eitaa logo
ملکه باش✨
554 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
32 فایل
ملکه باشای دیگه خودنمایی به خانوما یاد می دن ولی ما #هنر_زندگی #هنر_زن_بودن ✾ انتشاردست‌نوشته‌هاصرفاباذکرنام‌نویسنده. ✾کپی‌‌بقیه‌مطالب‌آزادوذکرلینک‌کانال‌اجباری‌نیست. ارتباط: https://abzarek.ir/service-p/msg/2000034
مشاهده در ایتا
دانلود
گناه نفس انسان را چرک می کند
گناه رو گناه نفس انسان را آلوده و در پایان سیاه می کند .
نفس انسان مثل آینه است ،حتی لطیف تر از آینه است و کوچکترین گناه سیاهی روی قلب می اندازد .
گناه فقط حرف و‌ نگاه و...نیست .
چاقو چطور گوشت را راحت می برد .
گناه چاقوست و نفس ما را سریعا تحت تاثیر قرار می دهد.
صحنه قیامت خیلی وحشتناک است .
وقتی گناه روی گناه بیاید قلب دچار قساوتی می‌شود که نه تنها از گناه ناراحت نمی شود ، بلکه خوشحال هم می‌شود ، به‌گناه افتخار هم می کند .
در مقابل قساوت قلب ، نفس مطمئنه را داریم ، که دیگر برای انجام گناهان با خود در جنگ نیست ، به آرامش رسیده است. در نفس اماره و لوامه هنوز بین نفس با خودش جنگ هست .
پیامبر فرمود ، هر انسانی شیطانی دارد. یک نفر از پیامبر پرسید ، شما هم شیطان دارید ؟ پیامبر فرمود بله ، ولی شیطان من دیگر در برابر من تسلیم شده است. 👈چون پیامبر به نفس مطمئنه رسیده بود.
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید . این بنر رو‌ برای همه بفرستید.👇👆 شب‌های گرم تابستان با 👇 رمان سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت_نهم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: هرگز اجازه نمی دهم من حس خاصی
داستان دنباله دار : غیرقابل اعتماد پدرم خیلی مصمم بود … علی رغم اینکه می گفت به خاطر مسلمان بودن متین نیست اما حس من چیز دیگه ای می گفت … به هر حال، من به اذن و رضایت پدرم نیاز داشتم … هم مسلمان شده بودم و هم اینکه، رابطه ما تازه داشت بهتر می شد … با هزار زحمت و کمک مادرم، بالاخره، رضایت پدرم رو گرفتیم… اما روز آخر، من رو کنار کشید … – ببین آنیتا … من شاید تاجر بزرگی نیستم اما تاجر موفقی هستم … و یه تاجر موفق باید قدرت شناخت آدم ها رو داشته باشه … چشم های این پسر داره فریاد میزنه … به من اعتماد نکنید … من قابل اعتماد نیستم … من، اون روز، فقط حرف های پدرم رو گوش کردم اما هیچ کدوم رو نشنیدم … فکر می کردم به خاطر دین متین باشه… فکر می کردم به خاطر حرف رسانه ها در مورد ایرانه … اما حقیقت چیز دیگه ای بود … عشق چشمان من رو کور کرده بود … عشقی که من نسبت به اسلام و ایران مسلمان داشتم رو … با زبان بازی ها و نقش بازی کردن های متین اشتباه گرفته بودم … و اشتباه من، هر دوی اینها رو کنار هم قرار داد … ما با هم ازدواج کردیم … و من با اشتیاق غیر قابل وصفی چشمم رو روی همه چیز بستم و به ایران اومدم ... سید طاها ایمانی عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••