✅ بر تو باد به مواظبت بر قرائت قرآن
(تشرّف شیخ محمّد حسن مازندرانی حائری)
☑️ شیخ محمّد حسن مازندرانی حایری میفرماید:
▫️ بعد از ازدواج، به مرض سل شدیدی مبتلا شدم و ضعف بر من غلبه کرد؛ بحدّی که قادر به بیرون رفتن از خانه نبودم، مگر آنکه روزی یک مرتبه وقت عصر به حرم مطهّر مشرّف میشدم و بهخاطر شدّت ضعفی که داشتم، فورا مراجعت مینمودم. عادت من این بود که فرشی پشتبام انداخته بودند و به مجرّد رسیدن از حرم مطهّر، دراز میکشیدم.
یک روز از حرم برگشته و دراز کشیده بودم.
✨ ناگاه دیدم سیّدی، که به مرحوم سیّد مهدی قزوینی حلّی در ایّام کهولتش شباهت داشت، بدون آنکه کسی را خبر دهد روی بام آمد. تعجّب کردم و خواستم به احترام ایشان برخاسته و زنها را خبر کنم که بالا نیایند. با دست اشاره کرد که ساکن و ساکت باش و دستش را بر پیشانی من مالید و فرمود:
🔸 حالت چطور است؟
▫️ بعد فرمود:
🔸 بر تو باد به مواظبت بر قرائت قرآن.
❇️ فورا احساس کردم مرضم رفع شد و آن سیّد هم غایب گردید. (۱)
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۳۶
(۱). بسیاری از موارد که بین مردم به تشرف خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه ) مشهور شده اند، در واقع تشرف خدمت یاران خاص و و کارگزاران بزرگوار حضرت بوده اند.
🏷 #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه)
#قرآن
#تشرفات
#تشرفات
♨️تشرف علامه میرجهانی در سرداب مطهر و تصحیح دعای ندبه!
🔹ایشان فرمودند: شب جمعه ای، در حرم مطهر عسکریین بسیار دعا کرده و زیارت و تشرف خدمت مولایم حضرت صاحب الامر روحی فداه را خواستار شدم، پس از خواندن نماز صبح به سرداب مقدس مشرف شدم و چون هنوز آفتاب نزده و هوا تاریک بود، شمعی در دست گرفته از پله های سرداب پایین میرفتم.
🔹وقتی به عرصه سرداب رسیدم آنجا بدون چراغ روشن بود و آقای بزرگواری نزدیک صفه مخصوص نشسته و مشغول ذکر گفتن بودند، از جلوی ایشان گذشتم، سلام کردم و در جلوی صفّه ایستادم و زیارت آل یاسین را خواندم سپس همانجا ایستاده و نماز زیارت خواندم در حالیکه مقدم بر ایشان بودم؛ پس از نماز شروع به خواندن دعای ندبه کردم و چون رسیدم به جمله:( و "عرجت بروحه" الی سمائک) آن بزرگوار فرمودند: «این جمله از ما نرسیده»، بگویید:(و "عرجت به" الی سمائک)، سپس فرمودند: «در نماز تقدم بر امام معصوم جایز نیست.»
🔹دعا را تمام کردم و به مسجد رفتم که ناگهان متوجه این آیات و بیانات شدم.
۱. روشن بودن سرداب بدون چراغ.
۲. اصلاح جمله ی دعای ندبه که گفتند از ما نرسیده!
۳. تذکر اینکه چرا در نماز بر امام مقدم شده ای!
فهمیدم به چه توفیقی دست یافتم و به درخواست خود رسیده ام؛ فورا سر از سجده برداشتم که دیدم سرداب تاریک است و هیچ کس در آنجا نیست.
📚پرواز در ملکوت ص136