✅ #سیره_اخلاقی_آقا
5⃣ #قسمت_پنجم
🚨چه ضرورتی دارد یک #طلبه ، خانه ای مثلا بیست میلیون تومانی بخرد؟!
💠یک وقت گزارشی را خدمتشان بردم ، راجع به یکی از روحانیونی که آن موقع #قاضی شده بود. خانه ای خریده بود و مقداری کمک و مساعدت هم برای آن خانه می خواست.گزارشی را خدمت ایشان دادم با اینکه خیلی خانه گران قیمتی هم نسبت به شرایط آن روز نبود ، ایشان فرمودند که چه ضرورتی دارد #یک_طلبه،خانهای مثلاً بیست میلیون تومانی بخرد؟!
این قضیه مال مثلاً دوازده سیزده سال قبل است ( حدودا اواخر دهه هفتاد ) ، با اینکه بیست میلیون تومان آن موقع هم خیلی زیاد نبود و خانه هم آن چنانی نبود.
بعد فرمودند:خانواده ما گاهی می روند منزل بعضی از #آقایان و میآیند تعریف میکنند ، که مثلاً دور تا دور اتاق #پشتی_قالیچهای بود ، که ایشان فرمودند من تعجب می کنم ! چه ضرورتی دارد،حالا دور تا دور اتاق ما پشتی قالیچهای باشد ، نمیشود یک پشتی معمولی باشد؟!حتماً باید قالیچهای باشد؟!#گران_قیمت باشد؟! یک پشتی باشد که به دیوار تکیه ندهند، با یک #پارچه_معمولی هم میشود این را تامین کرد و کنار اتاق گذاشت ، چه ضرورتی دارد؟ #مخصوصاً ما #روحانیون،زندگیها خانهها و وضعیتمان اینجوری باشد؟!
بعد فرمودند:در خانه ما،یک #فرش_دستبافت بیشتر نداریم.این هم جزو #جهیزیه خانمم بوده است ، که الان هم دیگر #نخنما شده است ، ولی چون یادگاری است ، این را در خانه نگه داشتیم و الا همه خانه ما #موکت است و اصلاً فرش دستبافت نداریم ، حتی فرش ماشینی هم در خانه ما نیست و کلاً خانه ما با #موکت ، فرش شده است .
#ادامه_دارد...
📚 همان ص 7