برای ایجاد شبکه های اجتماعی-اقتصادی جدید در روابط منطقه ای و شرق گرایی، نمیتواند و نباید تعامل با غرب را نادیده بگیرد (چرا که در غیر اینصورت، بدنه ی اجتماعی متعامل با غرب را که ۲۰۰ سال سابقه داشته و ریشه دوانده، از دست خواهد داد). در بحث تورم و یارانه ها و بنزین نیز، فرمولی متعادل و مقبول لازم است (که از دو لبه ی اصراف و فشار تورمی دور باشد). در حوزه ی سیاست خارجی، همانند بحث تحریمها، اصولگرایان بایستی برای جامعه ایرانی، تصویری از دیپلماسی جهانشمول، عاقلانه و البته محکم نشان دهند. بهرحال، در طی نزدیک به دو قرن، بخشی از خواص و عوام (ولو به غلط) روابط علمی، فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی با غرب داشته اند و محصولات و دانشگاهها و رسانه ها را مصرف میکرده اند. حذف این ارتباطات که مثل بند ناف حیاتی آنهاست، باعث نارضایتی جدی و کاهش محبوبیت اصولگرایان شده و در صورت عدم بازتعریف اصولگرایانه آن، همچنان چالشی جدی در بین بازاریان و دانشگاهیان و اهالی فرهنگ خواهد بود. لذا بر اصولگرایان است که ضمن توجه و تقویت اقدامات اصولی خود از ابرچالهشای بالا یا دوری کنند یا به نحو مقبولی به حل و فصل آنها در سه حوزه پندار، گفتار و نهایتا کردار بپردازند. تا خسروان چه دانند... جواد راد
یکی دیگر از جملاتی که بایستی دقیق بررسی شود و واقعا جای بحث علمی دارد این است: شکم گرسنه ایمان ندارد! 👆 فرض دیگر این تمثیل این است که اگر وضع مالی بهبود یابد، اساسا دینداری رونق بیشتری خواهد یافت. این در حالی است که مطالعات مختلف علمی نشان داده اند، با بالا رفتن درآمد و بهبود وضعیت مالی، دینداری کاهش می یابد! در همین زمینه، بخوانید مقاله ی پژوهشی مفید ذیل را که بررسی کلی مقالات مختلف در این حوزه است. نکته: بنده بر آن نیستم که فقر را تئوریزه نمایم، مقصود بیشتر نقد استدلالات اقتصادی محض برای نیل به دین گرایی است.
Maktubat مکتوبات
یکی دیگر از جملاتی که بایستی دقیق بررسی شود و واقعا جای بحث علمی دارد این است: شکم گرسنه ایمان ندارد
Din o Donya!.pdf
1.42M
ابرپژوهش در باره رابطه ی بین وضعیت اقتصادی و دینداری. خصوصا مقدمه و نتیجه گیری فارسی کامل مطالعه شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سفر پزشکیان به عراق و سیاست های منطقه ای ایران از اقدامات مثبت آقای پزشکیان، سفر به عراق و به عبارتی ادامه ی سیاست منطقه گرایی ایران است. این امر که با حضور اعضای هیات دولت نیز در حال وقوع است، گامی مثبت در سیاست خارجی ایران جهت گسترش وابستگی متقابل با کشورهای اسلامی و همسایه، و مبارزه با تحریمهای غربی است. امید آنکه حرکت بر روی این ریل (و میراث شهید رییسی) همچنان ادامه یابد. نکته: صحبت طرفین به زبان مخاطبان بود که قابل تحسین است. #میراث_رییسی
انفجار پیجر ها و تلنگری دیگر انفجار پیجرهای نیروهای حزب الله در لبنان، تلنگر جدی دیگری برای مسوولان امنیتی در زمینه ی ابزار و نرم افزارهای ارتباطی عصر حاضر است. از آنجا که یک اجماع نسبتا کلی بین جناحهای مختلف در خصوص دشمنی و قصاوت صهیونیستها وجود دارد لازم است در عرصه ی فجازی و سخت افزاری بررسی دقیق صورت گیرد و مسوولین کشوری و لشکری از نرم افزار و سخت افزار عمومی (مانند واتزاپ و ایکس و اینستاگرام و ... و گوشی های آپل و تبلت و لپ تاپ های غربی) فاصله بگیرند. همچنین علیرغم زحمت، لازم است سخت افزار و نرم افزار ایرانی مورد استفاده قرار گیرد. وقایع امروز لبنان که فقط یک صدم از تسلط غربی بر امنیت و اطلاعات مصرف کنندگان محصولات غربی است نشان می دهد، به جای تکیه بر نگاههای سیاسی در حوزه ی فجازی، اهتمام به امن سازی آن، از نان شب هم برای مسوولان واجب تر است. تا خسروان چه دانند..
آزادی بیان، قربانیِ روشنفکران مستبد اصلاحطلبان که با تابلوی وفاق و آزادی بیان، بدنبال قدرت دادن به بسیاری از مخالفان و براندازان هستند، وقتی نوبت به مخالفانشان می رسد، به نام اخلاق و امنیت و دموکراسی، مستبدترین افراد می شوند. یک مثال آشکار: دفاع از دانشجویان برانداز (نمونه ی بالا که وی حتی تروریسم اسراییل را هم توجیه می کند، تبرئه می شود👆) و در مقابل، حمله ی همان اصلاحطلبان به یک مجری تلویزیونی بابت لحن تندش نسبت به آقای پزشکیان (۳ مطلب پایین) است! این یک بام و دو هوای برخی اصلاحطلبان در خصوص آزادی، البته همیشه بوده و از زمان رضاخان تا کنون تحت عنوان استبداد روشنفکران (یعنی چون ما بیشتر میفهمیم پس حذف مخالف اشکالی ندارد) توجیه می شده است. پرت کردن میکروفن مناظره، توسط آن استاد دانشگاه، و حمایت وزیر اقتصاد کنونی دولت پزشکیان از وی هم نمونه ی دیگری از استبداد روشنفکری است! نکته اینکه: مخاطب نباید فریب این کج فهمی ها از آزادی را بخورد. به زعم بنده، آزادی بیان محترم است، و مادامیکه که ادب و نظم عمومی را لحاظ می کند، باید حمایت شود. چه برای آن دانشجوی فریب خورده ی مخالف حزب الله، و چه برای مجری تلوزیونی که مثلا از ریاست جمهوری آقای پزشکیان شرم میکند. گفتنی ها را باید گفت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنگ اراده ها و حزب الله لبنان کلیپ بالا نشان از روحیه ی بسیار بالای حزب الله لبنان دارد و این رمز پیروزی است. هرچند هوشیاری و امکانات اهمیت دارند، اما نبرد با صهیونیسم اشغال گر، اراده میخواهد که اکنون در محور مقاومت موج می زند. دلسوزان مقاومت، ضمن تدابیر لازم، نباید فراموش کنند که روزی، صهیونیستها براحتی به قلمروها هجوم میبردند و اشغال میکردند و میکشتند و آسوده به منزل خود باز میگشتند، اما امروز یکسال تمام درگیر چندکیلومتر جنگ تمام عیارند و هنوز هم جز تخریب راهی به جایی نبرده اند. به شهادت رساندن فرماندهان سپاه اسلام، بیش از آنکه ابتکار عمل باشد، اقداماتی انفعالی است و این البته از صدر اسلام تا جنگ تحمیلی تا کنون بیش از آنکه ضربه ای به شیعه باشد، مایه افتخار و تقویت آن است. نگاه لبنانی ها به این نبرد، یک خط فکری و تبلیغی مفید برای دلسوزان جهاد تبیین است. تا خسروان چه دانند...
animation.gif
51K
✍درباره ی سخنرانی آقای پزشکیان در سازمان ملل اگر حاشیه ها را کنار بگذاریم، متن سخنان آقای پزشکیان بطور کل بر مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت و هرچند ادبیات آن متفاوت بود، اما از جهت رابطه ی علت و معلولی و پیش شرطها، امتداد سیاست خارجی نظام است. اینکه ظلم از سوی آمریکاییهاست و آنها هستند که باید جبران کنند و مثلا به برجام برگردند، اینکه ما باید از لبنان و فلسطین دفاع کنیم، اینکه بدنبال جنگ افروزی نیستیم و اینکه خواهان روابط دوستانه با دنیا هستیم، آرمان کلان نظام بوده و هست. شاید فقط در یک موضوع اختلاف نظری وجود داشته باشد و آن، احتمال گفتگو با آمریکا در باره ی سایر موضوعات منطقه ای، به شرط بازگشت به برجام است. این مطلب، که در دولت اصلاحات تحت عنوان معامله ی بزرگ (متن غیررسمی ☝️) و در دولت اعتدال تحت عنوان برجام ۲ و ۳ مطرح بود، اکنون در سیاست کلان نظام چندان مدنظر نیست و طرح آن از سوی آقای پزشکیان، مجادلات کنونی و آینده را در بر خواهد داشت. همانطور که قبلا اشاره شد، شرایط آمریکا (قدرت گرفتن تندروهای جمهوری خواه، فضای بین الملل (مواضع چین و صهیونیسم و عربستان و روسیه و... )، و جریانات قوی اصولگرا در سیاست ایران، فعلا اجازه ی چنین چرخشی را به طرفین نخواهد داد. ضمن اینکه این سوال را باید از اصلاحطلبان و به طور کل نظام پرسید که اگر قرار بر برجام ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ باشد (یعنی توافق هسته ای، توقف موشکی، تقسیم قدرت در عراق و سوریه و لبنان، و راهکار دو دولتی، و حقوق بشر غربی) اصلا چرا انقلاب کردید؟! گفتنی ها را باید گفت...
شهادت و پیروزی جریان مظلوم شیعه از صدر اسلام تا امروز، همواره به شهادت همچون مقوله ای الهام بخش، روح افزا و پیروزی ساز نگریسته است. آنجا که یاران پیامبر با مقاومت شهادت طلبانه خود، به پیروزی رسیدند، و آنجا که حسین (ع) پیروزی خون بر شمشیر را رقم زد، تا سالهای انقلاب اسلامی ایران که شهادتها پیروزی انقلاب و حفاظت از آن را باعث شد، و آنجا که در نبرد با صدامیان، شهادتهای سرخ، برگ زرین پیروزی را ورق زد، تا امروز که در نبرد با وهابیت، تکفیر، و صهیونیسم، رهبران و فرماندهان بزرگی شربت شهادت نوشیده اند، نهضت بزرگ تشیع با تکیه بر شهادت، آرام پیش رفته و پیروز بوده است. مگر نه این است که عروج سردار دلها، نه ترس و یاس، که جانی مضاعف به جبهه مقاومت بخشیده و سلطه گران را در نبردی دهشتناک زمین گیر کرده است؟!‌ آری، بدین سان، آنچه برای بسیاری از ملل ضعف بوده، برای شیعه نقطه ی عطف گردیده است. لذا، از شهادت بزرگان نباید هراسی داشته باشیم و ضمن نبرد آگاهانه و شجاعانه، شهادت را مثل همیشه نگینی ارزشمند و تاج افتخار بدانیم. گفتنی ها را باید گفت... جواد راد
جبهه مقاومت و شهادت سید حسن نصرالله مکرر تاکید شده که سرنوشت شیعه، از سقیفه و کربلا تا امروز، با شهادت عجین بوده و رمز پیروزی او نیز همین نترسیدن و استقبال از شهادت بوده است. این البته شعار نیست و به مدد همین بی باکی هاست که شیعه ای که زمانی اقلیتی تحت ستم همکیشان تکفیری و سلطه ی استکبار بود، با حرکت تاریخی امام راحل، امروز آنچنان عزتی یافته است که الگوی امت اسلام و سایر ملل شده است. به مدد این رهبری های داهیانه و شهادتها بوده که امروز شیعه دست برتر را در بسیاری نقاط دارد. آنها پس از پیروزی دلاورانه بر تکفیری ها در شامات، حیات بخش فلسطینیانی شدند که جز سنگ، سلاحی برای دفاع در برابر صهیونیسم نداشتند و قدرتی دادند که امروز فلسطین طولانی ترین نبرد با صهیونیسم را رقم زده است. در یمن و عدن، شیعیان با صبرخونین خود، وهابیت را کنار زدند و مقتدرانه رودررو با آمریکا و اروپا بر دریای سرخ مسلط شدند. در عراق، شیعیان به فرماندهی سردار دلها نه تنها حکمران اند بلکه آمریکا را آنچنان فشرده اند که قرارداد خروج نیروهایش در سال ۲۰۲۵ را امضا کرده است. در لبنان نیز، که روزی زیر چکمه های صهیونیستها، درد ذلت می کشید، شیعیان با فداکاری شهیدانی همچون موسوی و احمد قصیر و مغنیه، آمریکا و اسراییل را اخراج کردند و ضمن عزتمندی در لبنان، مرهم زخمهای مسلمانان از صهیونیسم بوده اند. تمامی این رشادتها و شهادتها، ثمری جز عزت و سربلندی تاریخی شیعه نداشته است. عروج شهیدانی حاضر در خط مقدم همچون رجایی و همت و باکری و بهشتی و مغنیه و بدرالدین الحوثی و حکیم و سلیمانی و ابومهدی و نصرالله و سایر فرماندهان قطعا مایه ی دلتنگی و اندوه است اما این هیچگاه به معنای ضعف نبوده و نهایتا بهایی است که شیعه برای عزت و پیروزی پرداخته و ثمرات واضح امروزی اش، عزتِ بی سابقه در میان همکیشان، اخراج مستکبرین آمریکایی از منطقه، و البته ایجاد تزلزل (و حداقل محدودیت شدید) برای صهیونیسم در سرزمین موعود است. فراموش نکنیم صهیونیسمی که سودای نیل تا فرات داشت، نه تنها در اهداف اصلی جنگی خویش (حذف مقاومت فلسطین و لبنان) درمانده، بلکه امروز بدنبال منطقه های حائل بین فلسطین اشغالی کنونی و غزه و مصر و لبنان است و این خودمحدودسازی سرطان صهیونیسم، ان شالله اولین گام برای رهایی قدس خواهد بود. بنابراین، نه تنها حس شکستی نباید داشت، بلکه باید شهادتها را در امتداد پیروزی نهضت عاشورا قلمداد کرد و همچنان در این مسیرِ درخشان، مدبرانه مصمم بود‌. گفتنی ها را باید گفت... جواد راد
جیش العدل یا جیش الصهیون؟ جیش العدل که متشکل از برخی بلوچهای مخالف حکومت ایران بوده اند، ادعای استقلال و عدالتخواهی دارند، اما همانطور که ترورها و حملات کنونی آنها، یعنی همزمان با تنشهای ایران و اسراییل (و البته در ایام انتقام ی وعده ی صادق در چابهار) نشان داد، جیش العدل بیشتر تحت نفوذ و سلطه ی صهیونیستها قرار گرفته است و به دست آویز آنها تبدیل شده اند. این سرنوشت ننگین یادآور اقدامات مجاهدین خلق است که در دهه شصت به دامان صدام رفتند و خیر دنیا و آخرت را از دست دادند. باشد که مردمان بلوچ و ایران و مسلمان از شرارت و ذلت آنها تبری جویند. امروز این جِیش هرچه باشد دیگر سرباز عدل نیست، بلکه "سرباز صهیون" است! گفتنی ها را باید گفت... جواد راد
✍ تاثیر و تاثرِ وعده صادق 2 عملیات وعده صادق 2 که شامل شلیک 200 موشک بالستیک و هایپرسونیک از سوی ایران به سرزمینهای اشغالی شد و چند پایگاه نظامی و اطلاعاتی رژیم را با موفقیت هدف قرار داد، در سطوح مختلفی قابل تحلیل است: اول اینکه، پاسخ مقطعی درخور به ترور شهید هنیه و سید مقاومت بود و از این جهت روحیه ی جبهه غزه و لبنان را به شدت ارتقا داد. سجده های شکر و اشکهای شوق مردمان آن دیار شاهدی بر کارآمدی عملی و تبلیغاتی این عملیات بود. همچنین هراس و بی نظمی قابل توجهی را در ساکنان اسراییل باعث شد. دوم اینکه، در سطح نیمه کلان و منطقه ای، قدرت تمام عیار ایران را برای همسایگانِ رفیق و رقیب نشان داد. از این پس، آذربایجان، طالبان، کردستان، و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، و سایرین، در تعاملات سیاسی و امنیتی با ایران، با تامل و احترام بیشتری عمل خواهند کرد. اکنون تقریبا همه می دانند که پس از صدام و جریان وهابیت و تکفیر، تنها صهیونیسم آخرین مانع ایران برای پیروزی و ایجاد نظم منطقه ای جدید است. سوم و مهمتر، باید توجه داشت ، این اقدام در سطح کلان و در امتداد مقابله با نظم جهانی موجود صورت گرفته است و از همین جهت بانیان این نظم (یعنی آمریکا و متحدین آن) تلاش زیادی خواهند کرد تا تحت عنوان حمایت از صهیونیسم، حملات اینچنینی را دفع کرده و به هر شکل ممکن نگذارند آخرین سنگر منطقه ای غرب در حفظ این نظم ناعادلانه سقوط کند. حساسیت و سنگینی این موضوع باعث می شود آنها دست به اقدامات متعدد و خطیر زده و همچنان در پی حذف رهبران، فرماندهان، تجهیزات، تاسیسات، و ارتباطات و نهایتا اقتصاد محور مقاومت باشند. فراز و فرود متعدد در این تنازع، ناگزیر است و حتما روی خواهد داد. لذا ضمن شادمانی از این انتقام مقطعی، جبهه مردمی مقاومت نیازمند هوشیاری و اتحاد و صبر و تدبیر در پیشبرد اهداف است. آنچه در حال وقوع است اتفاقی تاریخی است و در صورت پیروزی مقاومت، نه فقط سرزمین فلسطین، بلکه بسیاری ملتهای دیگر که از طریق حاکمانشان اسیر صهیونیسم شده اند (همچون مصر و اردن و عربستان) آزاد شده و فاز مهمی از نظم نوین جهانی تحقق می یابد. تبیین اهمیت این تنازع برای چین و روسیه و سایر کشورها نیز از همین جهت اهمیت دارد. گفتنی ها را باید گفت... جواد راد
فرق میکند چون ما در قدرتیم! برخی اصلاحطلبان در باره ی نوسانات قیمت ارز نوشته اند: در اوج تنش، نه تنها قیمت کنترل شده بلکه انتظارات تورمی هم نیست. فرق میکند چه کسی وزیر اقتصاد باشد!"👆 آنها این جمله را صادقانه نوشته اند، چون ظاهرا دلیل اصلی به هم ریختن بازار، خودشان و ابزار رسانه ایشان بوده، چون فاکتورهای قبل (مثل فروش نفت و تحریم و حتی افزایش تقریبی دلار) همچنان پابرجاست. در واقع اگر دقت کنید از رسانه های یقه دریده برای افزایش قیمت دلار در زمان شهید رییسی خبری نیست. این یعنی، یک پای هرگونه بی نظمی در کشور واقعا همین جماعت هستند و فقط زمانی سکوت میکنند که خودشان رییس جمهور یا وزیر اقتصاد باشند. فرق میکند!
پیجرها و داستان نویسی شنیدن ماجرای پیجرهای انفجاری، ذهن برخی مخاطبان این خبر را به سمت داستان های علمی تخیلی گذشته سوق میدهد و یک بار دیگر ارتباط بین خیال اندیشی و واقعیت را گوشزد میکند. از این جهت یکی از راهکارهای مقابله ی هوشیارانه با استکبار و صهیونیسم، بهره گیری از ظرفیت داستانهای علمی تخیلی از نوع نظامی آن است. یعنی، آنچه خیال پردازان، داستان سرایان و استراتژیستهای نظامی در ذهن می پرورانند، پتانسیل واقعیت یافتن توسط مهندسین را دارد. بنابراین پیشنهاد می شود مسابقه ها و پروژه های داستان نویسی علمی-تخیلی و جلسات توفان فکری در خصوص نبرد کنونی و آینده مقاومت با اسراییل در دستور کار اتاقهای فکر دفاعی قرار گیرد. این موضوع، ضمن خاصیت تبیینی، امکان ارائه ی راهکار روشن برای دفاع و حمله را افزایش می دهد. تا خسروان چه دانند... جواد راد
اهداف احتمالی اسراییل در خصوص حمله ی تهاجمی صهیونیستها به ایران گمانه زنی زیاد است. با گذشت زمان، تصویر کلی زیر تحلیل می شود: اولا تاخیر در این پاسخ نشان از قدرت بازدارندگی ایران دارد. یعنی صهیونستها به هر کدام از اهداف و موانع و تبعات حمله به آنها که می اندیشند، دچار تعلل و تامل می شوند. برآیند اخبار و گزارشها این است که اهداف حوزه ی انرژی و هسته ای از دستور کار تا حدودی خارج هستند (و حداقل اکنون زمان تعدی به آنها نیست). ظاهرا، اسراییل درحال رسیدن به جمع بندی سیاسی و تجهیزاتی و تدارکاتی در خصوص حمله به پایگاههای نظامی و اطلاعاتی (مشابه حمله ایران) است. این حمله توانایی موشکی ایران، برخی نیروهای نظامی، و البته مقر تجهیزات اطلاعاتی را هدف قرار خواهد داد. از آنجا که رژیم، بیشتر متکی بر نیروی هوایی و عملیات داخلی پهپادی و الکترونیکی هستند، نگران تلفات در این حمله هستند و تاخیر نیز از همین جهت است. به هرترتیب، در صورت وقوع، شدت حمله احتمالا متوسط به پایین بوده، اما تبلیغات شدید از پی آن خواهد آمد. در انتها نیز این سوال مطرح است: پاسخ ایران به این حمله چه خواهد بود؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه در میان صهیونیستها میگذرد... هرچند شهادت بسیاری از فرماندهان و نیروهای مقاومت و تخریب ابنیه ضربه ی روحی قابل تاملی برای جبهه مقاومت بوده است، اما آنسو در میان صهیونیستها اوضاع خیلی سنگین تر و عمیقا نامیدکننده است. این ناامیدی که علاوه بر ناامنی، منشا سیاسی و اقتصادی ریشه دار هم دارد، به گونه ای است که بسیاری ساکنین این سرزمینها افقی روشن ندارند و بدنبال پایان این جنگ و حتی مهاجرت از این سرزمین هستند. گزارش بالا از بی بی سی نیز چنین روایت میکند.
نکات قابل توجه در نظرسنجی دانشجویی ایسپا اخیرا نهاد معتبر نظرسنجی جهاد دانشگاهی، گزارشی از وضعیت دانشجویان دانشگاههای دولتی منتشر کرده است که نکات زیر از آن برداشت می شود: 🔸 اکثریت دانشجویان اوقات فراغت، ارتباطات، و دریافت اخبار را از طریق فضای مجازی انجام می دهند. 🔸 تلگرام و اینستاگرام و واتزاپ همچنان محبوب جوانان هستند. 🔹 در میان پلتفورم های داخلی، ایتا موفقیت قابل توجهی داشته است. 🔹 از نظر موسیقی، تولید محتوای مدرن داخلی (پاپ) محبوبیت خاصی نسبت به موسیقی خارجی، میان جوانان دارد. 🔸علیرغم ادعای برخی مسوولین بابت حضورشان در ایکس (توییتر) جهت ارتباط با عموم، این سامانه محبوبیت چندانی در مقایسه با سامانه های دیگر ندارد. 🔸 علیرغم برخی ادعاها در خصوص صداسیما، طبیعتا دسترسی دانشجویان به ابزار تلویزیون در دوران دانشجویی محدود است و نمیتواند جایگاه صداسیما را در بخش خبر به درستی نشان دهد. بطور کل محبوبیت صداسیما از دو جهت بایستی مورد بررسی دقیقتری قرار گیرد: اولا با توجه به دسترسی به تلویزیون، و ثانیا با توجه به محتوای تولیدی توسط ص.س در فجازی برآیند مطالب اینکه، امروز پیش از هر زمانی، گوشی تلفن ابزار ارتباط و سرگرمی و خبرگیری جوانان ایران شده است و این اهمیت، نیازمند توجه بیشتر مسوولین است. جواد راد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از سربازان صهیونیستی که در مراسم کشتگان، سرزمین غزه و لبنان را نیز به وضوح ارض موعودشان نامیده و بدنبال تصرف اند. تاریخ کلیپ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴ جالبتر حدود ۴۰۰۰ نظر ارسالی ذیل کلیپ است که اکثرا صهیونیستها را بیمار روانی و غاصب بالفطره دانسته اند و برخی از لبنانی ها نیز با روحیه ی بالا آنها را دعوت به نبرد می کردند!
پزشکیان، اعتماد به غرب، و شهادت سیدحسن نصرالله! هرچند ترور شهید هنیه واقعه ای ناگهانی و ناخواسته برای آقای پزشکیان بود، اما بدون شک، مدیریت ضعیف این فاجعه توسط ایشان، از نکات منفی ابتدای زعامت رییس جمهور جدید ایران است. مدیریتی که بنا به روایتی منجر به شهادت سید حسن نیز گشت. این ادعا شاید جسورانه به نظر برسد، اما بررسی وقایع ماقبل شهادت سید، چیزی جز خبط بزرگ پزشکیان و لزوم عبرت از آن را تصدیق نمیکند. همگان به خاطر داریم که ایام انتخابات اخیر، رهبر انقلاب تاکید کردند: "کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصور کند بدون لطف آمریکا نمی‌شود قدم از قدم برداشت و همچنین کسی که به راهبرد دین و شریعت بی‌اعتنایی کند، همکار و مدیر خوبی نیست." آقای پزشکیان اما با قراردادن آقای ظریف با سیاست آشکار نگاه به غرب، در معاونت راهبردی دولت، یک خطای جدی میکند. هرچند نیت آقای پزشکیان حل مسئله برجام توسط ظریف بود، اما نمیدانست که اولین ثمره ی تخطی از امر ولایت و تکیه بر مدیری که نگاهش به غرب است، نه رفع تحریمها بلکه از دست دادن رهبری بزرگ در جبهه مقاومت است. ماجرا از این قرار بود که با شهادت هنیه در تهران، رهبری و دولت و ملت در پی انتقام و جلوگیری از ترورهای تلخ آینده بر می آیند. اما دولت و رابط راهبردی اش ظریف، پیامی از آمریکاییها دریافت میکنند که در صورت عدم انتقام ایران، آمریکا تعهد میدهد ظرف دوهفته، آتش بس در غزه برقرار شود. لذا انتقام را مسکوت می گذارند (و حتی با تئوری های توطئه، ترور هنیه را دسیسه ای برای آسیب زدن به اصلاحات می پندارند). با گذشت چند هفته اما، نه تنها خبری از آتش بس نمیرسد بلکه اعتبار ایرانِ پزشکیان در فلسطین و لبنان آسیب می‌بیند، و در نتیجه این تعللِ ساده لوحانه، و پس از ۲ ماه از ترور هنیه، اسراییل جسورتر شده و سید مقاومت و فرماندهانی بزرگ را نیز به شهادت میرساند. اینجاست که پزشکیانِ خشمگین برای اولین بار از فریب آمریکا سخن به میان می آورد. او آشکارا میگوید: "ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود." و از پی انتقام سید و هنیه بر می آید (دقیقا از همین زمان است که حضور ظریف هم کمتر می شود!). اینکه رییس جمهور ما به قیمت جان سید عزیز و بسیاری فرماندهان دیگر، طعم تلخ اعتماد به آمریکا را چشید، از دروس تکراری تاریخ ماست اما ایشان بایستی دقت کنند که درس مهمتر، لزوم ولایت مداری در سیاستهای کلان کشور است. اگر ایشان برای تکیه بر کارشناسان، تاکید رهبری در عدم بکارگیری مدیران غرب محور را لحاظ میکرد، شاید اکنون هم موشکها کاری که باید، انجام داده بودند و هم سید عزیز در قید حیات بود. امید آنکه خون شهیدان تنبه ایجاد کند! تا خسروان چه دانند... جواد راد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندرباب وضعیت روحی جبهه مقابل: خانواده ی یک صهیونیست کشته شده: تو برای انتقام و کشتن زیاد، و زن و کودک وارد غزه شدی، اما اکنون با تابوت برگشتی... ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴
رفتار غیرعقلانی آلمان در برابر اعدام تروریست آلمانی-ایرانی در ایران از گذشته تا امروز، یکی از دغدغه های معقول ایرانیان، حفظ ارتباطات با نقاط مهم دنیا، از جمله اروپا بوده است. این موضوع بعضا تاثیراتی جدی در نتایج اقتصادی و انتخابات در کشور داشته است. از آن جمله است روابط ایران و آلمان که سابقه ی استعماری کمتری نسبت به سایرین در ایران دارد. با اینکه این تمایل تعاملاتی در دولت آقای پزشکیان وضوح بیشتری داشته است، اما اقدامات دولت آلمان روند متفاوتی را نشان میدهد. به نظر میرسد همزمان با آغاز تنش ها در فلسطین و لبنان، لابی صهیونیستی در آلمان به دنبال قطع یا حداقل کاهش روابط با ایران است. از این دست است تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ، و اخیرا کنسولگری ها. اعدام جمشید شارمهد که (به اعتراف خودش) در انفجارها و عملیات ترور در ایران دخیل بوده است فقط بهانه ای است برای آلمانی های طرفدار اسراییل تا طرح کلی خود را نهایی کنند (چنین برنامه ای در مورد کانادا نیز در حال اجراست). بر مسوولین است که همزمان با دفاع از اقدامات قضایی داخلی، نسبت به حفظ روابط با اروپا اهتمام ورزند و مردم عزیز نیز بدانند که دولت ایران هزینه ی استقلال قضایی کشور و البته حمایت از مظلومان مسلمان را میپردازد. گفتنی ها را باید گفت... جواد راد
دولت چهاردهم و حماسه ی آزادسازی آیفون! اینکه دولت چهاردهم واردات آیفون را آزاد کرده قطعا پاسخ به خواسته ی بخشی از جامعه است، و از این جهت که در کشور باید دسترسی به ابزارِ متنوع حتی الامکان فراهم باشد مهم است، اما این اتفاق قطعا حماسه نیست. به عبارتی، علیرغم آزادسازی ورودش که از عقده و نارضایتی جلوگیری خواهد کرد، باید دقت و تبلیغ و تبیین کنیم که آیفون مناسب جامعه ما نیست، و مثلا کالایی لو‌کس است (که ورودش باعث نمایان شدن شکاف طبقاتی و حسرت برخی ندارها میشود) و ارزبری دارد (یعنی باعث خروج ارز باارزش از کشور می شود) و ابزاری آمریکایی است (یعنی احتمال سلطه مالی، ارتباطی و حتی امنیتی آمریکا را دارد) و بنابراین در مجموع، نمیتوان گسترش استفاده از آن در کشور را یک اتفاق حیاتی و آینده ساز دانست. متاسفانه رویکرد متعادل لازم در دولت کنونی (و به شکلی دیگر در دولتهای گذشته) مشاهده نمیشود. یعنی مثلا، حداقل دولت میتوانست ضمن آزادسازی آیفون، بجای اطلاعیه های رنگارنگِ "تغییر به نفع مردم"، به ملت بگوید: ما ورود فلان کالا را آزاد کردیم اما توصیه ی دلسوزانه و ایراندوستانه این است مردم در شرایط کنونی این ابزار سلطه و اشرافی و اَرزبَر را نخرند و به سایر وسایل ارتباطی مطمئن تر تکیه کنند (در این خصوص نبرد شیاوومی و اپل در چین قابل تامل است). متاسفانه چنین مشکلی، در سایر رویکردها (مثلا در فیلترینگ) نیز وجود دارد. مثلا در سالهای قبل، در حالیکه اینستاگرام صفحه ی بزرگان ما را مسدود مینمود و آثار مخرب فرهنگی اش نمایان بوده و هست، دولت وقت بجای فاصله گرفتن از آن، در یک نزاع جناحی، مثلا از مردم میخواهد پهنای باند را باز بگذارند تا فلان گزارشگر فوتبال بتواند در رقابت با صداوسیما مخاطب بیشتری برای خود و جناح و البته اینستاگرام فراهم کند و بدتر اینکه آنرا حماسه بداند! درحالیکه بهتر این بود ضمن حفظ آزادی دسترسی قانونمند به این ابزار، از مردم بخواهد و تبلیغ و تشویق کند که به رسانه های زورگو و ابزارسلطه کمتر تکیه کنند و شرایط پلتفورم های بومی را تقویت کند تا اشتغال و امنیت هر دو را داشته باشد. متاسفانه این از تلخی تقدیر کنونی ماست که رویکردِ سلبی موجود در میان برخی اصولگرایان، در اولین فرصت به رویکرد تشویقی اصلاحطلبان در استفاده از ابزارآلات بیگانه تبدیل شده و راه میانه قربانی می شود. دولت جدید نباید فراموش کند که وفاق ملی، یعنی ارزشها و رویکردهای حاکمیت و مردم به یکدیگر نزدیک شود نه اینکه یک سمت بازنده و سمتی دیگر برنده جلوه کند. در این صورت تعادل و ثباتی کسب نمیشود و شاید حتی تقابل هم بیشتر شود. تا خسروان چه دانند!