ملکه باش✨
. #فضای_مجازی ۴ 🌺 #پیام_پروفایل 🔶 وقتی یکی پروفایل می ذاره خدایا مگه نگفتی دستمو می گیری؟ یعنی الا
#فضای_مجازی ۵
#آیدی(ID)_بیوگرافی
🔷 بعضی ها آیدی یا بیو رو نام و نام خانوادگی واقعی خود می گذارند.به نظر من این مثل حالتیه که من تو خیابون راه برم ،بعد اسم و فامیلم رونوشته باشم زده باشم روی سینه ام.😂خب اونایی که منو میشناسند.شماره ام رو ذخیره دارن دیگه چرا باید مرتب در حال معرفی خودم باشم.
در فضای مجازی هر چی از خودتون اطلاعات کمتری به نمایش بگذارید ، در امنیت بیشتری به سر می برید.
🔷 البته بعضی جاها لازمه ، مثلاً در پیامرسان شاد که یک محیط آموزشی است ، باید دانش آموزان با نام و فامیل مشخص شوند ، معمولا معلمها هم خودشون رو اونجا با نام فامیل و رشته تحصیلی مشخص می کنند ، شاد استثناء هست.
🔷 در اینجا هم بیو یا آیدیتون باید همه خصوصیاتی که در پروفایل گفتیم داشته باشه:
یعنی اطلاعات به دیگران نده،
پیام ضعف از سوی شما صادر نکنه،
موقعیت شما رو به خطر نندازه و....
#مارال_پورمتین
#سواد_رسانه
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#فضای_مجازی ۵ #آیدی(ID)_بیوگرافی 🔷 بعضی ها آیدی یا بیو رو نام و نام خانوادگی واقعی خود می گذارند.به
.
#فضای_مجازی ۶
🔶 داخل گوشی خودتون اطلاعاتی رو نگهداری نکنید ، که اگر گوشیتون هک شد و از شما صد میلیون خواستند که اون رو منتشر نکنند،مجبور بشین بپردازین.
یه flash memory تهیه کنید مثلا با ۳۲GB ظرفیت جمعه به جمعه عکسهای خصوصی خودتون رو خالی کنید روی اون .می تونید روی چند تا DVD هم از اون flash memory تون پشتیبان بگیرید،اونا رو هم تو خونه یه جای امن بذارین.که دزدم اومد پیداش نکنه😂
🔸 ما مکه رفته بودیم مدیر کاروانمون می گفت ، یکسال یکی از حاجیه خانمهای جوان دوربین فیلمبرداری حافظه دار آورده بود ، که عکسهای عروسیش داخل حافظه اون بود ، بعد در یک اتفاق دوربین با حافظهش گم شد و دیگه پیدا هم نشد.
وقتی انسان عادت کنه به موارد مهم بی توجه باشه ، نتیجه اش این می شه .👆
#مارال_پورمتین
#سواد_رسانه
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
#امر_به_معروف
#داستانک
کار اداری داشتم ، خانم کارمند داشت کارهای مربوط به من رو انجام می داد .
بهش نگاه می کردم ، حجاب بسیار کاملی داشت .
مانتو مناسب ، آستین بلند ، ساق دست هم پوشیده بود ، مقنعه داشت و مقنعه شل نبود کاملا موهاش پوشیده بود و یه تار موش هم بیرون نبود .
خیلی خوشم اومد ، لحظه آخر که کارم تموم شد و خواستم برم ، گفتم من می خوام از شما یه تشکری بکنم ، گفت : چطور مگه ، گفتم به خاطر حجابتون ، من همیشه از دیدن خانمهای محجبه خوشحال می شم و امروز هم از اینکه دیدم شما چقدر حجاب کاملی دارید ، خیلی شاد شدم .
گفت خواهش می کنم ، اتفاقا منم از حجاب شما خیلی خوشم اومد ،
همون موقع خانم میانسالی که نوبتش شده بود ، رو به من گفت ، گفت : احسنت ، بسیار عالی ، من هم از این کار نیک شما که تشکر از حجاب هست ، تشکر می کنم.😊
#مارال_پورمتین
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید .
این بنر رو برای همه بفرستید.👇👆
شبهای گرم تابستان با 👇
رمان
#تمام_زندگی_من
سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت سی و سوم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: روزهای خوش من راحت تر از
.
#قسمت سی و چهارم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
با هر بسم الله
پدرم به سختی حرکت می کرد ... روزی که داشتم خونه رو ترک می کردم ... روی مبل، کنار شومینه نشسته بود ... اولین بار بود که اشک رو توی چشم هاش می دیدم ...
- آنیتا ... چند روز قبل از اینکه برگردی خونه ... اون روزها که هنوز تهران شلوغ بود ... خواب دیدم موجودات سیاهی ... جلوی کلیسای بزرگ شهر ... تو رو به صلیب کشیدن ...
به زحمت، بغضش رو کنترل کرد ...
- مراقب خودت باش دخترم ...
خودم رو پرت کردم توی بغلش ...
- مطمئن باش پدر ... اگر روزی چنین اتفاقی بیوفته ... من، اون روز جانم رو با خدا معامله کردم ... و شک نکن پیش حضرت مریم، در بهشت خواهم بود ...
خواب پدرم برای من مفهوم داشت ... روزی که اون مرد گفت... روی استقامت من شرط می بنده ... اینکه تا کی دوام میارم ...
آرتا رو برداشتم و به آپارتمان کوچک اجاره ایم رفتم ...
توی کشوری که به خاطر کمبود نیروی تحصیل کرده و نیروی کار ... جوان تحصیل کرده وارد می کنه ... من بعد از مدت ها دنبال کار گشتن ... با مدرک دانشگاهی ... توی یه شهر صنعتی ... برای گذران زندگی ... داشتم ... زمین، پنجره و توالت های یه شرکت دولتی رو می شستم ...
با هر بسم الله، وارد شرکت می شدم ... و با هر الحمدلله از شرکت بیرون می اومدم ... اما تمام اون یک سال و نیم ... لحظه ای از انتخابم پشیمون نشدم ...
..سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
. #قسمت سی و چهارم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: با هر بسم الله پدرم به
#قسمت سی و پنجم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
جاسوس ایران
کم کم ارتقا گرفتم ... دیگه یه نیروی خدماتی ساده نبودم ... جا به جا کردن و تحویل پرونده ها و نامه هم توی لیست کارهای من قرار گرفته بود ...
اون روز که برای تحویل رفته بودم ... متوجه خطای محاسباتی کوچکی توی داده ها شدم ... بدجور ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود ... گاهی انجام یه اشتباه کوچیک هم در مقیاس بزرگ، سبب خطاهای زیاد میشه ... از طرفی به عنوان یه نیروی خدماتی چی می تونستم بگم ...
تمام روز ذهنم درگیر بود ... وقتی ساعت کاری تموم شد و نیروهای کشیک شب توی اتاق نبودن ... رفتم اونجا ... کارت خدماتی من به بیشتر درها می خورد ...
نشستم پشت سیستم و داده ها و محاسبات رو درست کردم ...
فردا صبح، جو طور دیگه ای بود ... کسی که محاسبات رو انجام داده بود توی چک نهایی، متوجه تغییر اونها شده بود ... اما نفهمیده بود محاسبات صحیحه ...
یه ساعت نگذشته بود که از حفاظت اومدن سراغم ... به جرم اختلال و نفوذ در سیستم های دولتی دستگیر شدم ... ترس عمیقی وجودم رو پر کرده بود ... من مسلمان بودم ... اگر کاری که کردم پای یه عمل تروریستی حساب بشه چی؟ ...
بعد از چند ساعت توی بازداشت بودن ... بالاخره رئیس حفاظت اومد ... نشست جلوی من ...
- خانم کوتزینگه ... شما با توجه به تحصیلات تون چرا توی بخش خدمات مشغول به کار شدید؟ ... هدف تون از این کار چی بود؟ ...
خیلی ترسیده بودم ...
- چون جای دیگه ای بهم کار نمی دادن ...
- شما حدود سه سال و نیم در ایران زندگی کردید ... و بعد تحت عنوان فرار از ایران به اینجا برگشتید ... یعنی می خواید بگید بدون هیچ هدفی به اینجا اومدید؟ ...
نفسم بند اومده بود ... فکر می کرد من جاسوس یا نیروی نفوذی ایرانم ... یهو داد زد ...
- شما پای اون سیستم ها چه کار می کردید خانم کوتزینگه؟ ...
..سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چهارشنبه تا دوشنبه سختترین روزها است؛ لطفاً در مصرف #برق #صرفه_جویی کنید
ذبیحی، معاون هماهنگی توزیع شرکت توانیر:
🔹 انتظار میرود که از چهارشنبه پیش رو تا دوشنبه، سختترین روزها در دو هفته آینده باشند. ۵۰ درصد مصرف برق در بخش خانگی و ۸ درصد در حوزه تجاری و عمومی است.
🔹 بخش عمومی شامل ادارات، بانکها، مؤسسات عمومی و مصارف عمومی که در مجتمعهای مسکونی، آپارتمانها وجود دارد؛ مثل مصرف آسانسور، روشنایی، پمپاژ و تأسیسات میشود.
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید .
این بنر رو برای همه بفرستید.👇👆
شبهای گرم تابستان با 👇
رمان
#تمام_زندگی_من
سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت سی و پنجم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: جاسوس ایران کم کم ارتقا گرفتم ..
#قسمت سی و ششم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
کمکم کن
چند لحظه طول کشید تا به خودم اومدم ...
- من هیچ کار اشتباهی نکردم ... فقط محاسبات غلط رو درست کردم ...
- اگر هدف تون، تصحیح اشتباه بود می تونستید به مسئول مربوطه یا سرپرست تیم بگید ...
خودم رو کنترل کردم و خیلی محکم گفتم ...
- اگر یه نیروی خدماتی به شما بگه داده های دستگاه ها رو غلط محاسبه کردید ... چه واکنشی نشون می دید؟ ... می خندید، مسخره اش می کنید یا باورش می کنید؟ ...
چند لحظه مکث کردم ...
- می تونید کل سیستم و اون داده ها رو بررسی کنید ...
- قطعا همین کار رو می کنیم ... و اگر سر سوزنی اخلال یا مشکل پیش اومده باشه ... تمام عواقبش متوجه شماست... و شک نکنید جرم شما جاسوسی و خیانت به کشور محسوب میشه ... که مطمئنم از عواقبش مطلع هستید ...
توی چشمم زل زد و تک تک این جملات رو گفت ... اونقدر محکم و سرد که حس کردم تمام وجودم یخ زده بود ... از اتاق رفت بیرون ... منم بی حس و حال، سرم رو روی میز گذاشتم...
- خدایا! من چه کار کردم؟ ... به من بگو که اشتباه نکردم ... کمکم کن ... خدایا! کمکم کن ...
نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... توی یه اتاق زندانی شده بودم که پنجره ای به بیرون نداشت ... ساعتی به دیوار نبود ... ثانیه ها به اندازه یک عمر می گذشت ... و اصلا نمی دونستم چقدر گذشته ...
به زحمت، زمان تقریبی نماز رو حدس زدم ... و ایستادم به نماز ... اللهم فک کل اسیر ...
..سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#قسمت سی و ششم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: کمکم کن چند لحظه طول کشید ت
#قسمت سی و هفتم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
نور خورشید
سه روز توی بازداشت بودم ... بدون اینکه اجازه تماس با بیرون یا حرف زدن با کسی رو داشته باشم ... مرتب افرادی برای بازجویی سراغ من می اومدن ... واقعا لحظات سختی بود ...
روز چهارم دوباره رئیس حفاظت شرکت برگشت ... وسایلم رو توی یه پاکت بهم تحویل داد ...
- شما آزادید خانم کوتزینگه ... ولی واقعا شانس آوردید ... حتی هر اختلال قبلی ای می تونست به پای شما حساب بشه ...
- و اگر اون محاسبات و برنامه ها وارد سیستم می شد ممکن بود عواقب جبران ناپذیری داشته باشه ...
وسایلم رو برداشتم و اومدم بیرون ... زیاد دور نشده بودم که حس کردم پاهام دیگه حرکت نمی کنه ... باورم نمی شد دوباره داشتم نور خورشید رو می دیدم ... این سه روز به اندازه سه قرن، وحشت و ترس رو تحمل کرده بودم ... تازه می فهمیدم وقتی می گفتن ... در جهنم هر ثانیه اش به اندازه یه قرن عذاب آوره ...
همون جا کنار خیابون نشستم ... پاهام حرکت نمی کرد ... نمی دونم چه مدت گذشت ... هنوز تمام بدنم می لرزید ...
برگشتم خونه ... مادرم تا در رو باز کرد خودم رو پرت کردم توی بغلش ... اشک امانم نمی داد ... اون هم من رو بغل کرده بود و دلداری می داد ...
شب نشده بود که دوباره سر و کله همون مرد پیدا شد ... اومد داخل و روی مبل نشست ... پدرم با عصبانیت بهش نگاه می کرد ...
- این بار دیگه از جون دخترم چی می خواید؟ ...
هنوز نمی تونست درست بایسته ... حتی به کمک عصا پاهاش می لرزید ... همون طور که ایستاده بود و سعی داشت محکم جلوه کنه، بلند گفت ...
- از خونه من برید بیرون آقا ...
..سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
این نقشه کشور و گنبد گرمایی است که از روز چهارشنبه تا یکشنبه بعد روی کل کشور سایه میافکند. لطفاً تا جایی که امکان دارد در مصرف #برق صرفهجویی کنید تا این چهار روز گرم و طاقت فرسا که در تاریخ کره زمین بیسابقه است هم بگذرد. این چهار پنج روز باید به خاطر خودمان و کشورمان مراقبت کنیم.
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
این نقشه کشور و گنبد گرمایی است که از روز چهارشنبه تا یکشنبه بعد روی کل کشور سایه میافکند. لطفاً تا
انتخاب با خودمان است که در این چهار پنج روز کار کشور را به #بحران_قطع_برق و #انفجار_نیروگاهها بکشانیم یا اینکه به کمک هم یک تجربه موفق دیگر در #همدلی_اجتماعی در حل مسائل ثبت کنیم.
در این چند روز نمیتوانیم یخچالها و فریزرها را از #برق بکشیم، یا نمیتوانیم اصلاً چراغ روشن نکنیم و در تاریکی بنشینیم، همانطور که نمیشود اصلاً تلویزیون نبینیم؛
👈ولی میشود #تلویزیون را بیهوده روشن نگه نداریم،
👈میشود #چراغهای_اضافه را خاموش و با نور کمتر سرکنیم،
👈میشود از شستوشوی غیر ضروری لباسها با #ماشین_لباسشویی خودداری کنیم،
👈میشود ظرفها را بهجای #ماشین_ظرفشویی با دست بشوییم،
👈میشود لباسهایمان را بدون خط اتوی هنداونه قاچ کن بپوشیم،
و خیلی کارهای دیگر...
ما در کنار هم توانسته ایم از بحرانهای زیادی عبور کنیم...
🌺
🌱
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••