هر روز،صبحِ زود،به گوشم صدای توست
حَیّ عَلَی الحسین وَ حَیّ عَلَی الحَرم
با یک سلام رو به شما رو به کربلا
جا میدهم میان دلم یک بغل حرم
#سلام_ارباب ✋🏻
#صبحم_بنامتان🌤
#صبحتون_حسینی 🌹
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خوشبختی هیچ ربطی به ثروت نداره!
آدماى مثبت، هرجا باشن و با هر شرایط
و هر دلخوشیِ بزرگ یا کوچيکی،
حالِ لحظه هاشون خوبه
خودتون رو گول نزنین،
زندگیِ مدرن و لاکچری بهانه است ،
خیلي ها حسرتِ همین
شادی هایِ نقلی و ساده رو دارن🍃👌
زندگیتان سبزِ سبز🌱🌱
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#آگهیاملاک
💥فروش فوری سوله
به دلیل نیاز مالی
یک سوله با شرایط زیر به فروش میرسد:
شهرک صنعتی حسن اباد
ور خیابان اصلی
روبروی پمپ گاز
یک سوله ۷۵ متری
۲۳ متر هم حیاط
جمعا ۹۶ متر
ارتفاع سوله ۷ متر
دارای برق اب گاز ـروشن
حمام وسرویس و یک اتاق ۶ متری داخل سوله
(((و حمام و سرویس جداگانه به صورت مشترک با سوله های دیگر، که در کنار یکدیگر میباشند نیز موجود))) است
پروانه بهربرداری صنعت و معدن
مناسب هر شغلی دارد
مهندسی ساز .
سند داخل محضر به نام شما میشود.
قیمت توافق میشه... لطفا خریدار واقعی تماس بگیره،، با تشکر فراوان 🌹
نقد و اقساط
۰۹۱۰/۰۱۸۰/۱۲۸
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 "ایران همدل۴"
🔴چگونه همدل با مردم فلسطین و لبنان باشیم؟
✅پس از تاکید رهبر انقلاب مبنی بر کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان،پویش چهارم "ایران همدل" شروع به کار کرد،،
🔹۱-جهت کمک نقدی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از طریق زیر می توانید اقدام کنید؛
شماره کارت:
6037998200000007شماره شبا:
Ir320210000001000160000526کد دستوری: #14* پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR 🔸۲- برای اهدای طلا و جواهرات ارسال عدد ٢ به
3000222🔹۳- برای سرپرستی از خانواده های آواره لبنانی و فلسطینی ارسال عدد ۳ به
3000222@irane_hamdel 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
#ورزشی
♦️با رأی کمیته انضباطی رشوه در فوتبال ایران آزاد شد !
🔹در ادامه احکام عجیب و منحصر به فرد در فوتبال ایران، این بار کمیته انضباطی هنرنمایی دیگر از خود نشان داد و علیرضا بیرانوند را به دلیل اظهاراتش یک جلسه آن هم به صورت مشروط (معلق شدن به شرط عذرخواهی) محروم کرد.
🔹قانون انضباطی در این باره به صراحت اعلام کرده رشوه دهنده و رشوه گیرنده حداقل ۱۲ ماه محروم میشوند.
🔹حال اگر برای کمیته انضباطی اثبات شده او رشوه داده چرا چنین حکمی صادر شده و اگر ثابت نشده و اتهام زده آیا واقعاً یک جلسه محرومیت کفایت میکند؟ آیا کمیته انضباطی به جز پُر شدن خزانه فدراسیون فوتبال به جنبههای دیگر حکمهای صادره توجه میکند؟
🔹با این وصف و با آرای اخیر فدراسیون چه در مورد بیرانوند، چه درباره محمود فکری و چه موارد دیگر؛ تهمت، افترا، توهین و رشوه در فوتبال ایران آزاد شده است./تسنیم
#فوتبال
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انرژی_مثبت😌
تقدیم به شما خوبان🌹
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
🎁#هدیه_همراهاول
دوشنبه سوری آخر ماه همراه اول
فعالسازی👇👇
*100*64#
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
📚#قلبهای_بیتپش💓
📖#قسمتاول1⃣
🔴بیخوابیهای شبانه🔴
صدای زنگ بیامان تلفن کلافهام کرده بود. روی تخت غلطی زده و سرم را زیر بالش فرو بردم. مثل همیشه خیلی دیر به خواب رفته بودم و هیچ دلم نمیخواست چشمانم را باز کنم و از رخوت دلانگیز صبحگاهی بیرون بیایم. همه ی تنم بیحس بود و نا نداشتم برخیزم اما آهنگ تند و تیز تلفن مجال نمیداد و پی در پی رشته ی ظریف چرت نازم را از هم میدرید. بالش را بیشتر به گوشم فشردم. سعی کردم بیاعتنا باشم. مزاحم به زودی خسته میشد و من هم یک ساعتی بیشتر خرخر میکردم. اما نه. بیفایده بود. هر که بود، از حضورم در خانه خبر داشت و هر لحظه، با صدای هر زنگ، به سماجت خود میافزود.
با عصبانیت تکانی به خود داده و از جایم بلند شدم. با وجود روشنایی روز، چشمان خوابآلودم درست نمیدید. دستم را پیش برده و گوشی را پیدا کردم. روی صندلی کنار تلفن نشستم و با برداشتن گوشی، خمیازه ی بلندی کشیدم و گفتم:
- بفرمایید...
- سلام سعید خان! ببخشید این موقع مزاحم شدم. حالتون خوبه؟
صدای مدیر ساختمان بود. مرد با انضباط و مودبی که در رتق و فتق امور آپارتمان وسواس زیادی به خرج میداد و همه ی ساکنین از عملکردش راضی بودند. حتماً به دلیل مهمی، این وقت صبح با من تماس میگرفت. جواب دادم:
- خوبم. ممنونم. شما خوبین؟
- شکر خدا.
- امر بفرمایید.
- والا غرض از مزاحمت اینکه لولههای آب زیر حیاط ساختمون ترکیدن. امروز بنا آوردیم تا زمین رو بکنیم و تا یک ساعت دیگه میخواییم آب روقطع کنیم. هر چه قدر میتونید، ذخیره کنید که شاید تا فردا آب نداشته باشیم.
- باشه. ممنون که خبر دادین. خداحافظ.
گوشی را گذاشتم و چشمانم را مالیدم. خواب از سرم پریده بود. نگاهی به ساعت انداختم: هفت. زیاد هم زود نبود. از جای خود بلند شده و تلوتلوخوران رفتم دستشویی تا آبی به صورتم بزنم...
از کنار آشپزخانه که رد میشدم، دیدم که سر جای همیشگیاش نشسته و چشمان عسلیاش را به من دوخته. لبخندی زدم و به جای دستشویی، رفتم حمام تا دوش آب سردی بگیرم.
چند دقیقه ی بعد، حوله ی بلندی پوشیدم و وارد آشپزخانه شدم. کمی آب ریختم داخل کتری برقی و روشنش کردم. از یخچال تکهای نان بربری برداشتم و گذاشتم داخل مایکروویو.
کمی بعد، نشسته بودم سر میز و صبحانه میخوردم و با هر لقمهای که به دهان میگذاشتم، نظری به او میانداختم. لبخند به لب مرا نگاه میکرد و انگار میخواست چیزی بگوید..
لقمه ی بزرگی را به دهان بردم و با اشاره ی سر و چشم و ابرو خواستم تا حرفش را بگوید.
- نشنیدی مدیر ساختمون چی گفت؟
سری به نشانه تأیید تکان داده و تندتند لقمه ی گلوگیر را جویدم.
- باشه. حالا خودتو خفه نکن عزیزم. آرومتر. غذاتو که خوردی پاشو چند تا دبه رو پر کن. بلدی کجاست که؟
بالاخره لقمه را فرو دادمگفتم:
- لازم نیست. امشب نمییام.
- کجا میخوای بری؟
- میرم خونه ی پدرم. شایدم خونه ی عمه فاطمه. آره.میرم اونجا.چند وقتیئه که مرتب سراغمو میگیره.
- باشه. خوش بگذره. شاید تونستی یه شب راحت بخوابی.اینجا که نمیتونی.
- تو که مییای اونجا. مگه نه؟
خنده ی دلانگیزش آشوبی در دلم برپا کرد.
- خونه ی عمه نه. اون به من مهلت نمیده. خودش تاصبح به حرف میگیردت.
- عاشقشم.
ـ میدونم. منم خیلی دوسش دارم.
از آخرین باری که میخندید، زمان زیادی میگذشت. اشک در چشمانم حلقه زد. از سر میز بلند شدم و لباس پوشیدم.
موهاتو شونه کن. مثل همیشه باید بهت غر بزنم. چرا صورتت رو اصلاح نکردی؟
با بغضی کمین کرده در گلویم، غلاف اسلحه را به شانه بسته و کتم را پوشیدم. مقابل آینه ایستادم و آرام برس را برداشتم و به توده ی
آشفته ی موهای پرپشتم کشیدم. دستان ظریف و لطیفش را پشت سرم احساس کردم.
قطره ی اشکی، آرام و بیصدا، از چشمم راه افتاد و رسید روی گونهام. چشمانم را بستم و برگشتم. دست گرمش روی گونه ی خیسم بود و دست دیگرش روی سینهام. انگار میخواست راه نفسم را بگشاید.
ـ هیس! آروم باش سعید. تو هر روز که میخوای بری بیرون، این طوری میکنی. آروم باش عزیز من. من همین جام.
ـ نمیتونم. آروم نمیشم.حتا یک لحظه. همه ثانیههای زندگی رو دارم میشمارم..
اینکه زندگی نیست. هر روز که از خونه میری بیرون تا شب که برگردی دلم رو هزار پاره میکنی.
ـ میدونم. من فقط یک مردهام که راه میره. فقط یک هدف منو سرپا نگه داشته.
ـ نه سعید. من راضی نیستم. ببخش. واگذارشون کن به خدا. من همیشه و هر شب پیش توأم. میبینی که ناراحت نیستم. ببخش تا روحت آروم بگیره. بذار منم خوشحال باشم.
به چشمان جادوییاش خیره شدم و دوباره بغض راه نفسم را بست. زمان ایستاد. بعد از چند دقیقه به خود آمدم؛ سرم را پایین انداخته و به سرعت از خانه بیرون رفتم. از پلهها به سرعت پایین میآمدم و با خود زمزمه میکردم: «نمیتونم... نمیتونم.»
#ادامه_دارد..
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#نیازمندیها
✅به یک خمکار ظروف آلومینیوم برای همکاری در روستای مالواجرد نیازمندیم
♻️با حقوق ودستمزد مناسب
♻️بیمه ی تامین اجتماعی
09134729404
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز😅
📽 وضعیت خانومای اصفهانی موقع سبزی پاک کردن 🤣🤣
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#اطلاعرسانی
❌ پخش برنامه کوله گرد (هشت بهشت) شبکه استانی اصفهان
🔰 امشب ساعت ۲۱
❌ اهالی محترم نیک آباد ، حسن آباد ، نصر آباد ، محمد آباد ، قارنه ، پیکان ، سعادت آباد ، دستجرد ، مالواجرد و.... میتوانند برنامه های شهرها و روستاهای خود را امشب و چهارشنبه شب از شبکه استانی اصفهان تماشا کنند.
✅( انجمن دوستداران میراث فرهنگی ینگ آباد)
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠