eitaa logo
🤱🏻مجله زنان، کودک و بارداری🔞
42.3هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
38 فایل
💗کانالی برای سلامتی و بهترین شدن 💗 ادمین تبلیغات @Rahmanian713 ارتباط باما👈 @M_Zeraatkar 🌟تبلیغات مجموعه سِوِن استار🌟 👇 https://eitaa.com/joinchat/2878996876Cd3408e81d4 ⛔️ کپی از مطالب در همه پیام رسان ها حرام است
مشاهده در ایتا
دانلود
من مادر بزرگ پیری داشتم که توی یه خونه خیلی قدیمی در یکی از محله های پایین شهر زندگی میکرد، اونهایی که قمی هستند من آدرس خونه مامان بزرگمو بهشون میدم که برن و خونه رو ببینن، مادر بزرگم تنها زندگی میکرد همیشه وقتی میرفتم پیشش میگفت : ننه جون میان منو قلقلک میدن و منو اذیت میکنن، همیشه یادمه زیر متکاش میگذاشت ولی بازم اذیتش میکردن تا حدی که گاهی میگفت ننه وسایل خونه رو جابه جا میکنن، بهشون میگم نکنید ولی گوش نمیدن. گاهی مادر بزرگم میگفت ننه چرا ظهر دم در ایستاده بودی و هرچی بهت گفتم بیا بخور گوش نکردی؟؟؟ درصورتی که من ظهر اصلا اونجا نرفته بودم ، بالاخره کلافه شدم و تصمیم گرفتم یه شب پیشش بمونم و ببینم اونجا چه ... توی حیاط روی تخت دراز کشیدم خیلی میترسیدم، دقیقا روبروی من یه ایوون تقریبا بزرگ بود و من پایین توی کاملا ایوون رو میدیدم و مطمئنم بیدار بودم چون از ترس خوابم نمیبرد… کمی از شب که گذشت چشمام داغ شده بود که دیدم در زیر زمین با صدای ناله مانندی باز شد....🔞⚠️👇 http://eitaa.com/joinchat/3893624844C154f7d6660