eitaa logo
رسانه مردمی مالواجرد
1.1هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
119 فایل
🔷رسانه مردمی روستای مالواجرد 🌹روستایی با ۲۹ شهیدگلگون‌کفن🌹 🔸️پوشش خبری: مالواجرد،منطقه و اخبارمهم‌کشوری 🌟وفعالیتهای ستادپیشرفت روستا ✅شروع فعالیت کانال:۲۸دی۱۳۹۸ ارسال پیشنهادات،اخبار و یاتبلیغات به آیدی زیر: @admineresaneh @adminemalvajerd1
مشاهده در ایتا
دانلود
ما به راهپیمایی 22 بهمن می‌آییم ✊✊ خون حاج قاسم مرا می‌طلبد 👊👊
هدایت شده از خاکریز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 "زری خوشکام" بازیگر سینما و همسر مرحوم علی حاتمی در پاسخ به سوال شیطنت‌آمیز BBC: 🔸 ، عزت‌الله انتظامی و خیلی از هنرمندان بعد از خیلی درخشیدند. 🔸توجه به "تئاتر" در قبل از انقلاب، خیلی کم بود.
هدایت شده از خاکریز
12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسیر نورانی "" 🕋 از آدم ع تا 🌍 از کلینی تا 💫 تا این روزهای ... 🇮🇷🇮🇷 بامداحی: حاج مهدی رسولی
هدایت شده از ...ثامن شرق اصفهان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 مجموعه‌اي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطرجمع مي كند. مقام معظم رهبري 76/9/5 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🎥 ❌منهای هفته بسیج ✅مسؤلیت از زبان رهبری 🔻 یک شخص نیست... 🔹 یک عنوانه، یک شخصیته 🔸مسؤلیت حفظ و است 🔺شغل اصلی مقابله با بخش های ناساز با انقلاب است 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از خاکریز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ایـن دیر یا زود به دست امام زمان (علیه‌السلام) می‌رسد. 🌷گوشتان به دهان رهبری باشد که گـوشش به دهان زمان است. 🌱💖🦋 @Khakreez
📸عکسی که هر چه گذشت حقیقتش بیشتر عیان شد... : راه ، راهی است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به . بعضی این ثبات قدم را دارند، بعضی در بین راه برمیگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل میکنند؛ «فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه آن کسانی که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانی هستند که در تابستان روزه گرفته‌اند و تا اواخر روز، روزه را حفظ میکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام میشود؛ افطار میکنند. این مثل همان کسی است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانی از ساعات روز باشد، ابطال روزه است. در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگی حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع میشود. این بی‌وفائی به است.
⭕️ : پایگاه‌های مقاومت بسیج ستون‌های بنای مستحکم هستند. 🔹 فرمانده کل پاسداران انقلاب اسلامی گفت: پایگاه‌های مقاومت بسیج ستون‌های بنای مستحکم انقلاب هستند و هر پایگاه، یک نظام اسلامی کوچک در مقیاس محله است.
هدایت شده از خاکریز
🖼توصیه‌های مهم امروز رهبر انقلاب خطاب به فعالان انقلابی 🔹نگذارید حقیقت را غلط و وارونه نشان بدهند، جوان‌ها روی این موضوع فکر کنند. 🔹نگذارید یاد امام در جامعه کمرنگ شود چرا که امام روح انقلاب است، نگذارید امام را کنند. 🔹نگذاربد رگه های ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر شوند، مرتجع کسی است که در سیاست و سبک زندگی تابع غرب است، هر کسی به سمت غربی برود مرتجع است. 🔹دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید،نگذارید دشمن در کشور تاثیر بگذارد. 🔹نگذارید کسانی وانمود کنند کشور به بن بست رسیده است، زمان هم همین اتفاق افتاد کسانی در روزنامه ها نوشتند کشور به بن بست رسیده اما امام گفت شما به بن بست رسیدید. 🔹امروز که دشمن درصدد مسوولان انقلابی است وظیفه قدرشناسی وظیفه سنگینی است، وزیر کشور، رئیس جمهور و معاون او در آبادان حضور پیدا می‌کنند، این جای تقدیر دارد البته عاملان خرابکاری باید مجازات شوند. @khakreez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یکی از دانشجویان : می‌خواهیم انقلاب کنیم، نمی‌گذارید. 😲 : آن‌که بچه‌بازی است. وقتی می‌خواهی اسم را ببری گلویت را خوب بمال تا در گلوی‌تان گیر نکند. 😜🤣 🚜 @basijmalvajerd
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باورتون می‌شه ‼️⁉️ رضا پهلوی گفته: 😳 شما در سراسر جهان آماده می‌شوید در ۲۲ بهمن شرکت کنید و بار دیگر دنیا را به پشتیبانی از ایران فرا بخوانید 🙄 😱😂 📝 پاورقی
📚 📖 💠 ساعت از یک بامداد می‌گذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمه‌شب رؤیایی، خانه کوچک‌مان از همیشه دیدنی‌تر بود. روی میز شیشه‌ای اتاق پذیرایی ساده‌ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر نبود دلم می‌خواست حداقل به اینهمه خوش‌سلیقگی‌ام توجه کند. 💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی‌اش را می‌دیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس می‌شد. می‌دانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی‌اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی‌اش همیشه خلع سلاحم می‌کرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی خوندی، بسه!» 💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!» لحن محکم وقتی در لطافت کلمات می‌نشست، شنیدنی‌تر می‌شد که برای چند لحظه نیم‌رخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. 💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت باز بود و ردیف اخبار که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این می‌خوای کنی؟» و نقشه‌ای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«می‌خوام با دلستر انقلاب کنم!» نفهمیدم چه می‌گوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی‌مقدمه پرسید :«دلستر می‌خوری؟» می‌دانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمی‌خوام!» 💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه می‌رفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه بی‌نتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم می‌رسید!» با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه‌ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچه‌بازی فرق داره!» 💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی می‌دانست چه می‌گوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچه‌بازی می‌کردیم! فکر می‌کنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به ضربه زدیم!» در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس‌ها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و درافتادیم!» 💠 سپس با کف دست روی پیشانی‌اش کوبید و با حالتی هیجان‌زده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریه‌ای یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیال‌انگیز آن روز‌ها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمی‌دونی وقتی می‌دیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی می‌شدم! برا من که عاشق بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!» در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!» 💠 تیزی صدایش خماری را از سرم بُرد، دستم را رها نمی‌کرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر قید خونواده‌ات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترک‌شون کردم!» مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی‌توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :« هم به‌خاطر من گذاشتی کنار؟؟ اون روزی که لیدر دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
♦️نکته‌ای به سیاسیون ‌ عزیزان، هر با هم می‌کنید و هر با هم دارید اگر شما و شما یا به نحوی کننده و بود، بدانيد شما نبی مکرم اسلام و این راه هستید. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠