📚#تنها_میان_داعش 📖#قسمت_سی‌ویکم1⃣3⃣ شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمیشد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. در گرمای نیمه شب تابستان آمرلی، تنم از ترس می لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به خدا سپردم و از خلوت خانه دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز جنگ، یک چراغ روشن به ستون هایش نمانده و تلی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می ترساند و فقط از امام مجتبی (ع) تمنا میکردم به اینهمه تنهایی ام رحم کند. با هر قدم حسرت حضور عباس و عمو آتشم میزد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی عشقم یکتنه از شهر خارج میشدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله ای هم شنیده نمیشد و همین سکوت از هر صدایی ترسناکتر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردی از درگیری نبود و می ترسیدم خبر زینب هم شایعه جاسوسان داعش باشد. از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت های کشاورزی نمیشد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه میکردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده میشد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می لرزاند و دلم میخواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای اذان صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به نماز ایستادم. می ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با وحشتی که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی میزد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را میگرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و عشقم در حصار همین خانه بود که قدم هایم بی اختیار دوید و با گریه به خدا التماس میکردم هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیزدلم قدم های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر میزد که صدایی غریبه قلبم را شکافت: 《بلاخره با پای خودت اومدی!》 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشت زده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود... #ادامه‌دارد... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#طنزتلخ😐 🔴حکایت برادری ایران و آمریکا 👌🤦‍♂ #آنتی_فتنه #پزشکیان 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🖌🎨تصویر شهید نصرالله و نتانیاهو که به دو شکل متفاوت وجالب توسط هنرمندان عراقی کشیده شد.👌 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

📸 رزقت به تو میرسه حتی اگر باطناب ببندند.!😁 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#پویش‌نور آیه159🌹ازسوره بقره 🌹 إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‌ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ‌ كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدايت را نازل كرده‌ايم، با آنكه براى مردم در كتاب بيان ساخته‌ايم، كتمان مى‌كنند، خداوند آنها را لعنت مى‌كند و همه لعنت كنندگان نيز آنان را لعن مى‌نمايند. آیه159🌹ازسوره بقره 🌹 إِنَّ الَّذِينَ :همانا کسانی که يَكْتُمُونَ :کتمان می کنند ما:آنچه أَنْزَلْنا :فرو فرستادیم مِنَ :از الْبَيِّناتِ:نشانه های روشن وَ الْهُدى‌: وهدایت مِنْ بَعْدِما: پس از آنكه بَيَّنَّاهُ :روشن ساختیم آن را لِلنَّاسِ :برای مردم فِي:در الْكِتابِ :کتاب خدا أُولئِكَ :آنانند که يَلْعَنُهُمُ : لعنتشان می کند اللَّهُ :الله وَ يَلْعَنُهُمُ: ولعنتشان می کنند اللَّاعِنُونَ‌ :لعنت کنندگان 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠@malvajerd1💠

🌺🌺🍂🍂💚💚🍂🍂🌺🌺 ✅ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال نمایید ♥️🇮🇷رسانه بزرگ مردمی اسفرجان باصفا 🍒🍑🍐🍈🍇🍅🍄🌶️🍎🍏 پیام‌رسان ایتا ⏬⏬ https://eitaa.com/esfarjanbasafa واتساپ ⏬⏬ https://chat.whatsapp.com/J2WxAkGlp0FJA7EnMop6Z6

💐 اهالی عزیز شرق اصفهان، کفران یاور را در ایتا دنبال کنید: لینک کانال 👇👇👇👇 کفران، دیار فرهنگ، ایثار و اندیشه https://eitaa.com/joinchat/2202599514C320e93b53a https://eitaa.com/joinchat/2202599514C320e93b53a ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @kafran_yavar

بیراهه رفته بودم اگر لطف او نبود یک ذکر یا حسین (ع) مرا رو به راه کرد #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺 #صبحتون_حسینی☀️ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🗓 تقویم امروز... #روزجهانی_سالمندان #روز‌تجلیل‌از‌_اُسراومفقودین #روزنخبگان 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#حال‌خوب😌 من دلم روشنه به تموم اتفاقهای تو راه مونده..❤️🌸 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🌸با سلام خدمت اھالی عزیز مالواجرد و اللہ اباد امروز روز جہانی سالمند بود روزی کہ جامعہ ای جھانی برای احترام وارج نھادن بہ انھا نام گذاری کردہ است ⬅️این نام گذاری برای این نیست کہ انھا نیاز داشتہ باشند بلکہ برای کم کردن باریست بر دوش ما اگر در کنارما ھستند حتما در اسرع وقت بہ انھا سر بزنیم اگر روستا نیستیم یک تماس با انھا بگیریم یک ھدیہ کوچک تھیہ ای غذای مورد علاقہ ای انھا می تواند شاد کنندہ ای دل انھا باشد این را فراموش نکنیم مادرھای ما پدران ما با تمام سختی ھا تمام تلاششان اسایش ما بود پس حقشان بیشتر از این ھست ✅پس قدر فرصتھا را بیشتر بدانیم ❇️خانہ بھداشت مالواجرد 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠